شناسه : 6253156

تحلیلی بر چرایی توهین غرب به اسلام


- در شرایط کنونی نارضایتی عمیق شهروندان غربی از وضعیت بغرنج اقتصادی– فرهنگی حاکم بر کشورهای غربی به یک چالش جدی اجتماعی– سیاسی برای نظام‌سازان غربی مبدل شده است. طبیعی است استمرار این روند اعتراضی، صهیونیسم را در مسیر رسیدن به نظم نوین جهانی دچار مشکلات عدیده‌ای خواهد کرد. در 20 سال گذشته بلندپروازی‌های پایان‌ناپذیر کارتل‌های صهیونیستی حاکم بر سرنوشت غرب موجب شده است جوامع غربی ناخواسته درگیر جنگ داخلی پنهانی با رویکرد اقتصادی شوند. رکود سهمگین حاکم بر اقتصاد استعماری غرب زمینه‌های انکارناپذیری را برای پیدایش و در نهایت افزایش نابهنجاری‌ها وخشونت‌های ویرانگر اجتماعی در جوامع غربی پدیدار کرده است. درگیری‌های روزمره خیابانی مردم کشورهای اروپایی– آمریکایی با پلیس و مخالفت فراگیر آنان با نهادهای مالی تصمیم‌ساز در آن کشورها معلول همین جنگ داخلی است. جنبش اعتراضی وال‌استریت تنها بخش کوچکی از معضل پیش روی غربی‌هاست. تلفیق مشکلات کنونی اقتصادی اروپا با ناکارآمدی ایدئولوژیکی مکتب فکری نولیبرال‌ها سبب شده دامنه این درگیری‌ها افزایش چشمگیر معنوی داشته باشد. از سوی دیگر غرب مبتنی بر یک تحلیل اجتماعی و تجربه تاریخی به یادگار مانده از دوران جنگ‌های صلیبی عمیقا معتقد است برای مهار مشکلات درونی جوامع در حال گسست غرب نیاز به یک دشمن فرضی است. مساله‌سازی برای دیگر ملل و فرافکنی بحران‌های ذاتی جوامع معنویت‌گریز لیبرالی یکی از اهداف اصلی این دشمن‌تراشی فرضی است. صهیونیست‌ها به‌خوبی می‌دانند برای برون‌رفت از گرداب بیداری انسانی رخ داده در جوامع غربی نیازمند ایجاد یک درگیری ذهنی برای اذهان عمومی‌ترجیحا با کارکرد مذهبی هستند. به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها به دنبال آن هستند تا با توهین مشمئزکننده به مسلمانان و جریحه‌دار کردن احساسات پاک ملل مسلمان، بهانه لازم را برای ایجاد یک انسجام پایدار در جوامع در حال گسست غربی به وجود آورند. 2- از منظر دیگری نیز می‌توان به موضوع پرداخت. باید پذیرفت غرب اساسا ماهیتی «بحران‌زیست» دارد. به‌طور طبیعی غربی‌ها پیشرفت‌های چشمگیر اقتصادی- سیاسی خود را مدیون جنگ با دیگر ملل هستند. در 200 سال گذشته در هر نقطه‌ای از جهان که جنگ و خونریزی بوده است به روشنی می‌توان ردپای دولت‌های استعمارگر غربی را در بروز این جنگ‌های خانمانسوز به عینه دید. چرخش روان چرخ‌های صنعت غرب به شکل عجیبی وابستگی مستقیم به آتش‌افروزی و فروش تسلیحات نظامی دارد. هر جنگی در هر سطحی که رخ بدهد عواید اقتصادی قابل توجهی برای صهیونیست‌ها در پی دارد. طی یکی، دو سال اخیر صهیونیست‌ها تلاش زیادی داشتند تا به بهانه مهار بین‌المللی ایران هسته‌ای دولت‌های غربی را راضی به حمله نظامی به ایران کنند. اگرچه ارزیابی واقعی اروپایی‌ها از قدرت تدافعی- تهاجمی ایران تاکنون مانع از این اتفاق شده اما به نظر می‌رسد جنگ‌طلبان صهیونیست در حال حاضر تلاش دارند با تحریک احساسات پاک مسلمانان زمینه بروز مجدد جنگ‌های مذهبی را به سبک و سیاق نوینی در جهان رقم بزنند. 