ID : 7108941
گزارش/
«زنجیرسازی» صنعت فراموش شده اردکان +تصاویر
يكي از مهمترين صنايع دستي اردكان در گذشته زنجير سازي بوده است زنجيرهاي دانه ريز و جوش خورده ساخت اردكان شهرت خاصي داشته به طوريكه در هيچ كجاي ايران نظير آن وجود نداشته است. تعداد زنجير سازان به حدي بوده كه بازار مخصوصي در نزديكي ميدان قلعه به خود اختصاص داده بو دند و به بازار زنجير سازان مشهور بوده است. زنجيرهاي ساخت اردكان به اكثر نقاط كشور صادر مي شده و از ارزش اقتصادي خوبي برخوردار بوده است.
به گزارش یزد رسا به نقل از اردکان گویا، يكي از مهمترين صنايع دستي اردكان در گذشته زنجير سازي بوده است زنجيرهاي دانه ريز و جوش خورده ساخت اردكان شهرت خاصي داشته به طوريكه در هيچ كجاي ايران نظير آن وجود نداشته است. تعداد زنجير سازان به حدي بوده كه بازار مخصوصي در نزديكي ميدان قلعه به خود اختصاص داده بو دند و به بازار زنجير سازان مشهور بوده است. زنجيرهاي ساخت اردكان به اكثر نقاط كشور صادر مي شده و از ارزش اقتصادي خوبي برخوردار بوده است. اين صنعت نيز به علت عدم تقا ضا رونق خود را از دست داده است و توسعه اين صنعت ديگر امكان ندارد و فقط به عنوان نگه داري از يك صنعت دستي آن هم با حمايت مسؤلين مي توان يك يا دو كارگاه كوچك را فعال نگه داشت. صاحب كتاب مرات البلدان در سال 1294 قمري در اين مورد مينويسد: اردكان قصبه معتبري است از توابع يزد در دو منزلي آن به راه اصفهان آب و هوايش خوب و مردمش خالي از صنعت نيستند بعضي آلات و ادوات از آهن مي سازند كه قابل توصيف است)) .
تاریخچه
تاریخ آغاز این صنعت در اردکان مشخص نیست اما با توجه به اینکه بازار مشهور زنجیرسازان در کنار میدان قلعه یعنی در جنب اولین قلعه احداثی اردکان وجود داشته مشخص میشود که در همان سالهای اولیه احداث اردکان این صنعت نیز رواج یافته و در دوران صفویه به اوج خود رسیده است زیرا آنچه که از متون تاریخی و شواهد امر مشهور است مشخص میشود که بازار زنجیرسازان در دوران صفویه در کنار بازار بزرگ شهر وجود داشته و تا سال 1336 قمری از رونق به سزایی برخوردار بوده، متاسفانه درآن سال اکثر زنجیرسازان این شهر فوت نمودند و بازار زنجیرسازان از آن رونق افتاد و فقط تعدادی زنجیرساز در گوشه و کنار این شهر به کار مشغول بودند و مشهورترین زنجیرساز این دوره محمد ابراهیم بوده که هنوز نمونههایی از زنجیرهای او در استان یزد وجود دارد. اما آخرین زنجیرسازی که زنجیرهای جوش خورده میساخت در اوائل قرن اخیر دارفانی را وداع گفت و در حقیقت با مرگ او آخرین کارگاه زنجیرسازی اصیل در اردکان تعطیل شد اما ساخت زنجیرهای بدون جوش تا سال 1380 ادامه داشت و مسلم زارع آخرین زنجیرساز اردکانی بود که زنجیرهای دانه ریز اما بدون جوش میساخت و به فروش میرساند و هم اکنون نوه او در موارد خاص اقدام به ساخت زنجیرهای بدون جوش میکند که در نوع خود ارزشمند است و ادامه دهنده راه پیشینیان میباشد.
طرز ساخت
ابتدا مفتول 2 میلی متری را در کوره گذاشته تاب میدادند و سپس با چکش کوچک آن را به صورت مستطیل1×2 میلی متر در آورده سپس با تیزبر و چکش به اندازه مورد دلخواه به صورتی که دو سر آن ها کنیک باشد تقسیم میکنند و دو سر آن را خم میکنند دوباره در کوره قرار داده آن را تاب میدهند تا انعطافپذیری آن زیاد شود، سپس با زنجیر و سندان کوچک مخصوص دانهها را خم کرده به صورت دانههای زنجیر با یک سر باز در میآورند و دوباره در کوره آتش آن را تاب میدهند و پس از سرد شدن کار اصلی شروع میشود، این قسمت سختترین و حساسترین قسمت کار است که فقط اشخاص ماهر از عهده انجام آن بر میآمدند به علت همین حساسیت است که 50 سال گذشته هیچ زنجیرسازی نتوانست چنین کاری را انجام دهد.
