زنانی که در«چایخانه» خبر شهادت عزیزانشان را شنیدند و «دم» نزدند!/ هشت سال دفاع مقدس را با سه پسرم در خطوط مقدم و پشت جبهه گذراندم
به گزارش یزدبانو به نقل از طنین یاس؛ بیش از 36 سال از تجاوز رژیم بعث عراق به مرزهای ایران اسلامی می گذرد و روایت آن روزها همچنان چون قصه هایی شیرین، دلنشین و آموزنده ادامه دارد. این خصلت تاریخ است که گفتن و شنیدن از آن ملامت آور نیست بلکه چراغ راه است. تاریخ دفاع جانانه ملت ایران از مرزها کشر عزیزیمان و ارزش های اسلامی مان تاریخی سرخ برگرفته از تاریخ عاشورا است. عاشورایی که اگر زینب کبری(س) در آن نبود، در کربلا باقی می ماند.
زنان زینبی صفت ایران اسلامی هم اگر در جبهه ها نبودند، اگر در پایگاه های مقاومت مردمی در شهرهای کوچک و بزرگ خدمت نمی کردند اگر در سازمان های مردمی پشت جبهه فعالیت نداشتند، کربلای جبهه های ایران نیز در حنجره مرزها باقی می ماند.
برای تمامی زنان و دخترانی که در پشت جبهه فعالیت می کردند، پایگاه علم الهدی و چایخانه نه یک خاطره بلکه برشی از زندگی است. زندگی که با تحمل رنج و سختی ها و کوشش فراوان طلوع و غرو خورشید را به نظاره می نشست تا دیگری که جان در کف دارد و در خطوط مقدم عشق را معنا می کند، با انگیزه بیشتر فرهنگ عاشورایی را به منصه ظهور برساند.
حمیده شاهمردی، یکی از این بانوان است که در طول سال های دفاع مقدس به همراه فرزندانش محمد مهدی، محمدجواد، محمدعلی در جبهه های جنوب ایران حضور داشتند.
وی که همسرش از نظامیان مبارز دوران طاغوت است می گوید: عشق به انقلاب و اطاعت از امام خمینی از سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در خانواده ما وجود داشت. منشأ آشنایی ما با امام(ره) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همسرم مرحوم "حسین شاهمردی" بود. شوهرم استوار شهربانی و ضد طاغوت پهلوی بود و با رهبران مبارزی چون آیت الله سعیدی و یارانش حشر و نشر داشت.
آن روزها کشور خفقان شدیدی حاکم بود و زیرزمین های خانه ها اتاق فکر مبارزان انقلابی محسوب می شد. زیرزمین خانه ما هم اتاق فکری برای مبارزان و یاران آیت الله سعیدی بود.
این بانوی مجاهد با اشاره به اینکه من فرزند آخرم " علی" را باردار بودم که پدرش سال 50 با بیماری ناشناخته ای چشم از جهان فرو بست گفت: امروزه به این گونه مرگ ها " ترور بیولوژیک" می گویند. بعد از فوت همسرم که درست شب عروسی دخترمان اتفاق افتاد، من ماندم و یک دختر و دو پسر و کودکی که در شکم داشتم.
وی با اشاره به سختی های زندگی یک بیوه زن جوان 34 ساله در سال های دهه 50، ادامه می دهد: با وجود تمام مشغله هایم از جریان مبارزات انقلابی مردم غافل نبودم. در اکثر راهپیمایی ها و تظاهرات ها شرکت می کردم اگر چه برخی از نزدیکانم با تمسخر فرزندانم و ترساندن نزدیکانشان از رفت و آمد با من، سعی داشتند این روحیه را تضعیف کنند.
خانم شاهمردی که اکنون قریب 80 سال سن دارد، می گوید: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در نهادهای مردم نهاد، عضو شدم و این انقلاب اسلامی بود که ما زنان محجبه و مؤمنه ایران اسلامی را که سال های سال به خاطر جو حاکم بر جامعه در خانه نشانده بود، وارد عرصه های اجتماعی و فرهنگی کرد. عرصه هایی که فرصت را برای نشان دادن عرضه و توان یک زن مسلمان ایرانی فراهم کرد.
این بانوی مجاهد ادامه می دهد: با شروع جنگ تحمیلی و اعزام دو پسر بزرگم به مناطق عملیاتی، من هم دوست داشتم در کنار آنها به رزمندگان کمک کنم. این هم خواسته قلبی من بود و هم به عنوان یک مادر مرا به فرزندانم نزدیک تر می کرد.
