شناسه : 6256083

توبه سیاسی خاتمی/چراغ سبز خاتمی و نهضت آزادی به یکدیگر/اصلاح طلبان برای چه کسی نامه می نویسند؟


به گزارش یزد آوا به نقل از مشرق، سیدمحمد خاتمی، چندی قبل گفتگوی مفصّلی را با فصل نامه "تاریخ ایرانی" ترتیب داد. گفت‌وگویی که یکی از فرازهای آن جمله‌ای بود که در مجامع سیاسی به توبه سیاسی خاتمی از نحوه برخورد با "نهضت آزادی" در اوایل انقلاب تعبیر شد. خاتمی با اشاره به یکی از نوشته‌های خود درباره نهضت آزادی در دهه 60، به تاریخ ایرانی! گفته بود: "واقعاً اگر الان می‌خواستم مطالب را بنویسم، آنطور نمی‌نوشتم. بعضی مطالبی که آن وقت نوشتم جفا بود نسبت به افراد. با اینکه اختلاف نظر و اختلاف سلیقه داشتیم،‌‌ همان زمان برای آن‌ها احترام قائل بودم، الان هم احترام قائلم. ولی بنده هم قبول دارم که بعضی وقت‌ها تحت تاثیر فضای احساساتی موجود قرار گرفتم. نمی‌توان همیشه از انسان انتظار داشت که احساس را نادیده بگیرد و منطق همیشه کارگر بیفتد. شاید توسط قلم من هم به عزیزان و بزرگانی در این مملکت جفا شده باشد. به هر حال هر کس در زندگی‌اش از این اشتباهات و مشکلات وجود دارد." صحبت‌های خاتمی پیرامون تغییر موضعش نسبت به نهضت آزادی در حالی بیان شد که باید اذعان کرد مسئله "تغییر موضع" در میان چهره‌های اردوگاه اصلاحات، گزینه چندان تازه‌ای نیست و پیش از این نیز چهره‌های همچون اکبر گنجی، میرحسین موسوی، رجبعلی مزروعی، عطاءالله مهاجرانی و ... نیز بوده‌اند که بعنوان چهره‌های اصلاح‌طلب؛ از گذشته خود اعلام برائت کرده‌ و البته در گامی فراتر از خاتمی، به آغوش بیگانگان نیز خزیده‌اند. دردسر "تذبذب" اما همواره فقط بصورت "ایذاء سیاسی نسبت به نظام"، گریبانگیر جبهه اصلاحات نبوده است و مواردی مثل رأیی که خاتمی در 12 اسفندماه سال 90 و در جریان انتخابات مجلس به صندوق انداخت نیز توبه‌ای نصفه و نیمه بود که از سمت دیگر گریبان اصلاحات‌ را گرفت. توبه‌ای که البته از زبان عبدالواحد موسوی لاری در گفت‌وگو با هفته‌نامه آسمان با این مضمون تعبیر شد که "مگر بنا بود ایشان رأی ندهد؟!" ضمن اینکه برخی جوانان! انتظاراتی دارند که فوق تمکن مدیران اصلاحات است و بزرگان جبهه اصلاحات (منظور خاتمی است!) نمی‌توانند آنها را برآورده کنند. موسوی لاری از این حقیقت نیز در مصاحبه خود رونمایی می‌کند که خاتمی برای این رأی خود را در یک شعبه اخذ رأی در دماوند به صندوق انداخت که بتواند اعتراض خود در زمینه انتخابات را به نظام اعلام کند. *چراغ سبز خاتمی/چراغ سبز ابراهیم یزدی سناریوی چراغ سبز خاتمی به نهضت آزادی‌ها اما پرده دیگری هم داشت. ابراهیم یزدی، شخصی که مشهور است دبیر کل این گروه منحلّه است اخیراً نامه‌ای سرگشاده به خاتمی نوشته است. یزدی در نامه خود ضمن تعریف و تمجید از خاتمی از عبارتی به نام "بحرا‌های پیش رو" نام می‌برد و خواستار نقش‌آفرینی خاتمی در این رخدادها می‌شود. وی همچنین با کنایه به خاتمی مبنی بر اینکه بسیاری از دانشجویان پیرو خط امام! به دلیل ترویج آرمان‌هایی که روزگاری نهضت آزادی داعیه‌دار آنها بود امروز در زندان به سر می‌برند؛ خطاب به رئیس دولت اصلاحات می‌نویسد: "دولت موقت، نهضت آزادی ایران، و در راس آن‌ها، زنده یاد مهندس بازرگان پیشرو و پیشگام نهضت اصلاح طلبی و اعتراض به انحرافات انقلاب محسوب می‌شوند." فرد منتسب به نهضت منحلّه آزادی همچنین با تأکید بر اصلاح ساختار قانونی اساسی ایران به یگانه مفهوم طرح شده در صحبت‌ها و دستنوشته‌های اینروزهای مردان اردوگاه اصلاحات؛ یعنی "گفتگو، مفاهمه و مسالمه" تاکید می‌کند و می‌نویسد: "در شرایط کنونی نیز نویسنده این سطور باور دارد که تغییرات تدریجی و مسالمت آمیز در چارچوب قانون و شیوه‌های