شناسه : 6269902
دبیر كمیسیون خاص تدوین چشم‌انداز ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام

چشم‌انداز ۲۰ساله و آمدورفت دولت‌ها


با داغ شدن تب‌وتاب انتخابات ریاست‌جمهوری، كاندیداها با سلایق و دیدگاه‌ها و برنامه‌های متفاوت خود، سعی در جلب آراء مردم دارند. اما برنامه‌ی كاندیداها چه نسبتی با اسناد بالادستی نظام و مهم‌ترین آنها یعنی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله دارد؟ طبق این سند، مردم باید چه مطالباتی از رئیس‌جمهور آینده داشته باشند؟

به گزارش یزد آو ا ، با داغ شدن تب‌وتاب انتخابات ریاست‌جمهوری، كاندیداها با سلایق و دیدگاه‌ها و برنامه‌های متفاوت خود، سعی در جلب آراء مردم دارند. اما برنامه‌ی كاندیداها چه نسبتی با اسناد بالادستی نظام و مهم‌ترین آنها یعنی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله دارد؟ طبق این سند، مردم باید چه مطالباتی از رئیس‌جمهور آینده داشته باشند؟
این موضوع و پرسش‌های قابل تأمل را با دكتر علی مبینی دهكردی -دبیر كمیسیون خاص تدوین چشم‌انداز ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام- مورد بحث و بررسی قرار داده‌ایم:

چرا سند چشم‌انداز؟
كسانی كه روی موضوع حركت و رشد جوامع كار تحقیقاتی كرده‌اند، اغلب به این نتیجه رسیده‌اند كه حركت جامعه چه در سطح كلان و چه در سطح خرد باید یك حركت مداوم باشد. این استمرار باید به هم‌افزایی بینجامد و تكاملی و رو‌به‌جلو باشد. برای تحقق این هدف، گفتند كه ما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم. بعد این پرسش پیش آمد كه اگر شرایط اولیه و مبنایی برنامه‌ریزی ما -مانند منابع‌، شرایط محیطی و جریان‌های حاكم- تغییر كردند، تكلیف چه می‌شود؟ در پاسخ به این نتیجه رسیدند كه اگر فرآیند اجرای برنامه‌ها با تغییر شرایط و گذشت زمان تغییر می‌‌كند، پس لازم است ما تصویری از آینده‌ی خودمان بسازیم كه هدایت‌گر ما به سوی هدف‌هایمان باشد. در واقع ما باید یك نقطه‌ی هدایت‌كننده بسازیم؛ یك تصویر بزرگ كه هر زمان سرمان را بلند می‌كنیم تا جایی را نگاه كنیم یا به كاری مشغول شویم، آن تصویر را ببینیم، یك تصویر بزرگ كه برای هرگونه تفكر، برنامه و عملكرد اجرایی الهام‌بخش و راهنما باشد.

نمونه‌ی مناسب عمل و اقدام طبق این تصویر بزرگ، مثال یك دوی امدادی است. افراد مختلفی وارد زمین می‌شوند، مسافتی را پیش می‌روند و سپس كار را به افراد دیگر گروه می‌سپارند به این امید كه پس از یك دوره‌ی زمانی و در یك مقطع خاصی به هدف خود دست پیدا كنند كه همانا برنده‌شدن در مسابقه است. این یك دیدگاه است.

دیدگاه دیگر این است كه چون محیط بیرونی متلاطم است و دگرگونی‌های داخلی نیز زیاد، ما نمی‌توانیم تخمین روشنی از موقعیت خود در آینده داشته باشیم. بنابراین لازم است به صورت لحظه‌ای برنامه‌ریزی كنیم، پیش برویم و بر اساس موقعیت موجود، گام بعدی را برداریم. بر این اساس ما نسبت به دریافت‌هایمان جامعه و از محیط، خودمان را به تعادل می‌رسانیم. مشكل این دیدگاه این است كه ما را نسبت به محیط منفعل می‌كند.

