رادیکالیسم چگونه یک جریان سیاسی را به قهقرا میبرد؟
به گزارش یزدآوا، حمیدرضا زارع در یادداشتی نوشت: روز گذشته یکی از رسانهها اعلام کرد با چهرههای اصلی اطلاحطلب یزدی تماس گرفته تا موضع خودشان را در قبال اهانت به شهدای مدافع حرم و حمایت از گروه تروریستی داعش توسط یکی از سران فتنه سال ۸۸ اعلام کنند، اما آنها حاضر به موضعگیری در این رابطه نشدهاند. در این رابطه اشاره به چند نکته خالی از لطف نیست:
تندرویهای اصلاحطلبان در برهههای مختلف به آنها ضربات سنگینی وارد کرده است. عملکرد افراطی آنها در زمان حاکمیتشان بر دولت های هفتم و هشتم شرایطی را ایجاد کرد که فردی با مختصات محمود احمدینژاد که کاملا در منتها الیه جریان مقابل اصلاحات تعریف میشد روی کار بیاید.
تندرویهای اصلاح طلبان در مجلس ششم، موجب روی کار آمدن مجلس هفتم شد و این در حالی است که قبل از آن و در جریان انتخابات شورای شهر دوم که خبری از نظارت شورای نگهبان هم نبود و حتی افرادی از نهضت آزادی هم کاندیدای انتخابات بودند، لیست اصلاحطلبان با شکست تمام عیار مواجه شد.
رادیکالیسم اصلاحطلبان در سال ۸۸ آنها را به نقطهای رساند که در سال ۹۲ چهرهای کاملا اصلاحطلب مانند محمدرضا عارف که معاون اول دولت اصلاحات بود را کنار بزنند و بر روی عضو جامعه روحانیت مبارز و سخنران راهپیمایی ۲۳ تیرماه ۷۸ قمار کنند و حتی تئورسین آنها آشکارا بگوید ما دندانههای کلید روحانی هستیم تا امروز کارنامه ناکارآمدترین دولت بعد از انقلاب به نام این جریان سیاسی گره بخورد و البته همین عملکرد متناقض در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ نیز گریبانگیر اصلاحطلبان شد.
امروز نیز در شرایطی که یکی از عوامل اصلی فتنه سال ۸۸ افراطیگری را به حداکثر رسانده و ضدایرانیترین موضع را علیه منافع ملی گرفته، چهرههای اصلی اصلاحطلب بجای جدا کردن خط خودشان از این مواضع موهن، سکوت و عافیتطلبی را پیشه کردهاند تا سیر قهقرایی این جریان سیاسی با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند.
توصیه به چهرههای معتدلتر اصلاحطلب این است که یک بار دیگر متن اخیر منتشر شده توسط عامل اغتشاشات ۸۸ را بخوانند تا به وضوح متوجه شوند که ادعاهای وی درباره سیاستهای منطقهای ایران، حزبالله لبنان، یمن، سوریه و امثالهم، واقعا تفاوتی با ادعاهای ابوبکر بغدادی ندارد.
البته در این بین برخی اصرار دارند خود را به تجاهل بزنند و لذا از مطالبه مرزبندی با این بیانیه ضدایرانی عصبانی میشوند. در حالی این یک اصل بدیهی است که وقتی یک فرد وابسته و مورد حمایت یک جریان سیاسی و در شرایطی که هنوز آن جریان سیاسی با آن فرد مرزبندی نکرده، اقدامی انجام میدهد یا موضع ساختارشکنانهای میگیرد، این اقدام و موضع به نام آن جریان سیاسی نیز نوشته میشود مگر آنکه آن جریان سیاسی با این فرد و مواضع او مرزبندی کند.
انتهای پیام/
نویسنده: حمیدرضا زارع
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|