این بانوی فعال انقلابی ادامه می دهد: گاهی که از پشت جبهه به خانه می آمدم باز هم مشغول فعالیت برای رزمندگان در پشت جبهه بودم. با خانم ها انواع ترشی، مربا و حتی شرینی هایی چون حلوا را درست می کردیم و بعد به جبهه ها می فرستادیم. رزمندگان فرزندان ما بودند و دوست داشتیم همراه با غذایشان بتوانند بهترین دسرها را استفاده کنند! اما در آن دوران تهیه مواد اولیه این دست خوراکی ها با وجود فقر اقتصادی و مشکلات جنگ، چندان راحت نبود. به یاد دارم که گاهی با کیسه پلاستیکی در محل می چرخیدم و از هر خانه حتی شده یک قاشق شکر برای کمک به جبهه می گرفتم، خانم های خانه مرا می شناختند و حتی از کپون های خود سهمی برای جبهه کنار می گذاشتند تا دق الباب می کردم می گفتند : حمیده خانم صبر کن الام سهم رزمندگان را می آوریم. یک بار به همین صورت 200 کیلو ترشی برای رزمندگان تهیه و ارسال کردیم.
حمیده خانم با بیان این مطلب که در دوران جنگ تحمیلی ، فقط در پشت جبهه یک مناطق عملیاتی جنوب نبودم گفت: من ایثار و زحمات رزمندگان و جوانان وطن را در خطوط مقدم، جبهه غرب کشور نیز دیده ام. آنجایی که کوموله و منافقین شرم گونه جان عزیزان ما با بریدن سر و شکنجه های فراوان می گرفتند و آنها را به شهادت می رساندند. جوان ترین شهدای دفاع مقدس، شهدای غرب کشور هستند ، چون مناطق عملیاتی در غرب آنقدر صعب العبور بود که فقط نیروی جوانی می توانست برای حرکت به فرد کمک کند، این جوانان بدون هیچ چشم داشتی ، دل کنده از دنیا به عشق شهادت اسلحه به دست می گرفتند گاهی طعمه کفتارهای پیر گروهک های منافقین می افتادند.
وی که به خاطر کهولت سن، خیلی از خاطرات خود را فراموش کرده است می گوید: از نظر من، منطقه عملیاتی غرب و شهدای آن، مظلوم ترین مناطق علمیاتی و شهدا هستند و سال های سال باید بگذرد تا بخوانیم و بدانیم که در آن مناطق چه گذشت.
این بانوی انقلابی، در پاسخ به این سوال که در پشت جبهه چه فعالیت هایی انجام می دادید، می گوید: هر کاری که از دستمان بر می آمد. پشت جبهه هم مانند خطوط مقدم برای خودش ضوابط و مقرراتی داشت که توسط فرمانده یا مسئول آن پایگاه مشخص می شد.
در "چایخانه " در بخش شست و شوی البسه و در برخی اعزام ها در بخش رفو و دوخت و دوز فعالیت می کردم. آنجا بر اساس نوع توانایی و سن بانوان مشخص می شد که چه محدود زمانی را در پایگاه خدمت کنی و در کدام بخش مشغول کار باشی. مثلا برای خانم هایی که مثل من شوهرشان مرحوم شده بود یا اینکه ازدواج نکرده بودند، فرصت بیشتری برای خدمت مهیا بود.
همچنین ما به چند نیروی دریایی، هوایی و زمینی و خط مقدم تقسیم شده بودیم که نیروهای بخش دریایی کار شست و شو، نیروهای بخش هوایی کار پهن کردن البسه در پشت بام، نیروهای زمینی کار رفو و دوخت و دوز و نیروهای خط مقدم کارهایی چون ارسال لوازم به خطوط مقدم و گاهی کفن و دفن باقی مانده اجساد شهدا را که در بین ملحفه ها و البسه ها پیدا می کردیم برعهده داشتند.
در آن سال ها چه اتفاقاتی را به چشم دیدیم که جز به برکت ایمان قوی و دل پاک رزمندگان و فعالان پشت جبهه میسر نمی شد. اتفاقاتی که هر کدام شبیه به یک خرق عادت یا باز شدن چشم دل بودند. امداد های غیبی که اگر در مورد آن الان صحبت کنیم، شاید باورش به اندازه گفتن یک دروغ باور کردنی نباشد! بهتر است از گفتن آن صرف نظر کنیم.