نحوه کار به این صورت بود که دانههای کوچک زنجیر را یکی یکی در داخل یکدیگر قرار داده و در داخل کوره میگذاشتند تا نوکها کنیک شده دانه به نقطه ذوب برسد سپس آن را با سرعت بیرون آورده در داخل گچ نظر(نوعی گچ سفیدکاری در اردکان) میگذاشتند و بلافاصله دانه کوچک در داخل نوک تیز سندان مخصوص جای میدادند و با چکهای بسیار ظریف دو نوک سرخ شده را به هم میکوبیدند تا آنها به هم جوش بخورد. همانطور که قبلاً گفته شد جوش دادن دو سر دانههای کوچک زنجیر از ظرافت و حساسیت خاصی برخوردار بوده و تمام زنجیرسازان از عهده آن بر نمیآمدند و به همین علت قیمت زنجیرهای جوش خورده با جوش نخورده بیش از هزار برابر است یعنی ارزش یک متر زنجیر جوش خورده بیش از ده میلیون ريال ارزش دارد ولی قیمت زنجیر جوش نخورده هر متر کمتر از صد هزار ريال است.
پس از آن که تعداد دانهها به اندازه دلخواه رسید «مدبّر» و حلقه نهائی را به آن اضافه میکنند و زنجیر آماده در کوره قرار داده آن را حرارت میدهند تا کاملاً سرخ شود سپس بر خلاف بارهای قبل که دانهها را پس از سرخ شدن روی زمین میریختند تا سرد شود، این بار زنجیر پس از بیرون آوردن از کوره در داخل روغن یا آب میاندازند تا آب دیده شود و به اصطلاح استحکام اولیه خود را به دست آورد. آنگاه زنجیرآماده را روی یک سنگ تقریباً ناصاف انداخته و با آب و گاهی هم ماسه چند ساعت روی این سنگ ماساژ میدهند تا دانههای زنجیر صاف و ظریف بشود و برای آزمایش از صافی دانههازنجیر را به پشت گردن میکشیدند، اگر دانههای زنجیر موهای کوچک پشت گردن را نمیکند کار ماساژ تمام بود و گرنه میبایست آنقدر آن را ساب بدهند تا از آزمایش مذکور موفق بیرون آید.
زنجیر آماده را به سراج میدادند تا برای زنجیر دسته و سرین بگذارد دسته زنجیر عبارت بود از یک قطعه چرم حدود 45 سانتیمتر که به مدبر متصل میشد طوری که دست انسان به راحتی بتواند داخل آن حلقه بشود، چرم دسته میبایست بسیار محکم و از جنس خیلی خوب باشد و گرنه ممکن بود در حین مبارزه پاره شود و زنجیر روی زمین بیفتد یا در دست مخالف و رقیب قرار بگیرد.
برای حلقه انتهائی یا سرین زنجیر هم چند رشته چرم قرمز رنگ به صورت خوشه نصب میکردند که زیبایی خاصی به زنجیر میداد و زنجیرهای آماده را در حلبهای مخصوص گذاشته درب آن را پلمب میکردند و به سایر نقاط ایران صادر میکردند به همین دلیل زنجیر یکی از اقلام صادراتی اردکان از دوران صفویه تا اواخر دوره قاجار محسوب میشده و افراد زیادی به کار خرید و فروش زنجیر اشتغال داشتهاند.
اندازه زنجیر
طول زنجیر معمولاً از یک متر تا 120 سانتیمتر بوده است و ابعاد دانههای آن بستگی به نوع زنجیر داشته که مرغوبترین آنها دانههایی به ابعاد 3×2میلی متر داشته و مشهور بوده که زنجیر خوب یک متر آن در نصف گردو و یا نصف پوست تخم مرغ جای میگیرد.
هر چه دانههای زنجیر درشتتر بشود قیمت آن نیز ارزان میشده و گاهی ابعاد دانههای زنجیر به 5×10 میلی متر هم میرسیده ولی معمولاً بیشتر زنجیر بین این دو ابعاد ساخته میشده یعنی دانههای آن از 1×2 تا 5×10 میلی متر متغیر بوده است.
البته زنجیر مرغوب تقریباً به صورت مخروط بوده یعنی ابعاد دانههای نزدیک به دسته و دانههای نوک زنجیرکاملاً فرق داشته و دانهها از دسته به نوک کوچک میشده است ولی این تغییر اندازهها چندان زیاد نبوده ولی در حدی بوده که به زنجیر زیبائی خاص میداده و سر زنجیر سبکتر از بقیه قسمتها بوده است. به زنجیرهای با دانههای کوچک «زنجیر دانه ریز» و به زنجیرهای دانه بزرگ«زنجیر دانه درشت» میگویند و زنجیرهای حد فاصل آن ها نیز زنجیر متوسط نام دارد.