اصلاحی، برای تغییر در ساختار حقیقی و نه ساختار حقوقی، کم هزینه‌ترین و تنها راه نیل به دمکراسی در ایران است." این تاکیدات و اشارت‌ها پیرامون قانون اساسی اما در حالی صورت می‌گیرد که شخص یزدی در سطوری قبل‌تر در همین نامه جمله‌ای موهوم را می‌نویسد و سپس عبارت‌های نوشته شده در بالا را آورده است. آن جمله اینست: "نهضت آزادی ایران با پیوند زدن نظریه فقهی ولایت فقیه به جمهوری اسلامی موافق نیست." *مردی که اپوزیسیون فقط برای او نامه می‌نویسد! نامه ابراهیم یزدی به خاتمی یکی از صدها نامه‌ایست که از زمان طرح نام سیدمحمد خاتمی به عنوان محور اردوگاه اصلاحات در ایران، از جانب اپوزیسیون به وی نگاشته شده و احتمالاً همچنان نیز خواهد شد. در واقع، رئیس جمهور سابق ایران همواره به گونه‌ای عمل کرده است که اپوزیسیون سیاسی و فرهنگی ایران، او را ملجأیی لااقل برای بهانه انتشار نامه‌های کذایی و اعلام سوگیری‌های خود به جبهه اپوزیسیون در زمینه هدمه نظام می‌دانند. اما نکته آنجاست که خاتمی با تمام رفتارهایی که عوام عبارت "با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن" را برای آن بکار می‌برند اما بالاخره مجبور خواهد بود که میان نظام و خواسته‌های اپوزیسیون؛ فقط یک گزینه را انتخاب کند. جریانات نابخردی که بعضاً در اطراف خاتمی وجود دارند؛ همانگونه که شخص خاتمی نیز اعتراف کرده است، یک روز او را مجبور به حمایت از میرحسین موسوی و جریان فتنه می‌کنند و روز دیگر خواسته‌های نامعقول دیگری را از وی مطرح می‌سازند. این در حالی است که سیدمحمد خاتمی نیز در نشیب و فراز زندگی سیاسی خود گاهی با خواسته‌های نامشروع این نابخردان! همراهی داشته و گاهی هم سمت دیگری را انتخاب کرده است. سمت دیگری که البته معتقدان به خاتمی در جبهه اصلاحات بلافاصله به صحنه تاخته و مشغول توجیه اقدامات وی شده‌اند. رخدادی که ناگفته پیداست به این دلیل صورت می‌گیرد که آنها هنوز هم خیال می‌کنند که خاتمی در میان ضد انقلاب و گروه‌های اپوزیسیون از جایگاه خاصی برخوردار است و صد البته این جایگاه خاص! نباید ضربه و آسیب ببیند. در کنار نابخردی اطرافیان خاتمی اما گزینه دیگری هم وجود دارد که به شخص خاتمی مربوط است و آسیب‌های زیادی را شامل زندگی سیاسی او می‌کند. *این خاتمی فراموشکار خاتمی در زمره کسانی است که خوب می‌دانند امام راحل پیرامون نهضت آزادی چه فرمود؟ او حتما به خاطر می‌آورد که آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست، در روزگاری پیرامون نهضت آزادی فرمود: "نهضت به اصطلاح آزادى صلاحیت براى هیچ امرى از امور دولتى یا قانونگذارى یا قضایى را ندارند و ضرر آن ها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند، و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل هاى جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک هاى دیگر، حتى منافقین (این فرزندان عزیز مهندس بازرگان) بیشتر و بالاتر است." رئیس دولت اصلاحات، با عنایت به این دانسته‌ها پس چگونه است که درباره همین نهضت آزادی راه توبه و انابه را در پیش می‌گیرد و از اینکه در روزگاری آنها را سرزنش کرده است ابراز ندامت می‌کند؟! در این رابطه سه احتمال وجود دارد. نخست آنکه خاتمی هنوز با صحبت برخی از یارانش در نیمه دوم دهه 70 موافقت است که می‌گفتند صحبت‌های امام(ره) را باید به موزه سپرد!!! دوم آنکه او قصد دارد به این واسطه چراغی سبز! را به نیروهای اپوزیسیونی نشان بدهد که به واسطه تلاش‌های خاتمی برای بازگشت به درون نظام او را ملامت می‌کنند و به این واسطه از او ناراضی‌اند. و سوم آنکه خاتمی باز هم مرتکب اشتباهی سیاسی شده است که بزودی زمزمه‌هایی برای اصلاح آن از وی شنیده خواهد شد!

