تاریخچه دشمنی های آمریکا علیه ملت ایران
کارتررئیس جمهور وقت امریکا پیش از قطع رابطه با ایران، چند مرحله اقدامات سیاسی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران به عمل آورده بود. در نخستین عکسالعمل، روز 22 آبان 1358 دستور توقیف کلیه داراییهای ایران در بانکهای آمریکایی و شعبههای خارجی آن را صادر کرد و خرید نفت از ایران را متوقف ساخت. در 13 آذر، پانزده عضو شورای امنیت تحت فشار آمریکا به اتفاق آرا قطعنامه شماره 457 را در محکومیت اشغال سفارت آمریکا در تهران منتشر کردند.ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه از دیگر اقدامات آمریکا بود. رأی این دیوان نیز روز 24 آذر علیه ایران صادر شد و 15 قاضی این دادگاه به اتفاق آرا جمهوری اسلامی ایران را به دلیل تصرف سفارت آمریکا (بخوانید جاسوسخانه) را محکوم کردند.در نهم دی 1358، شورای امنیت سازمان ملل تحت فشار آمریکا قطعنامه 461 را در موضوع مجازاتهای اقتصادی علیه ایران تصویب کرد و تا 17 دی به ایران مهلت داد تا گروگانهای آمریکایی را آزاد کند. علاوه بر این بسیاری از مفسران آمریکایی نیز از نیروی موسوم به «واکنش سریع» که در 11 دی 1358 به دستور کارتر در خلیج فارس شکل گرفت به عنوان عکسالعمل واشنگتن در مقابل واقعه تصرف سفارت آمریکا در تهران یاد کردند. دستور قطع رابطه با ایران 17 روز قبل از مداخله نظامی آمریکا در منطقه طبس با هدف آزادسازی گروگانها اتخاذ شد. جیمی کارتر پس از صدور فرمان قطع رابطه، در سخنانی اعلام کرد دیپلماتهای ایرانی 24 ساعت فرصت دارند خاک آمریکا را ترک کنند.
اسناد خیانت و جاسوسى آمریکا علیه ملت ایران
پس از تسخیر لانه جاسوسى توسط دانشجویان از برگهاى پارهشده اسنادى که در آنجا پیدا شد 70 جلد کتاب به دست آمد که حاکى از آن بود که آمریکایىها همواره در سفارتخانهشان پس از پیروزى انقلاب در تدارک براى براندازىنظام اسلامى و یا وابسته کردن ایران به ایالات متحده بودند که این بخشى از کارنامه جنایت آمریکایىهاست.
اموال بلوکه شده ایران
انقلاب که پیروز شد به آمریکایىها گفته شد،میلیاردها دلار پول که شاه بهعنوان خرید سلاح به شما داده یا پولش را پس بدهید یا سلاح خریدارى شده را تحویل دهید. آنها با زورگویى گفتند نه پول را مىدهیم و نه سلاح را! بعد هم رفتند دنبال براندازى در ایران از طریق تجهیز منافقین و لیبرالها و اغتشاش در کردستان و گنبد و بلوچستان و... سپس وقیحانه شاه را پناه دادند و اموال غارت شده ملت توسط دربار پهلوى را بر نگرداندند. طبیعى است با قهر ملت در 13 آبان سال 58 روبهرو شدند و لانه فسادو جاسوسى آنها توسط دانشجویان پیرو خط امام(ره) تسخیر شد.آمریکایىها به جاى درس آموزى و عبرت از مناقشات فى مابین باز بناى خصومت نهادند، با آنکه تدبیر شده بود با آزادى گروگانها و توافق تحت عنوان قرارداد الجزایر،روابط دو کشور عادى شود اما باز کسانى در واشنگتن مسیر دیپلماسى خارجى آمریکا را از ریل عقلانیت خارج کردند و با تجهیز و تمهید صدام و چند کشور عربى نگون بخت، جنگ تحمیلى را براى سرنگونى نظام جمهورى اسلامى تدارک دیدند. امروز استراتژیستهاى آمریکایى حیرتزده نگاه مىکنند که از میان این همه توطئه و دسیسه و نیرنگ و بدخواهى علیه ملت، نظامى در ایران مستقر است که به لحاظ استحکام نه تنها نیرومندتر از همیشه است بلکه الهامبخش نهضتهاى رهایىبخش در جهان اسلام و نیز حتىجوامع دیگر و بهویژه جوامع سرمایهدارى است.آنها حیرتزده پیشرفتهاى عظیم ایران را مىبینند و اشتیاق ملت ایران در فتح قلل علمى و فناورىهاى نوین را شاهدند و باز بر طبل رشک، حسد، کینهتوزى و خصومتورزىمى کوبند. جالب اینجاست در اوج این دشمنىها دست دوستى براى برقرارى ارتباط هم دراز مىکنند.
