شناسه : 6292540

اخباری که امام حسن (ع) از آینده معاویه گفت


ای معاویه! من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم! و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند .

به گزارش یزد آوا ، بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن علیه السلام برای حفظ خون شیعیان و مصالح دیگر، با شرائطی صلح نامه ای با معاویه امضاء کرد . هنوز لشکرگاه خود را در «نخیله » ترک نکرده بود که معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند . در این میان، پسر هند از امام حسن علیه السلام پرسید: ای ابا محمد! شنیده ام که رسول خدا از عالم غیب خبر می داد! مثلا می گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند که هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود: «ای معاویه! اگر رسول خدا از نظر مقدار وکیل این قبیل ارقام را تعیین می کرد، من می توانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم .

 
 
در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال کرد: این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقا چهار هزار و چهار عدد . معاویه دستور داد دانه های خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با کمال تعجب دیدند تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! ! حضرت فرمود: آنچه را گفته ام درست است . سپس بررسی دقیق تری کردند و دیدند که یک دانه خرما را «عبدالله بن عامر» در دست خود نگه داشته است!
آن گاه، حضرت فرمود: ای معاویه! من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم! و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند . (۱)
در تحقیق این گونه پیشگوییها و اخبار از آینده که حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام از آنها پرده برداشته است، علماء بزرگ اهل سنت در تاریخ آورده اند که: زیاد بن ابیه از طرف معاویه فرماندار کوفه شد و چون شناخت کامل به اصحاب امیرمؤمنان داشت، یکایک آنها را دستگیر کرده و دستور داد آنها را گردن زدند . از جمله دستگیر شدگان «حجر بن عدی » بود که او را به شام فرستاد . حجر در کنار معاویه قبرهای آماده را یکطرف و کفنهای مهیا را در طرف دیگر دید، خود را آماده مرگ نمود (۲) و اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند . پس از آن سر او را از بدنش جدا کردند .
و همین معاویه زیادبن ابیه را در بالای منبر نشانید و به طور علنی اعلان کرد که وی برادر معاویه از نطفه ابوسفیان است که به طور نامشروع متولد گردیده است و آن گاه، شرح ماجرای خلاف عفت پدرش را نیز تشریح کرد!

پی نوشت:

۱) بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۲۹ - ۳۳۰، ح ۹; جلاءالعیوان شبر، ج ۳، ص ۳۳۴; تجلیات ولایت، ص ۳۳۵ .

۲) کامل ابن اثیر، ج ۳، ص ۴۸۳ - ۴۸۸; شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۱۸۰ - ۱۸۷ .

منبع : فرهنگ نیوز

 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.