وی در پاسخ به این خواسته که خاطره ای برایمان تعریف کند، می گوید: تمام خاطرات بانوان فعال در پشت جبهه شبیه هم است. خاطراتی که در آن غم و شادی کنار هم شب و روز ما را بهم می رساند. از بدن های پاره پاره شهدا تا پیدا کردن وصیت نامه شهدا و حتی انگشترها و ساعت های مچی این عزیزان که باعث اندوه فراوان و گریه های مادرانه و خواهرانه ما می شد.
به یاد دارم حتی تعدادی از بانوان مشغول در چایخانه، خبر شهادت نزدیکانشان چون همسر و فرزندانشان را در همان جا شنیدند و بدون اینکه اجازه دهند کسی به این مصیبت پی ببرد به کار خود ادامه می دادند تا پیکر شهیدشان به شهر منتقل شده و برای کفن و دفن از چایخانه خارج شوند.
خانم شاهمردی با تأکید بر اینکه همزمان با من، پسرهایم در خطوط مقدم به داوطلبانه حاضر بودند، می گوید: « روزی برای اعزام مجدد به پشت جبهه ها آماده می شدم. ساکم را بسته و منتظر تماس تلفنی دوستانم بودم که ناگهان صدای زنگ در حیاط پیچید. آقایی از سمت دبیرستان علی، پسرم سوم پشت در بود. چهره اش را شناختنم زمان ثبت نام علی او را د یده بودم. گفت خانم بیات! خبردارید که علی پسرتان برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده است؟
گفتم بله! می دانم. گفت: از نظر شما اشکال ندارد؟ ما شنیده ایم که علی پدرش را از دست داده و دو پسر دیگر شما هم در جبهه هستند و او به قولی الان مرد خانه شماست. گفتم: بله مهدی و جواد پسرانم در جبهه هستند و من نیز تا ساعتی دیگر عازم پشت جبهه خواهم شد، علی هم ان شاء الله به ما خواهد پیوست. قرار بود دوستان تا ظهر به من زنگ بزنند، اما آن روز خبری از اعزام نشد، عصر وقتی برای خرید از خانه خارج شدم دیدم بچه های محل مرا با دست نشان می دهند که او مادر علی است! یکی از آنها آمد و گفت: حمیده خانم امروز علی را در حیاط مدرسه در دستانمان چرخاندیم، مدیر مدرسه سر صف با تشویق علی به خاطر چنین خانواده ای که همه اعضای خانواده در جبهه هستند، مورد تشویق قرار داد.»
این بانوی انقلابی و جهادگر انگیزه های خودش را برای حضور در پشت جبهه، ایمان به انقلاب اسلامی، اعتماد به رهبری مقتدارنه امام خمینی (ره)، ولایتمداری می داند و می گوید: آن زمان ها همه ایرانیان یک هدف و یک خواسته داشتند، آن هم پیروزی بر دشمن مستکبر بود. چوشش انقلابی در پیکره جامعه موج می زد، از دانش آموز تا دانشجو، از دکتر تا یک بقال .. همه و همه برای ایران و اسلام و دفاع از ناموس می رفتند و در این دفاع جنسیت مهم نبود بلکه این آرمان و هدف ما بود که وظیفه مان را مشخص می کرد.
خانم شاهمردی که هنوز دوستی های محکمی با بانوان دیگر چایخانه دارد، معتقد است: دفاع مقدس همه اش برکت بود، حتی این دوستی ها که اکنون به رفاقتی چند دهه ای تبدیل شده است و باعث می شود ما هر طور که شده از حال و روز یکدیگر باخبر شویم.