عملیات طبس و امدادهای غیبی
دولت آمریکا در انتخاب بعدى، اقدام نظامى را در ایران در نظرگرفت اما عملیات نظامى آمریکا در سحرگاه سوم اردیبهشت 59 در طبس با شکست مواجه شد. در تیر 59 کارتر دست به طراحى یک کودتا به نام کودتاى نوژه زد، اما آن هم ناکام ماند.سرانجام واشنگتن تحریمهایى علیه ایران وضع کرده، روابط خود را با ایران قطع کرد و اموال ایران را بلوکه ساخت.کارتر نتوانست نظر مردم آمریکا را براى بار دوم به خود جلب کند و چند ماه بعد، جاى خود را به رونالد ریگان داد.
جنگ تحمیلى با حمایت آمریکا
ریگان نیز دست از سیاست خصمانه علیه ایران برنداشت و سیاست براندازى انقلاب ایران از طریق جنگ را در پیش گرفت و معتقد بود جنگ پایههاى نظامى، اقتصادى و مالى جمهورى اسلامى را در منطقه ضعیف مىکند و در نهایت باگذشت زمان جمهورى اسلامى ساقط مىشود.آمریکا در جریان جنگ ایران و عراق اقدامات متفاوتى از جمله اعطاى کمکهاى نظامى و تسلیحاتى فراوان به عراق انجام داد، اما در نقطهاى سال 1365 سعى کرد با طرح ماجراىایران کنترا روابط را با ایران بهبود ببخشد که این امر حاصلى جز رسوایى براى دولتمردان این کشور نداشت.
اوج خصومت جنگى
سال 66، آمریکا در جنگ دریایى با ایران و حمله به پایانه نفتى رشادت و رسالت، کشتى تجارى ایران ارج و در نهایت انهدام هواپیماى مسافربرى ایران در تیر 67، اوج خصومت خود را با ایران نشان داد و سرانجام ایران در تیر 67 قطعنامه 598 را پذیرفت و جنگ پایان یافت. پس از پایان جنگ عراق با ایران، تصور آمریکایىها این بود که دولت ایران براى بازسازى مجدد به غرب و آمریکا مراجعه خواهد کرد و عملا سیاستهایش را نسبت به آنها تعدیل خواهد کرد، اما اینگونه نشد. در سال 1368 بنیانگذار جمهورى اسلامى امام خمینى(ره) رحلت کرد و در آن زمان دولت آمریکا امیدوار بود با ایجاد بحران جانشینى، پس از امام در کشور اختلاف ایجاد و در نهایت کشور فرو بپاشد که بازهم به نتیجه نرسید.
براندازى از درون
از این رو مرحله سوم دشمنى آمریکا با ایران از سال 68 تا سال 88 آغاز شد. دولت کلینتون سال 72 روى کار آمد، ولىهیچگونه تغییرى در سیاست آمریکا نسبت به ایران نداد و سال 73 تحریمهاى همه جانبه را علیه ایران وضع کرد در نهایت قانون داماتو در کنگره آمریکا تصویب شد که براساس آن هر شرکتى که در ایران سرمایه گذارى مى کرد از امتیازات بانکهاى آمریکایى و بهره مندى از سرمایه گذارى در بازار مالى ایالات متحده منع مى شد.
