ویژگی اولشان این است که تحت تاثیر فشارها و حوادث صرفا می توانند تصمیم بگیرند برای کاری برای طرحی که بتواند کمک بکند به جامعه .شخصیتهای منفعل در برنامه ریزی واجرای مسائل جامعه همیشه عقب می مانند، ویژگی دومی که دارند بد تر از ویژگی اول است اینکه تحت تاثیر رفقایشان قرار میگیرند،اسیر باندها می شوند.

نکته دیگری که باید به آن بپردازیم این است که استقلال و انفعال وفعال بودن در مقابل منفعل بودن و وابسته بودن با مفهوم ولایت چگونه جور در می آید با مفهوم ولایت مداری اتفاقا ممکن است خیلی ها تصور بکنند سخن گفتن از استقلال وفعال بودن در مقابل با انفعال مغایر با ولایت مداری است .کسانی که تاکید بر ولایت مداری دارند، دوست دارند تصور بکنند آدم ها شخصیت منفعل و غیر مستقل داشتند، ما دوست داریم آدم ها مستقل باشند و ولایت مدار، مانند مالک اشتر که یک شخصیت فوق العاده مستقل داشت و ولایت مدار .

ما نیاز داریم جوانها ولایت مدار باشند. برای اینکه می فهمند، برای اینکه راه را خوب تشخیص می دهند و تجربه کرده اند . از شدت فهمشا ن ولایت مدارند هماهنگند و نه از شدت منفعل بودنشان .

اگر کسی منفعل باشد و ولایت مدار ، مطمئن باشید در برخی از امتحان ها ریزش خواهد کرد، چون وقتی کسی منفعل باشد همیشه تحت تاثیر ولایت نیست و وقتی تحت تاثیر دشمن ولایت قرار میگیرد، یک دفعه جا می زند از نظر معنوی،  تبعیت از ولایت بدون فهم ارزش چندانی ندارد ممکن است آسیب هایش کمتر باشد البته آدم همراه با خط صحیح دارد حرکت میکند و می رود جلو  ولی یک جاهایی ضررهای درست حسابی خواهد داشت .

به همین دلیل ما اگر میخواهیم جامعه ما یک جامعه مستقل باشد اول باید تمرین استقلال کنیم تمرین منفعل نبودن، من به شما بر اساس تجربه عرض کنم ، اکثر کسانی که شخصیت منفعلی دارند اکثرا ولایت گریز هستند شخصیت منفعلی دارند تجربه می تواند این را نشان بدهد، حالا در  این نمونه های درشتی که دارم می بینیم و از نزدیک می شناسیم اتفاقا یک شخصیت منفعلی هستند، آقا این شخصیت منفعلی هست چرا در مقابل ولایت منفعل نیست  ولایت گریزی نمی کند به آقا که می رسد محکم  می ایستد، شاخ و شانه می کشد.و می گوید شخصیت منفعلی نیست همه جا منفعل باشد پیش ولایت هم منفعل باشد ؟

اتفاقا نکته همین جاست آدم های منفعل ،یکی از جاهایی استقلال شان گل میکنند در مقابل ولایت است، به او می گویم همه جا اعلام وابستگی می کردید حالا این جا که رسیدید اعلام استقلال می کنید؟ اگر کسی مستقل بود ودر اثر استقلالش از ولایت فاصله گرفت شما نگران نباشید که بر می گردد و می گوید که  من اشتباه کردم عمار یاسر بعد از جنگ جمل رفت پای جمل و گفت یا ام المومنین ببینید چه کاری انجام دادید ببینید علی (ع) پیروز شد، راه خودش پیروی از علی (ع ) بود تقدیر کرد و تقبیح کرد این حرکت اصحاب جمل را.

عایشه برگشت به عمار گفتند: شما چون علی (ع) پیروز شده از علی (ع) دفاع می کنید معلوم است که هر کسی باشه این موقع دفاع می کند از آقای خودش، آقا عمار بهم ریخت گفت تو شخصیت منفعلی داری حالا علی (ع ) پیروز شده خوب دیگر فریاد زد گفت به خدا قسم اگر همه عالم یک طرف باشند و علی (ع ) تنها یک طرف باشد در اوج غربت من با علی (ع) خواهم بود من منفعل نیستم که آمد و شد دیگران درمن تاثیر بگذارد در پیروی از علی (ع ) این شخصیت مستقل خودش را نشان داد و همین عمار در موردش گفته می شود  آن روز که باید می آمد در خانه علی (ع ) دیر آمد، ولی این دیر آمدن آن زمانش در ماجرای دفاع از علی (ع) در ماجرای ثقیفه به انحرافش نشد تردید کرده بود تنبلی کرده بود ولی شخصیت مستقلش در نهایت او را نجات داد. چون این شخصیت واقعا نجات دهنده است ویژگی شخصیتی منفعل نبودن.

ان شاالله خداوند متعال به همه ما کمک کند شخصیت مستقلی داشته باشیم و شخصیت منفعلی نداشته باشیم فعالیت ها را تا آنجایی که می بینید لازم است خدا از شخصیت های مستقل خوشش می آید. اصلا" لااله الا الله بوی استقلال می دهد هیچ خدایی جز خدارا نمی پرستم دیگران را نفی میکنم یعنی منفعل نیستم یعنی هر جایی سر به سجده فرود نمی آورم خیلی دین ما دین مستقلی است از نظر فکری هم دین ما دوست دارد آدم ها مستقل باشند به همین دلیل خیلی وقت ها با اشاره با آدم صحبت می کند.

 یک چیز دیگری اضافه کنم آن اینکه اصلا ولایت، انسان را مستقل بار می آورد الان مقام معظم رهبری را ببینید با سکوت خودشان موجب شدند بعضی وقتها اشاره های ایشان نجات بخش است وهر موقع سکوت هم می کنند بر اساس مصلحت است که ببینند اصلش این است که ما را تربیت کنند نه اینکه مارا وادار بکنند به چیزی وبا این سکوتهای خودشان مارا تربیت می کنند اصلا" ولایت یک نمونه کوچکی است .ولایت معنایش این است که افراد رامستقل،فعال،متفکرو هوشمند بار بیاورد این نیاز ولایت است .

فاطر نیوز/