ID : 22468807
جانباز و آزاده سرافراز اردکانی؛

مسئولان مواظب باشند با برخی اقدامات خون شهدا را پایمال نکنند/ماجرای پایی که 3 بار با تیغ موکت بری قطع شد


جانباز و آزاده سرافراز اردکان یزد ابراز امیدواری کرد: مسئولان مواظب باشند با برخی اقدامات خون شهدا را پایمال نکنند و با پایداری و مقاومت مانع نفوذ دشمن در کشورشوند.

یزدرسا؛ محمدرضا برزگر چاه افضل در سال 1348 در اردکان یزد دیده به جهان گشود.وی که در خانواده ای مذهبی به دنیا آمده بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران دفاع مقدس در سال 1364 عازم جبهه های حق علیه باطل شد و پس از سه سال حضور در جبهه در 4/03/1367 در پاتک دشمن در منطقه شلمچه در حالی که از ناحیه پا وریه دچار مجروحیت شده بود  به اسارت رژیم بعث درامد

وی هم اکنون دارای 3 فرزند است .

گفتگوی یزدامروز با این جانباز و آزاده سرافراز استان یزدرا از دست ندهید؛

آزاده سرافراز یزدی در خصوص چگونگی دوران اسارت خود گفت: در پاتک شلمچه دشمن به کمک متحدانش نظیر امریکا ،شوروی وغیرو از زمین و آسمان منطقه را بمباران می کرد و به همین جهت در این درگیری بنده از ناحیه ریه و پا مجروح شدم و از شدت درد بیهوش شده بودم که لگد سنگین افسر عراقی مرا به هوش آورد و سپس مجبور کرد با پای مجروح به طرف پشت جبهه حرکت کنم که این اتفاق سبب شد پای من از بین برود و ظرف یک هفته  3 بار پای من را با تیغ موکت بری از سه نقطه قطع کنند.

محمدرضا برزگر چاه افضل ادامه داد: ما را در ابتدا به اردوگاه شماره 12 بردند که به علت یکسری شکنجه ها مجددا پای من عفونت کرد ومرا به بیمارستان منتقل کردند که با شستشو با صابون از خرابی بیشتر آن جلوگیری شد.

برزگر افزود: پس از ترخیص از بیمارستان به اردوگاه شماره 11 منتقل شدم و تا آخر اسارت در همین اردوگاه بودم.

وی لحظه اعلام خبر آزادی را شیرین ترین و اعلام خبر رحلت امام خمینی را تلخترین خاطره دوران اسارت خود بیان کرد و اظهار داشت: زمانی که به ما خبر آزادی را دادند خوشحال شدم و قرار بود مرا به عنوان اولین اسیر آزاد کنند اما بخاطر اینکه حقیقت از دست دادن پایم و رفتارهای وحشیانه  عراقی ها با اسرای ایرانی را به نماینده صلیب سرخ گفتم مرا آخرین نفرآن هم با اطلاع دوستان آزاده ام  آزاد کردند

این جانباز آزاره یزدی گفت: آنقدر داغ امام برای اسرا سخت بود که شب و روز گریه می کردند و برای امام قرآن می خواندند و عشق به امام تعجب عراقی ها را برانگیخته بود چرا که  لباس های زمستانه مشکی رنگ را در گرمای طاقت فرسای خرداد ماه عراق پوشیده بودند.

وی کتک زدن پیرمردها و اسرای کم سن و سال را یکی از شکنجه های روحی اسرا توسط رژیم بعث دانست و بیان کرد: به همین منظور جوانتر ها دور آنان را احاطه می کردند تا کمتر هدف کابل های عراقی ها قرار بگیرند .

برزگرلحظه ورود به میهن را فراموش ناشدنی دانست و گفت: مادر من در خواب متوجه شده بود که من یک پایم را از دست دادم برای همین لحظه ای که مرا دید تعجب نکرد و این برایم جالب بود.

آزاده سرافزاز یزدی  استقامت، ایستادگی و حفظ خون شهدا را مهمترین دستاورد دوران اسارت عنوان کرد و ابراز داشت:  نسل جوان ما در حال حاضر و آینده باید در جریان فداکاری ها و از جان گذشتگی های شهدا،جانبازان و ایثارگران قرار بگیرند تا بیش از پیش قدردان این نظام وکشور باشند.

وی ابراز امیدواری کرد: مسئولان مواظب باشند با برخی اقدامات خون شهدا را پایمال نکنند و با پایداری و مقاومت مانع نفوذ دشمن در کشورشوند.
 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.