محور شرارت کردن ایران و صدور قطعنامه هاى پى در پى
بعد از دوران کلینتون در دوران بوش پسر، وى نیز به بهانه از بین رفتن برجهاى دوقلو و مبارزه با تروریسم فصل نوینى را در سیاست خارجى این کشور گشود و نه تنها انعطافى در مواضع کشورش در قبال ایران نداد، بلکه ایران را در محور شرارت قرار داد.پس از آن آمریکا که از سال 77 نسبت به دستیابى ایران به سلاحهاى کشتار جمعى اظهار نگرانىمىکرد به این رفتار خود شدت بخشید وسرانجام پرونده هستهاى ایران را به شوراى حکام آژانس بینالمللىانرژى اتمى برد.با روى کار آمدن دولت نهم سال 84 و موضعگیرىهاى رییسجمهور جدید موجب شد دولتمردان آمریکا یکى از سختترین مواضع خود را علیه ایران اتخاذ کنند. برنامه هستهاى مسؤولان، روابط ایران و آمریکا را چنان تحت تأثیر قرار داد که آمریکا پرونده ایران را از آژانس به شوراى امنیت برد و به صورت پىدرپى سه قطعنامه علیه ایران صادر شد.همچنین شروع مجدد غنى سازى در نیروگاه نطنز و ساخت تاسیسات هستهاى دیگر موجب تقابل بیشتر دو کشور شد تا جایى که حتى چند دور مذاکرات مستقیم محدود نمایندگان دو کشور در عراق بر سر مسائل امنیتى این کشور نیز نتوانست تأثیرى بر نزدیک شدن دیدگاههاى دو کشور نسبت به یکدیگر شود.
اوباما و ادامه جنگ افروزى هاى بوش
با روى کار آمدن باراک اوباما سال 2008 (1387) وى تلاش کرد نشان دهد مىخواهد از شیوه برخورد دولت جورج بوش فاصله بگیرد و سیاست گفتوگو با ایران را در پیش بگیرد، اما در عمل همان سیاستهاى رفتارى را دنبال مىکرد.او در نخستین روز ریاست جمهورى خود خطاب به ایرانیان گفت دستانش را به سوى آنها دراز کرده اما گذشت زمان نشان داد این دستان دراز شده چیزى جز تشدید تحریمها و سیاستى که در غرب از آن به سیاست چماق و هویج یاد مىشود، در پى نداشت.در عین حال، طى سالهاى گذشته آمریکا بحث براندازى از درون را به عنوان اصلىترین برنامه خود در قبال ایران در پى گرفت و این مسأله را با استفاده از گسترش تحریمها و پیگیرى بحث هسته اى دنبال کرد.
حال با انتخاب مجدد اوباما در کاخ سفید موضوع گفت وگوهاى دوجانبه با ایران مطرح شده است و آمریکا آن را راه حلى براى پایان دادن به چالش هسته اى ایران عنوان مى کند. این درحالى است که به نظر مى رسد اوباما همچنان با سیاست تشدید تحریمها و همراه کردن کشورهاى بیشترى سعى خواهد کرد با زبانى نرم و با ترساندن اروپا و کشورهاى منطقه از حمله نظامى اسرائیل به ایران یا ایجاد یک درگیرى نظامى گسترده در خلیج فارس، کار خود را از طریق فشارهاى اقتصادى پیش ببرد.
ترس آمریکا از اسلام سیاسى
از سال 1388 به بعد، آمریکا دشمنى با ایران را علنىتر کرده است. آنها تصورشان این است که این بار براندازى را از اقداماتى مثل تحریمها و گسترش تبلیغ علیه ایران به ویژه با پیگیرى بحث هستهاى دنبال کنند. به عبارت دیگر مىخواهند با این اقدامات در رفتار دولت ایران تغییر به وجود بیاورند. ترسى که آمریکایىها از گسترش اسلام سیاسى دارند، یک واقعیت است، زیرا اگر اسلام سیاسى در دنیا گسترش یابد، قطعاً سلطهى قدرتهاى بزرگ دچار یک چالش بسیار پرهزینه خواهد شد و نهایتاً هم معلوم نیست که بتوانند به سلطهطلبىهاى خود در سطح بینالمللىادامه بدهند. بنابراین چالش ایران و آمریکا براى مدتى طولانى ادامه خواهد داشت و این تصور اشتباه است که برخى معتقدند اگر ما مقدارى از مواضع خود عقب نشینى کنیم، دولت آمریکا هم از دشمنى با ما دست برمى دارد. به این دلیل که دولت آمریکا حتى یک موضعگیرى سیاسى سادهى دولتى را هم نمىتواند تحمل کند و نسبت به آن واکنش نشان مىدهد و این رفتار نشانهى خوبى براى خروج از چالش نیست.