کاربرد
از زنجیر بیشتر برای دفاع شخصی استفاده میشد و برای کاربرد آن نیز مهارت خاصی لازم داشت زیرا اگر استفاده کننده طرز کاربرد آن را نمیدانست، زنجیر پس از پرتاب شدن به مانع میپیچید و پرتاب کننده خود دچار مشکل میشد، اما کسانی که از زنجیر استفاده میکردند طوری آن را پرتاب میکردند که زنجیر پس از اصابت به طرف مقابل دوباره به سوی خودشان باز میگشت و در دست آنها قرار میگرفت تا دوباره بتوانند از آن استفاده کنند. اما در جنگ از زنجیر برای سرنگونی اسبها استفاده میشد و زنجیر را چنان میانداختند که دور دست اسب پیچید و به راحتی اسب به زمین میخورد و با دست دیگر سوار را نابود میکردند، تقریباً آخرین باری که از زنجیرهای اردکانی در جنگ استفاده شده در زمان لطف علی خان زند بوده و گماشتگان محمد تقی خان یزدی برای مقابله با سپاهیان لطف علی خان زند از زنجیرهای دانه ریز اردکان استفاده کردند و چندین سوار لطف علی خان را نابود کردند، لطف علی خان پس از مشاهده زنجیرها ناگریز عقب نشینی کرد و از درگیری با سپاهیان خان یزد دوری جست. متن نوشته شده در كتاب خواجه تاج دار (ص 152) در این باره چنين است:
يك وقت خان زند متوجه شد كه بعضي از اسب ها بر زمين مي افتند بدون اين كه سر نيزه اي در شكم يا ران آنها يا جاي ديگرشان فرو رفته باشد و ناگهان چشم او به سلاحي جديد افتاد كه تا آن روز نديده بود «كه » در ميدان جنگ مورد استفاده قرار بگيرد. سلاح مزبور، عبارت بود از زنجيري باريك كه پنداري يك رشته نخ مي باشد و به قدري آن را ظريف ساخته بودند كه وقتي به دست مي گرفتند فكر مي كردند كه اوتار ابريشم را بهم بافته اند. زنجير مزبور مثل زنجيرهاي معمولي از حلقه هاي آهن كه درهم مي شود نبود بلكه به نظر مي رسد كه آن را بافته اند. اگر كسي از نحوه ساختمان آن زنجير اطلاع نداشت فكر مي كرد كه او تار آهنين را مثل تار و پود پارچه بهم بافته اند در صورتي كه آن زنجير را نبافته بودند ليكن جز به جز مي ساختند و به ظاهر چون بافته بچشم مي رسد. سربازان پياده آن زنجير را كه يك سرش به مچ دست چپ آنها اتصال داشت به طرف دستهاي اسب پرتاب مي كردند و زنجير مزبور دور دست هاي اسب مي پيچيد و چون يك سر زنجير در دست سرباز بود، آن را تكان مي داد و اسب روي دو زانو فرود مي آمد يا اين كه روي تنه راست يا چپ مي افتاد و بعد از اين كه اسب افتاد سرباز پياده مي توانست با دست راست، سوار را به قتل برساند يا مجروح كند و آن گاه زنجير خود را از دست هاي اسب مي گشود تا اين كه مرتبه اي ديگر آن را مورد استفاده قرار بدهد. سربازان پياده از اين جهت زنجير را با دست چپ مي انداختند كه دست راستشان آزاد باشد و بعد از اين كه اسب را از پا درآوردند، بتوانند سوار را به قتل برساند و چون براي انداختن زنجير دست چپ را به كار مي بردند لازمه اش اين بود كه در به كار انداختن دست چپ استاد باشند.
نويسنده كتاب مونوگرافي اردكان ( ص 115) وضعيت زنجيرسازي در اردكان را در سال 1352 اين گونه بيان مي كند:
زنجير سازي در اردكان يك صنعت دستي در حال زوال است و تنها زنجير ساز شهر كه زنجيرهاي ساخت وي چه در اردكان و چه در شهرهاي اطراف شهرت داشته از شدت كهولت قادر به سخن گفتن هم نيست و كسي ديگري نيز كار او به نحوي كه بتواند آن خصوصيات را حفظ كند دنبال نكرده.
مُدْبَرْ ساز
مدبر وسيله فلزي کوچکي بوده که بين زنجير ودسته چرمي آن قرار مي گرفته وزنجير مي توانسته بوسيله آن به راحتي به چرخش در آيد وبا توجه به اينکه کارگاه زنجير سازي در اردکان زياد بوده لذا چند کارگاه کوچک مدبر سازي وجود داشته تا مدبر مورد نياز زنجير سازان تأمين نمايد که فعلاً چنين کارگاهي وجود خارجي ندارد .
مقاله از علی سپهری
summary-address :
Related Assets:
- یادواره شهدای عرصه گمنامی در اردکان از دریچه دوربین
- ارسال نامه سرگشاده به وزیر رفاه /بانوان سالمندمحبت جمهوري اسلامي را انتظار دارند
- کاهش تورم پیش شرط لازم برای ایجاد رونق اقتصادی/کاهش نرخ تورم به معنی متوقف شدن و کاهش رشد قیمت هاست
- دود صنایع در چشم فرهنگ و محیط زیست مردم اردکان
- اولین فرمانده گردان صاحب الزمان اردکان + تصویر و فیلم