3- منحرف کردن افکار عمومی جهان از بازتوجه موثر نسبت به مساله کشتار بی‌رحمانه مسلمانان در کشورهای فلسطین، سوریه، لیبی، عراق، افغانستان، پاکستان، میانمار و پاراچنار نیز می‌تواند از دیگر علل طراحی سناریوی جدید صهیونیست‌ها در توهین به مقدسات اسلامی باشد. 4- شکی وجود ندارد که اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی نویدبخش صلح، برادری و عدالت جهانی است و از گستره بین‌المللی غیرقابل مهاری برخوردار است. در واقع اسلام به دلایل فطری در هر 5 قاره جهان دارای پایگاه‌های قابل اتکای حکومتی- مردمی است. اساسا نقاط ژئوپلتیکی و ذخایر غنی زمینی و زیرزمینی جهان در ممالک اسلامی قرار دارد و وجود بیش از 5/1میلیارد مسلمان در اقصی نقاط عالم بر اهمیت سوق‌الجیشی این ممالک به شدت می‌افزاید. طبیعی است که بقای رژیم جعلی صهیونیستی تنها در استمرار فتنه‌های ریز و درشتی نهفته است که هرازگاهی به انحای مختلف در سطح بین‌المللی از آنها رونمایی می‌شود. اسلام‌هراسی پروژه نخ‌نمایی است که صهیونیسم در اوج استیصال و درماندگی برای حفظ حیات نامشروعش به شکلی سازمان یافته به آن دامن می‌زند. غرب نیز به عنوان عمله صهیونیست‌ها در راستای تضمین موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی ناچار به اجرای دقیق این سناریوهای صهیونیستی است. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نظام سوسیالیسم تنها دشمن اصلی جهان سرمایه‌داری محسوب می‌شد که يك دهه پس‌از پیروزی انقلاب اسلامی و صدور اصول انسانی آن با فروپاشی نظام پوسیده مارکسیستی موجب شد از منظر تئوریسین‌های غربی، اسلام به عنوان تنها رقیب ایدئولوژی غرب مطرح شود. در حال حاضر تلاش برای تضعیف جایگاه بین‌المللی مسلمانان یا تخریب ارزش‌های اسلامی و توهین به اعتقادات و باورهای راهبردی آنان توطئه جدیدی است که ناشی از ‌ترس غربی‌ها از ضریب نفوذ اسلام در میان جوامع غیرمسلمان است. اغلب اندیشمندان غربی بر اساس یافته‌های روشن اجتماعی- سیاسی پذیرفته‌اند اسلام یک پدیده دینی، سیاسی و اجتماعی قدرتمند است که افزايش بيشتر جمعیت 5/1 میلیاردی آن می‌تواند در هزاره سوم جهان را به تسخیر دنياي اسلام درآورد. 5- روشن است در عصر بیداری اسلامی، اسلام به عنوان یک مکتب الهی راه نوینی را در مقابل چشمان انتخابگر بشریت قرار داده است. پایان جنگ سرد نقطه عطفی در تاریخ معاصر محسوب می‌شود که هجمه به آیین وحدانی اسلام را در ابعاد مختلفی در پی داشته است. در این رابطه به‌طور مختصر می‌توان به ماجرای نشر کتاب موهن «آیات شیطانی»، چاپ کاریکاتورهای موهن کارتونیست دانمارکی، حادثه از پیش طراحی شده 11 سپتامبر، آتش کشیده شدن کتاب آسمانی قرآن توسط کشیش دیوانه‌تری جونز، فیلم توهین‌آمیز «فتنه» ساخته گرت ویلدرز سیاستمدار هلندی، ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد در سوییس، ممنوعیت حجاب در فرانسه و اخیرا به ساخت فیلم توهین‌آمیز توسط کارگردان آمریکایی–صهیونیستی سام باسیل با هزینه‌ای معادل 50 میلیون دلار اشاره کرد.