در دیدگاه قبلی اگرچه محیط همواره متلاطم، پیچیده، پویا و در حركت است، اما وجود یك ستاره‌ی قطبی برای اهل كشتی گرفتار در دریای متلاطم، بسیار هدایت‌گر خواهد بود. می‌توانیم تصور كنیم كه در یك دریای متلاطم، اگر یك نقطه‌ی هدایت‌كننده وجود داشته باشد، احتمال بیشتری هست كه آن كشتی نجات یابد. در كدام حالت امید اهل كشتی به نجات بیشتر است؟ تلاش مسافران در هر حالت چگونه خواهد بود؟ همه می‌دانند كه اگر در این مسیر مشخص تلاش كنند، به ساحل نجات خواهند رسید. تفاوت یك جامعه‌ی دارای چشم‌انداز و یك جامعه‌ی فاقد چشم‌انداز در همین است. محیط در هر حالت متلاطم است، اما وجود یك نقطه‌ی هدایت‌كننده، علاوه بر امیدافزایی، می‌تواند احتمال پیروزی را افزایش دهد.

حالا اگر تحولات به ‌گونه‌ای باشد كه حتی باید جایگاه ستاره‌ی قطبی‌شان را هم تصحیح كنند، اشكالی ندارد، چراكه چشم‌انداز یك حركت پویا است كه با محیط خود روزآمد می‌شود. در سند چشم‌انداز بیست ساله‌ی ایران نیز به این مسأله توجه شده است. به هر حال هدف از تدوین چشم‌انداز این است كه تمام ایرانیان -اعم از زن و مرد- در هر زمینه‌ای كه فعالیت می‌كنند، خود را در حال تلاش برای رسیدن به اهداف چشم‌انداز و از بین بردن بی‌عدالتی ببینند.

چشم‌انداز ۲۰ ساله؛ پاسخی به شش چالش
سند چشم‌انداز ۲۰ ساله در كشور ما  بر اساس شش چالش استراتژیك طراحی شده است:
۱. گذار ایران اسلامی از توسعه‌نیافتگی به توسعه‌یافتگی  یا توسعه‌نیافته ماندن آن
۲. بقای عزت‌مند نظام جمهوری اسلامی یا تضعیف و براندازی آن
۳. تداوم انقلاب اسلامی بر اساس اندیشه‌ی امام خمینی رضوان‌الله‌علیه یا توقف آن
۴. چگونگی تعامل ایران اسلامی با پروسه‌ی جهانی‌شدن یا پروژه‌ی جهانی‌سازی
۵. پذیرش هژمونی جدید آمریكا در جهان و منطقه یا همگرایی اسلامی و منطقه‌ای
۶. بیداری اسلامی مسلمانان در جهان یا ایجاد انحراف در نهضت‌های بیداری‌بخش با جریان‌های رادیكال و واپسگرا

نكته‌ی جالب توجه آن است كه زمانی كه ما مسأله‌ی بیداری اسلامی مسلمانان و جریان‌های رادیكال را به عنوان چالشی استراتژیك در سند چشم‌انداز بررسی می‌كردیم، اثری از تحولات امروزین منطقه وجود نداشت.

سند چشم‌انداز با بررسی این شش چالش  گفته است كه ایران می‌خواهد در افق سال ۱۴۰۴ كشوری توسعه‌یافته باشد و در جایگاه اول منطقه، الهام‌بخش برای مسلمانان جهان مبتنی بر تفكر و اندیشه‌ی پویای مكتب فكری امام خمینی رحمه‌الله، برخوردار از تعامل سازنده با جهان و عدم تقابل و تعارض با دنیا  و تسلیم‌ناپذیر در برابر قدرتمندان و تحمیل‌های آنان.

چشم‌انداز و رقابت منطقه‌ای
یعنی همان‌طور كه ما در حال پیشرفت و حركت هستیم، كشورهای همسایه هم مشغول حركت هستند. این‌گونه نیست كه ما پیش برویم و آنها متوقف باشند. كسانی كه در مسابقه‌ی دو شركت می‌كنند، باید سرعت حركتشان از سرعت دیگران بیشتر باشد، زیرا همه‌ی شركت‌كنندگان با تمام توانشان در مسابقه شركت می‌كنند.