سازماندهى فتنه 88
رئیس جمهور آمریکا یک سال پس از فتنه 88 با ارسال گزارشى، اقدامات واشنگتن را در حوزه جنگ نرم علیه جمهورى اسلامى ایران در فتنه سال 88، براى کنگره و سناى آمریکا شرح داد.باراک اوباما در گزارش خود که براى رؤساى کنگره و مجلس سناىآمریکا- نانسى پلوسى و جوزف بایدن- ارسال شده، شرح مفصلى از اقدامات ضدایرانى دولت خود در حوزه اطلاعرسانى ارائه کرده است. براساس گزارش اوباما، مجموعه این اقدامات تحت عنوان بندى به اصطلاح قانونى با نام بند 1264 (قانون قربانیان سانسور ایران) انجام مىشود. براساس گزارش اوباما، محور اصلى عملیات رسانه اى کاخ سفید علیه ایران، نهادى دولتى به نام «شوراى پخش مدیران» (BBG) است و شبکه خبر فارسى صداى آمریکا (PNN) و رادیو فردا متعلق به رادیو آزاد اروپا/ رادیو آزادى (RFE/RL) از جمله رسانه هایى هستند که در این پروژه نقش دارند و به ادعاى اوباما، ایرانى ها از این طریق مىتوانند به اخبار سانسور نشده و بى طرفانه دست یابند. در این میان تلویزیون شبکه خبر فارسى صداى آمریکا و رادیو فردا نیز به صورت 24 ساعته به پخش برنامه و اخبار مىپردازند.در ادامه این گزارش به تلاش دوچندان آمریکایىها براى دامن زدن به ناآرامىها در ایران، درست روز بعد از انتخابات اشاره شده است. گزارش اوباما در این زمینه تصریح مىکند: «روز بعد از انتخابات شبکه خبر فارسى صداى آمریکا دو برنامه جدید را در دستور کار خود قرار داد تا به ایرانیان درباره حوادث کشورشان اطلاعرسانى کند. در یک «برنامه صبحگاهى جدید» یک «گزارش ویژه» دو ساعته قرار داده شد که به اخبار انتخابات و حوادث پس از آن مىپرداخت.» در گزارش اوباما سه منبع اصلى براى تأمین محتواى برنامههاى ضدایرانى رسانههاى دولتى آمریکا ذکر شده است. این منابع عبارتند از؛ «1) تصاویر ویدئویى تهیه شده توسط شهروندان روزنامه نگار ایرانى؛2) تلفنهاى بینندگان از داخل کشور و تشریح آنچه دیده بودند؛ و 3) گزارشهایى از واکنشهاى ایرانیان خارج از کشور و همچنین واکنشهاى رسمى کشورهاى مختلف از جمله آمریکا.» فرکانسهاى ماهوارهاى جدید، یک مسیر اینترنتى حفاظت شده، تویتر و فیس بوک از دیگر ابزارهایى بودند که واشنگتن در فتنه سال 88 از آنها براى گسترش اغتشاشات استفاده کرد. در گزارش دولت آمریکا در مورد این ابزارها آمده است؛ «اداره «شوراى مدیران پخش»، به منظور پشتیبانى از برنامه ها، فرکانس هاى ماهوارهاى جدیدى را پیش بینى نمود تا از قبل بر انسداد فرکانسهاى امواج پخش اخبار توسط دولت ایران پیش دستى نماید. همچنین یک مسیر اینترنتى حفاظت شده و منحصر به فرد براى ایرانىها تعبیه گردید تا تصاویر ویدئویى خود را به شبکه خبر فارسى صداى آمریکا ارسال نمایند. خدمات وب سایت «تویتر» نیز به صفحات وب سایت «فیس بوک» و وبلاگها افزوده شد.» على رغم شکست این اقدامات، گزارش اوباما نشان مىدهد آمریکا از توطئه علیه جمهورى اسلامى دست نکشید، و به دنبال گسترش و تنوع بخشیدن به گزینه هاى خود بود.
منبع: یزد رسا
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|
گزارش
| |
| |
| |
| |
|