به گزارش یزد آوا به نقل از مشرق، سیدمحمد خاتمی، چندی قبل گفتگوی مفصّلی را با فصل نامه "تاریخ ایرانی" ترتیب داد.

گفت‌وگویی که یکی از فرازهای آن جمله‌ای بود که در مجامع سیاسی به توبه سیاسی خاتمی از نحوه برخورد با "نهضت آزادی" در اوایل انقلاب تعبیر شد.

خاتمی با اشاره به یکی از نوشته‌های خود درباره نهضت آزادی در دهه 60، به تاریخ ایرانی! گفته بود:

"واقعاً اگر الان می‌خواستم مطالب را بنویسم، آنطور نمی‌نوشتم. بعضی مطالبی که آن وقت نوشتم جفا بود نسبت به افراد. با اینکه اختلاف نظر و اختلاف سلیقه داشتیم،‌‌ همان زمان برای آن‌ها احترام قائل بودم، الان هم احترام قائلم. ولی بنده هم قبول دارم که بعضی وقت‌ها تحت تاثیر فضای احساساتی موجود قرار گرفتم. نمی‌توان همیشه از انسان انتظار داشت که احساس را نادیده بگیرد و منطق همیشه کارگر بیفتد. شاید توسط قلم من هم به عزیزان و بزرگانی در این مملکت جفا شده باشد. به هر حال هر کس در زندگی‌اش از این اشتباهات و مشکلات وجود دارد."

صحبت‌های خاتمی پیرامون تغییر موضعش نسبت به نهضت آزادی در حالی بیان شد که باید اذعان کرد مسئله "تغییر موضع" در میان چهره‌های اردوگاه اصلاحات، گزینه چندان تازه‌ای نیست و پیش از این نیز چهره‌های همچون اکبر گنجی، میرحسین موسوی، رجبعلی مزروعی، عطاءالله مهاجرانی و ... نیز بوده‌اند که بعنوان چهره‌های اصلاح‌طلب؛ از گذشته خود اعلام برائت کرده‌ و البته در گامی فراتر از خاتمی، به آغوش بیگانگان نیز خزیده‌اند.