البته نگاه ما به «رقابت» با نگاه غربی‌ها متفاوت است. در نگاه غربی هدف از رقابت  سركوب رقبا است. دنیای رقابت آنان دنیای صلح خونین است. آنها رقابت را بر اساس تنازع بقای اجتماعی و اقتصادی، به از بین بردن دیگران تعریف می‌كنند، در حالی كه مبانی اعتقادی اسلام اجازه‌ی داشتن چنین دیدگاهی درباه‌ی رقابت را نمی‌دهد. ما در منطقه‌ای زندگی می‌كنیم كه كشورهای آن از منابع، ذخایر و استعدادهای طبیعی، انسانی و خدادادی و زیرساخت‌های اجتماعی و موقعیت‌های خوب جهانی برخوردارند و همه در حال پیشرفت هستند.

ما به دنبال پیشرو بودن در منطقه هستیم، اما رقابتمان با این كشورها را به معنای «سبقت در خیر» می‌دانیم؛ خیر به معنی نابودكردن  فقر، فساد و تبعیض و دستیابی به پیشرفت و عدالت. حالا اگر در این مسیر به تجربه‌ای دست یافته باشیم، یقیناً آن را در اختیار كشورهای همسایه نیز قرار می‌دهیم و با آنها پیوند برقرار می‌كنیم.

  چشم‌انداز و آمد و رفت دولت‌ها
مردم در هر دوره‌ای از رئیس‌جمهور منتخب خود خواسته‌هایی دارند؛ خواسته‌‌هایی كه می‌تواند مقطعی و زودگذر هم باشد. سؤال این است كه آیا این خواسته‌ها با اهداف و آرمان‌های چشم‌انداز تطابق دارد یا نه؟

اگر ما محتوای سند چشم‌انداز و تركیبات آن را بررسی كنیم، درمی‌یابیم كه هیچ‌كدام از خواسته‌‌های مردم نمی‌تواند خارج از سند باشد. بنابراین خواسته‌‌های مردم در مقاطع زمانی مختلف، اولویت اهداف سند را در آن دوره‌ تعریف می‌كند. یكی از محورهای اساسی سند چشم‌انداز، تحلیل خواسته‌ها و نیازهای اساسی مردم است كه در كنار تحلیل ارزش‌ها و آرمان‌ها و فرهنگ یك جامعه و توجه به جایگاه كشور در مجموعه‌ی جهان انجام می‌گیرد.

گر ما می‌خواهیم جایگاه اول علمی و اقتصادی منطقه را داشته باشیم، اگر می‌خواهیم تعامل سازنده با دیگر كشورها داشته باشیم و در جهان اسلام الهام‌بخش باشیم، اگر می‌خواهیم رفتار سیاسی افراد جامعه‌مان در قالب مردم‌سالاری دینی نهادینه شود، اگر می‌خواهیم سبك زندگی دینی‌مان را ترویج دهیم، اگر می‌خواهیم الگوی حكومت‌مان را به دیگران منتقل كنیم و اگرهای دیگری كه به آرمان‌های ملت ایران بازمی‌گردد، همه‌ی این‌ها در سند چشم‌انداز وجود دارد  و  مردم با انتخاب نمایندگان یا نماینده‌ی خود برای حضور در یك منصب، در واقع اولویت اجرای هركدام از این برنامه‌ها را در آن مقطع زمانی تعیین می‌كنند. ممكن است در یك دوره‌ای نیازهای اقتصادی ارجح باشد، اما این مفهومش بی‌اعتنایی به دیگر حوزه‌ها نیست و مثلاً ممكن است در دوره‌ای دیگر، مردم به اصلاحات سیاسی و اجتماعی اولویت و وزن بیشتری بدهند.