- در شرایط کنونی نارضایتی عمیق شهروندان غربی از وضعیت بغرنج اقتصادی– فرهنگی حاکم بر کشورهای غربی به یک چالش جدی اجتماعی– سیاسی برای نظام‌سازان غربی مبدل شده است. طبیعی است استمرار این روند اعتراضی، صهیونیسم را در مسیر رسیدن به نظم نوین جهانی دچار مشکلات عدیده‌ای خواهد کرد. در 20 سال گذشته بلندپروازی‌های پایان‌ناپذیر کارتل‌های صهیونیستی حاکم بر سرنوشت غرب موجب شده است جوامع غربی ناخواسته درگیر جنگ داخلی پنهانی با رویکرد اقتصادی شوند. رکود سهمگین حاکم بر اقتصاد استعماری غرب زمینه‌های انکارناپذیری را برای پیدایش و در نهایت افزایش نابهنجاری‌ها وخشونت‌های ویرانگر اجتماعی در جوامع غربی پدیدار کرده است. درگیری‌های روزمره خیابانی مردم کشورهای اروپایی– آمریکایی با پلیس و مخالفت فراگیر آنان با نهادهای مالی تصمیم‌ساز در آن کشورها معلول همین جنگ داخلی است. جنبش اعتراضی وال‌استریت تنها بخش کوچکی از معضل پیش روی غربی‌هاست. تلفیق مشکلات کنونی اقتصادی اروپا با ناکارآمدی ایدئولوژیکی مکتب فکری نولیبرال‌ها سبب شده دامنه این درگیری‌ها افزایش چشمگیر معنوی داشته باشد. از سوی دیگر غرب مبتنی بر یک تحلیل اجتماعی و تجربه تاریخی به یادگار مانده از دوران جنگ‌های صلیبی عمیقا معتقد است برای مهار مشکلات درونی جوامع در حال گسست غرب نیاز به یک دشمن فرضی است. مساله‌سازی برای دیگر ملل و فرافکنی بحران‌های ذاتی جوامع معنویت‌گریز لیبرالی یکی از اهداف اصلی این دشمن‌تراشی فرضی است. صهیونیست‌ها به‌خوبی می‌دانند برای برون‌رفت از گرداب بیداری انسانی رخ داده در جوامع غربی نیازمند ایجاد یک درگیری ذهنی برای اذهان عمومی‌ترجیحا با کارکرد مذهبی هستند.

به نظر می‌رسد صهیونیست‌ها به دنبال آن هستند تا با توهین مشمئزکننده به مسلمانان و جریحه‌دار کردن احساسات پاک ملل مسلمان، بهانه لازم را برای ایجاد یک انسجام پایدار در جوامع در حال گسست غربی به وجود آورند.

2- از منظر دیگری نیز می‌توان به موضوع پرداخت. باید پذیرفت غرب اساسا ماهیتی «بحران‌زیست» دارد. به‌طور طبیعی غربی‌ها پیشرفت‌های چشمگیر اقتصادی- سیاسی خود را مدیون جنگ با دیگر ملل هستند. در 200 سال گذشته در هر نقطه‌ای از جهان که جنگ و خونریزی بوده است به روشنی می‌توان ردپای دولت‌های استعمارگر غربی را در بروز این جنگ‌های خانمانسوز به عینه دید. چرخش روان چرخ‌های صنعت غرب به شکل عجیبی وابستگی مستقیم به آتش‌افروزی و فروش تسلیحات نظامی دارد. هر جنگی در هر سطحی که رخ بدهد عواید اقتصادی قابل توجهی برای صهیونیست‌ها در پی دارد. طی یکی، دو سال اخیر صهیونیست‌ها تلاش زیادی داشتند تا به بهانه مهار بین‌المللی

ایران هسته‌ای دولت‌های غربی را راضی به حمله نظامی به ایران کنند. اگرچه ارزیابی واقعی اروپایی‌ها از قدرت تدافعی- تهاجمی ایران تاکنون مانع از این اتفاق شده اما به نظر می‌رسد جنگ‌طلبان صهیونیست در حال حاضر تلاش دارند با تحریک احساسات پاک مسلمانان زمینه بروز مجدد جنگ‌های مذهبی را به سبک و سیاق نوینی در جهان رقم بزنند.