دردسر "تذبذب" اما همواره فقط بصورت "ایذاء سیاسی نسبت به نظام"، گریبانگیر جبهه اصلاحات نبوده است و مواردی مثل رأیی که خاتمی در 12 اسفندماه سال 90 و در جریان انتخابات مجلس به صندوق انداخت نیز توبه‌ای نصفه و نیمه بود که از سمت دیگر گریبان اصلاحات‌ را گرفت.

توبه‌ای که البته از زبان عبدالواحد موسوی لاری در گفت‌وگو با هفته‌نامه آسمان با این مضمون تعبیر شد که "مگر بنا بود ایشان رأی ندهد؟!" ضمن اینکه برخی جوانان! انتظاراتی دارند که فوق تمکن مدیران اصلاحات است و بزرگان جبهه اصلاحات (منظور خاتمی است!) نمی‌توانند آنها را برآورده کنند.

موسوی لاری از این حقیقت نیز در مصاحبه خود رونمایی می‌کند که خاتمی برای این رأی خود را در یک شعبه اخذ رأی در دماوند به صندوق انداخت که بتواند اعتراض خود در زمینه انتخابات را به نظام اعلام کند.

*چراغ سبز خاتمی/چراغ سبز ابراهیم یزدی

سناریوی چراغ سبز خاتمی به نهضت آزادی‌ها اما پرده دیگری هم داشت.

ابراهیم یزدی، شخصی که مشهور است دبیر کل این گروه منحلّه است اخیراً نامه‌ای سرگشاده به خاتمی نوشته است.

یزدی در نامه خود ضمن تعریف و تمجید از خاتمی از عبارتی به نام "بحرا‌های پیش رو" نام می‌برد و خواستار نقش‌آفرینی خاتمی در این رخدادها می‌شود.

وی همچنین با کنایه به خاتمی مبنی بر اینکه بسیاری از دانشجویان پیرو خط امام! به دلیل ترویج آرمان‌هایی که روزگاری نهضت آزادی داعیه‌دار آنها بود امروز در زندان به سر می‌برند؛ خطاب به رئیس دولت اصلاحات می‌نویسد:

"دولت موقت، نهضت آزادی ایران، و در راس آن‌ها، زنده یاد مهندس بازرگان پیشرو و پیشگام نهضت اصلاح طلبی و اعتراض به انحرافات انقلاب محسوب می‌شوند."

فرد منتسب به نهضت منحلّه آزادی همچنین با تأکید بر اصلاح ساختار قانونی اساسی ایران به یگانه مفهوم طرح شده در صحبت‌ها و دستنوشته‌های اینروزهای مردان اردوگاه اصلاحات؛ یعنی "گفتگو، مفاهمه و مسالمه" تاکید می‌کند و می‌نویسد:

"در شرایط کنونی نیز نویسنده این سطور باور دارد که تغییرات تدریجی و مسالمت آمیز در چارچوب قانون و شیوه‌های اصلاحی، برای تغییر در ساختار حقیقی و نه ساختار حقوقی، کم هزینه‌ترین و تنها راه نیل به دمکراسی در ایران است."

این تاکیدات و اشارت‌ها پیرامون قانون اساسی اما در حالی صورت می‌گیرد که شخص یزدی در سطوری قبل‌تر در همین نامه جمله‌ای موهوم را می‌نویسد و سپس عبارت‌های نوشته شده در بالا را آورده است.

آن جمله اینست:

"نهضت آزادی ایران با پیوند زدن نظریه فقهی ولایت فقیه به جمهوری اسلامی موافق نیست."

*مردی که اپوزیسیون فقط برای او نامه می‌نویسد!