  سند چشم‌انداز؛ مطالبه‌ی مردم در انتخابات
لازم است هر كسی كه خود را در معرض انتخاب مردم برای تصدّی منصب ریاست‌جمهوری قرار می‌دهد، فهم خودش را از سند چشم‌انداز مطرح كند. در مرحله‌ی بعد  لازم است این كاندیداها به چند سؤال بسیار مهم پاسخ بدهند:

۱. از نظر آنها موانع تحقق سند چشم‌انداز و چالش‌های آینده‌ی این سند چیست و آنها چه برنامه‌ای برای حركت كشور به سمت تحقق چشم‌انداز دارند؟

۲. الگوی توسعه در كشور ما در حال حاضر «منابع‌پایه» است. طبق سند چشم‌انداز این الگو باید «دانش‌پایه» شود. برنامه‌ی هر نامزد برای تحول توسعه‌ی ایران از الگوی «منابع‌پایه» به الگوی «دانش پایه» چیست؟

. الگوی مدیریت توسعه‌ی كشور در حال حاضر یك الگوی «متمركز، دولتی، بروكراتیك، رانتی و غیر حرفه‌ای» است. نامزدهای محترم چه برنامه‌ای برای اصلاح این الگوی مدیریت توسعه دارند؟ و مشخصات برنامه‌ی آنها چیست؟

۴. در حوزه‌ی فرهنگی، سبك زندگی ما بیشتر الهام‌گرفته از سبك زندگی غربی است. نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری چه برنامه‌ای برای تحول سبك زندگی ایرانیان از سبك غربی به سبك زندگی مبتنی بر دین دارند كه به گشایش، شكوفایی و عدالت بینجامد؟

۵. در حوزه‌ی اجتماعی، ما با فاصله‌ی بین دهك‌های درآمدی در مناطق جغرافیایی مختلف كشور روبه‌رو هستیم. برنامه‌ی مشخص نامزدها برای رفع این فاصله و نزدیك‌تر كردن آن به عدالت چیست؟ آنها می‌خواهند چه كنند تا نابرابری‌های منطقه‌ای و نابرابری‌های اقشار جامعه  به عدالت و همبستگی و انسجام تبدیل شود؟

۶. در حوزه‌ی اقتصاد ملی، چه برنامه‌ای دارند كه اقتصاد را بر اساس سیاست‌های كلی اصل ۴۴ و اقتصادی مردمی، كارآمد، متنوع و رقابتی كنند؟

۷. در حوزه‌ی روابط خارجی، نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری چه برنامه‌ای دارند تا یك حركت شتابنده‌ی هوشمندانه‌ی آگاه در تعامل با مسائل منطقه‌ای و كشورها -بر اساس سند چشم‌انداز- را برای رسیدن به پیشرفت و جایگاه برتر منطقه‌ای ایران و با توجه به بیداری اسلامی برنامه‌ریزی و اجرا كنند؟

. در حوزه‌ی آموزش، نظام آموزشی ما متكی بر حفظ مطالب و روش‌های آموزشی ما غیر خلاق است. اخیراً كه سیاست‌های كلی نظام آموزش و پرورش ابلاغ شده است، اگر ما بخواهیم یك نظام آموزشی خلاق، نوآور و مبتكر داشته‌ باشیم، چه باید بكنیم؟

۹. در حوزه‌ی علم و فناوری، الان ما یك كشور اقتباس‌كننده و مصرف‌كننده هستیم. اگرچه خوشبختانه در سال‌های اخیر ما در تولید مقالات علمی با سرمایه‌گذاری مناسبی كه روی نسل جدید انجام دادیم، رشد قابل توجهی داشته‌ایم، اما هنوز با تبدیل این مقالات به ثروت، ارزش و قدرت، فاصله داریم. برنامه‌های كاندیداهای محترم برای این‌كه یك تولیدكننده‌ی علم و نوآوری باشیم و به مرجعیت علمی برسیم، چیست؟

۱۰. در الگوی تخصیص منابع كشور، در حال حاضر تخصیص منابع ما ناكارآمد، غیر رقابتی، رانتی، یارانه‌ای و انحصاری است. اگر بخواهیم منابع كشور اعم از ملموس و غیر ملموس، منابع مالی و منابع انسانی‌مان را كارآمد، رقابتی، غیر رانتی، زاینده و افزاینده كنیم، چه باید بكنیم؟

۱۱. پنجاه سال از عمر بروكراسی در ایران می‌گذرد. اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را در شرایط موجود جامعه طراحی كنیم، چه ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایی را باید در دولت ایجاد كنیم؟ درواقع برای اصلاح ساختار دولت چه باید انجام دهیم؟

 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.