شناسه : 39998482
روایت بهشتی از دوران دفاع مقدس؛

شهید صدوقی تکلیف کرد در جنگ حضور داشته باشم


مشاور فرهنگی و علمی ستاد اقامه نماز کشور به بیان خاطراتی از شهید صدوقی در دوران دفاع مقدس و برگزاری ضیافت افطاری ایشان پرداخت.

به گزارش یزدرسا به نقل از مهر، حجت‌الاسلام سید جواد بهشتی از جمله روحانیون فعال در دوران پیروزی انقلاب است که پس از انقلاب، به فعالیت‌های قرآنی در عرصه تبلیغ روی آورد و هم‌اکنون مشاور علمی و فرهنگی ستاد اقامه نماز کشور را بر عهده دارد. او در گفتگویی، خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس و ضیافت افطاری شهید صدوقی در ماه مبارک رمضان بیان و اظهار کرد: هنگامی که خواستیم از یزد به سمت سرپل‌ذهاب حرکت کنیم دیدیم که یک کامیون از سپاه یزد در حال حرکت به سمت جبهه است و قسمت جلوی کامیون هم خالی بود. من گفتم برای اینکه از بیت‌المال کمتر هزینه کنیم، با همین کامیون به سرپل ذهاب می‌روم.

وی اظهار کرد: وارد سرپل ذهاب شدیم و شاهد بودم که در آنجا چه موشک‌باران و بمبارانی است. می‌خواستیم برویم پادگان ابوذر؛ نرسیده به کامیون، دشمن ما را از قله‌هایی که تصرف کرده بودیم، دید و به سمت ما تیراندازی می‌کرد. من حدود شش باری به منطقه اعزام شدم، یکی از جاهایی که در معرض خطر بودیم، همین جا بود. هر چه زدند در فاصله چند متری کامیون اصابت می‌کرد و به کامیون برخورد نمی‌کرد.

مشاور فرهنگی و علمی ستاد اقامه نماز کشور تصریح کرد: بالاخره به سلامت به مقصد رسیدیم. اولین باری که شهید صیاد را دیدم همان جا بود. بچه‌های یزد را هم پیدا و اختلاف‌شان را حل کردیم و صلح و صفا برپا شد. خاطرات زیادی از آن دو سال حضور در سپاه یزد و حمایت‌های شهید صدوقی از سپاه یزد دارم.

حجت‌الاسلام بهشتی خاطرنشان کرد: آن زمان به شهید صدوقی عرض کردم که من یک طلبه هستم و کار من نظامی‌گری نیست من باید بروم به درس و بحثم برسم. شهید صدوقی فرمودند من به تو تکلیف می‌کنم تا زمانی که من زنده‌ام تو باید در اینجا بمانی. در آن مدتی که در یزد بودم، علاوه بر عضویت در شورای فرماندهی سپاه، در تلویزیون سخنرانی می‌کردم و درس جهاد می‌دادم، در معاونت آموزشی سپاه هم فعالیت می‌کردم.

وی با اشاره به خاطره دیگر از شهید صدوقی بیان کرد: خاطرات زیادی از شهید صدوقی دارم. یکی از این خاطراتی که همیشه در یادم هست مراسم افطاری ساده او بود. شهید صدوقی هر ساله مسئولان را در ماه مبارک رمضان افطار دعوت می‌کرد. تمام مسئولان یزد در خانه او حاضر می‌شدند. سفره افطاری وی بسیار ساده بود. افطار نان و پنیر و سبزی و شامی بود. بارها هم خدمت وی می‌رسیدم و جهت امور سپاه مشورت می‌گرفتم.

انتهای پیام/خ




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.