نامه ابراهیم یزدی به خاتمی یکی از صدها نامه‌ایست که از زمان طرح نام سیدمحمد خاتمی به عنوان محور اردوگاه اصلاحات در ایران، از جانب اپوزیسیون به وی نگاشته شده و احتمالاً همچنان نیز خواهد شد.

در واقع، رئیس جمهور سابق ایران همواره به گونه‌ای عمل کرده است که اپوزیسیون سیاسی و فرهنگی ایران، او را ملجأیی لااقل برای بهانه انتشار نامه‌های کذایی و اعلام سوگیری‌های خود به جبهه اپوزیسیون در زمینه هدمه نظام می‌دانند.

اما نکته آنجاست که خاتمی با تمام رفتارهایی که عوام عبارت "با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن" را برای آن بکار می‌برند اما بالاخره مجبور خواهد بود که میان نظام و خواسته‌های اپوزیسیون؛ فقط یک گزینه را انتخاب کند.

جریانات نابخردی که بعضاً در اطراف خاتمی وجود دارند؛ همانگونه که شخص خاتمی نیز اعتراف کرده است، یک روز او را مجبور به حمایت از میرحسین موسوی و جریان فتنه می‌کنند و روز دیگر خواسته‌های نامعقول دیگری را از وی مطرح می‌سازند.

این در حالی است که سیدمحمد خاتمی نیز در نشیب و فراز زندگی سیاسی خود گاهی با خواسته‌های نامشروع این نابخردان! همراهی داشته و گاهی هم سمت دیگری را انتخاب کرده است.

سمت دیگری که البته معتقدان به خاتمی در جبهه اصلاحات بلافاصله به صحنه تاخته و مشغول توجیه اقدامات وی شده‌اند.

رخدادی که ناگفته پیداست به این دلیل صورت می‌گیرد که آنها هنوز هم خیال می‌کنند که خاتمی در میان ضد انقلاب و گروه‌های اپوزیسیون از جایگاه خاصی برخوردار است و صد البته این جایگاه خاص! نباید ضربه و آسیب ببیند.

در کنار نابخردی اطرافیان خاتمی اما گزینه دیگری هم وجود دارد که به شخص خاتمی مربوط است و آسیب‌های زیادی را شامل زندگی سیاسی او می‌کند.

*این خاتمی فراموشکار

خاتمی در زمره کسانی است که خوب می‌دانند امام راحل پیرامون نهضت آزادی چه فرمود؟

او حتما به خاطر می‌آورد که آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست، در روزگاری پیرامون نهضت آزادی فرمود:

"نهضت به اصطلاح آزادى صلاحیت براى هیچ امرى از امور دولتى یا قانونگذارى یا قضایى را ندارند و ضرر آن ها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند، و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل هاى جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهک هاى دیگر، حتى منافقین (این فرزندان عزیز مهندس بازرگان) بیشتر و بالاتر است."

رئیس دولت اصلاحات، با عنایت به این دانسته‌ها پس چگونه است که درباره همین نهضت آزادی راه توبه و انابه را در پیش می‌گیرد و از اینکه در روزگاری آنها را سرزنش کرده است ابراز ندامت می‌کند؟!

در این رابطه سه احتمال وجود دارد.

نخست آنکه خاتمی هنوز با صحبت برخی از یارانش در نیمه دوم دهه 70 موافقت است که می‌گفتند صحبت‌های امام(ره) را باید به موزه سپرد!!!

دوم آنکه او قصد دارد به این واسطه چراغی سبز! را به نیروهای اپوزیسیونی نشان بدهد که به واسطه تلاش‌های خاتمی برای بازگشت به درون نظام او را ملامت می‌کنند و به این واسطه از او ناراضی‌اند.

و سوم آنکه خاتمی باز هم مرتکب اشتباهی سیاسی شده است که بزودی زمزمه‌هایی برای اصلاح آن از وی شنیده خواهد شد!



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.