انتهای پیام/ص
Related Assets:
-
9 میلیون و 800 هزار نفر از زنان کشور عضو بسیج هستند
-
ضرورت لحاظ رویکرد جنسیتی در برنامهریزی کشور
-
زنان سالمند مجرد چالشی برای آینده/ باید برای ازدواج سالمندان فرهنگسازی شود
-
نقش تأثیر گذار یزدیها در پیروزی عملیات فاو/ عدم اعتماد به دشمن؛ وظیفه امروز جوانها
-
اولین امدادگر من خواهرزاده شهیدم بود/ همراه با 130 ترکش در بدنم زندگی می کنم
-
فردا؛ آغاز مرحله نهایی لیگ دوومیدانی بانوان
-
نقش مردان در دفاع مقدس در کنار زنان معنا داشت/ حتی یک کوچه هم به نام یکی از ۷هزار شهیده زن نیست
ویژه زنان
-
کمبود فضاهای تفریحی بانوان در یزد (Opens New Window)
-
آنفلوانزا عامل ۴۰ درصد بیماری تنفسی کودکان یزدی (Opens New Window)
-
۲ درصد از دانشآموزان شهر یزد مبتلا به شپش هستند (Opens New Window)
-
ریحان، پاتوق لحظههای خوش دخترانه (Opens New Window)
-
۶۰ درصد قربانیان جنگ غزه زنان و کودکان هستند (Opens New Window)
-
لزوم پرهیز از موازیکاری دستگاهها در مبارزه با مواد مخدر (Opens New Window)
-
زیبایی به چه قیمت؟ (Opens New Window)
-
خانهای برای نفسکشیدن بدون ویروس و بیماری! (Opens New Window)
-
برگزاری رزمایش الی بيت المقدس به مناسبت هفته بسیج در یزد (Opens New Window)
-
آزادی مادر در بند با کمک فرزند شهیدِ یزدی (Opens New Window)
-
نفرات برتر مسابقات اسکواش بانوان یزد معرفی شدند (Opens New Window)
-
اقتداری اولین بانوی ایرانی فاتح جهان در اسکواش (Opens New Window)
-
بیشاز ۵۰۰ زوج یزدی در انتظار وام ازدواج (Opens New Window)
-
«زن دلخواه خدا» یا «زن مدنظر غرب» (Opens New Window)
-
مطب پزشک متخلف زنان و زایمان در یزد پلمب شد (Opens New Window)
-
قیمت پوشاک در یزد تغییری نداشته است (Opens New Window)
-
حضور استاندار در منزل مدیرمسئول یزدبانو (Opens New Window)
-
بهرهبرداری از ۲۹ واحد بهداشتی در یزد (Opens New Window)
-
چرا بیمارستان ولیعصر بافق تکمیل نشده است؟ (Opens New Window)
-
آزادی ۳ مادر زندانی یزدی با کمک جاماندگان اربعین حسینی (Opens New Window)
نکات خانه داری
-
درمان فیبروم رحم به کمک طب سنتی (Opens New Window)
-
افراد غیرمتخصص باعث تخریب طب سنتی هستند (Opens New Window)
-
۲۰ نکته خانهداری مدرن برای همه خانمها (Opens New Window)
-
طرز تهیه مقلوبه پلو عربی مرغ و بادمجان خوشمزه و مجلسی (Opens New Window)
-
آشپزی مدرن و سنتی روی یک سفره (Opens New Window)
-
ترفندهای ساده ولی کاربردی در خانه داری (Opens New Window)
-
طرز تهیه پلوی نخود فرنگی با مرغ ریش ریش شده (Opens New Window)
-
ترفندهای جالب خانهداری که نمیدانستید!/ تصاویر (Opens New Window)
-
جشنوارههای بومی نشاط اجتماعی جامعه را میافزاید (Opens New Window)
-
نکات خانهداری مدرن برای همه خانمها (Opens New Window)
-
طرز تهیه لقمههای گوشتی (Opens New Window)
-
طرز تهیه کوکو پیازچه با سس مخصوص (Opens New Window)
-
شولی؛ پیش غذای محبوب یزدی ها + تصاویر (Opens New Window)
-
شستن ظرف ها بدون پیش بند این عوارض را به دنبال دارد (Opens New Window)
-
مرغ همچنان در اوج (Opens New Window)
-
دستور رئیس جمهور به دو وزارتخانه برای کنترل قیمت مرغ (Opens New Window)
-
یارانه ۲.۵ میلیارد دلاری برای تولید گوشت مرغ کجا رفت؟ (Opens New Window)
-
راهکارهایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن در دوران کرونا (Opens New Window)
-
فعالیت زیرزمینی آرایشگاه های زنانه یزد در اوج کرونا!/آرایشگاههای زنانه متخلف لغو مجوز دائم میشوند (Opens New Window)
-
راههای محافطت از کودکان در برابر کووید۱۹ (Opens New Window)