3- منحرف کردن افکار عمومی جهان از بازتوجه موثر نسبت به مساله کشتار بی‌رحمانه مسلمانان در کشورهای فلسطین، سوریه، لیبی، عراق، افغانستان، پاکستان، میانمار و پاراچنار نیز می‌تواند از دیگر علل طراحی سناریوی جدید صهیونیست‌ها در توهین به مقدسات اسلامی باشد.

4- شکی وجود ندارد که اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی نویدبخش صلح، برادری و عدالت جهانی است و از گستره بین‌المللی غیرقابل مهاری برخوردار است. در واقع اسلام به دلایل فطری در هر 5 قاره جهان دارای پایگاه‌های قابل اتکای حکومتی- مردمی است. اساسا نقاط ژئوپلتیکی و ذخایر غنی زمینی و زیرزمینی جهان در ممالک اسلامی قرار دارد و وجود بیش از 5/1میلیارد مسلمان در اقصی نقاط عالم بر اهمیت سوق‌الجیشی این ممالک به شدت می‌افزاید. طبیعی است که بقای رژیم جعلی صهیونیستی تنها در استمرار فتنه‌های ریز و درشتی نهفته است که هرازگاهی به انحای مختلف در سطح بین‌المللی از آنها رونمایی می‌شود. اسلام‌هراسی پروژه نخ‌نمایی است که صهیونیسم در اوج استیصال و درماندگی برای حفظ حیات نامشروعش به شکلی سازمان یافته به آن دامن می‌زند. غرب نیز به عنوان عمله صهیونیست‌ها در راستای تضمین موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی ناچار به اجرای دقیق این سناریوهای صهیونیستی است. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نظام سوسیالیسم تنها دشمن اصلی جهان سرمایه‌داری محسوب می‌شد که يك دهه پس‌از پیروزی انقلاب اسلامی و صدور اصول انسانی آن با فروپاشی نظام پوسیده مارکسیستی موجب شد از منظر تئوریسین‌های غربی، اسلام به عنوان تنها رقیب ایدئولوژی غرب مطرح شود. در حال حاضر تلاش برای تضعیف جایگاه بین‌المللی مسلمانان یا تخریب ارزش‌های اسلامی و توهین به اعتقادات و باورهای راهبردی آنان توطئه جدیدی است که ناشی از ‌ترس غربی‌ها از ضریب نفوذ اسلام در میان جوامع غیرمسلمان است. اغلب اندیشمندان غربی بر اساس یافته‌های روشن اجتماعی- سیاسی پذیرفته‌اند اسلام یک پدیده دینی، سیاسی و اجتماعی قدرتمند است که افزايش بيشتر جمعیت 5/1 میلیاردی آن می‌تواند در هزاره سوم جهان را به تسخیر دنياي اسلام درآورد.

5- روشن است در عصر بیداری اسلامی، اسلام به عنوان یک مکتب الهی راه نوینی را در مقابل چشمان انتخابگر بشریت قرار داده است. پایان جنگ سرد نقطه عطفی در تاریخ معاصر محسوب می‌شود که هجمه به آیین وحدانی اسلام را در ابعاد مختلفی در پی داشته است. در این رابطه به‌طور مختصر می‌توان به ماجرای نشر کتاب موهن «آیات شیطانی»، چاپ کاریکاتورهای موهن کارتونیست دانمارکی، حادثه از پیش طراحی شده 11 سپتامبر، آتش کشیده شدن کتاب آسمانی قرآن توسط کشیش دیوانه‌تری جونز، فیلم توهین‌آمیز «فتنه» ساخته گرت ویلدرز سیاستمدار هلندی، ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد در سوییس، ممنوعیت حجاب در فرانسه و اخیرا به ساخت فیلم توهین‌آمیز توسط کارگردان آمریکایی–صهیونیستی سام باسیل با هزینه‌ای معادل 50 میلیون دلار اشاره کرد.




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.