Skip to Content

نمایش محتوا نمایش محتوا

به بهانه شهادت امام جواد(ع)؛

تجلی امامت در طفولیت + مناظره علمی امام جواد علیه السلام در کودکی


بی شک در احراز مقام امامت سن خاصى شرط نیست، بلوغ روحى و علمى لازم مى‏تواند به صورت خدادادى، از بدو تولد به معصوم اعطا شود و این خود برای اثبات امامت کافی است.

به گزارش سرو ابرکوه، شهربانو کارگر کارشناس مسائل دینی در یادداشتی نوشت:

بدون شک در احراز مقام امامت، سن خاصى شرط نیست، بلوغ روحى و علمى و فکرى لازم براى این امر مى‏تواند، به صورت خدادادى، از بدو تولد به ایشان اعطا گردد و خود این امر یکى از خوارق عاداتى است که امامت ایشان را اثبات مى‏کند، نه این که مخّل به امامت ایشان باشد.

انسان موحدى که ولایت خداوند بر خویش را پذیرا شده، از هر حیث مطیع اوامر و نواهى خداى خویش است. پس در مورد پذیرش ولایت، امامانی که از سوى آن ذات اقدس تعیین می گردند، باید کاملاً مطیع باشد و به ولایت آنها نیز گردن نهد و از مقایسه ی آنها با دیگران و چون و چراهایى بى پایه اجتناب نماید.

ماجرای مناظره امام جواد(ع) در سن طفولیت

شيعيان امامى از يك سو امامت را از جنبه الهى آن مى ‏نگريستند و به همين دليل كمى سنّ امام هرگز نمى ‏توانست در عقيده آنها خللى وارد آورد، اما از سوى ديگر آنچه اهميت داشت بروز اين وجهه الهى بود كه مى‏ بايست در علم و دانش امامان عليهم السّلام باشد.

در واقع امامان، پاسخگوى كليّه سؤالات شيعيان بودند. از اين رو آنان درباره تمامى امامان اين اصل را رعايت كرده و آنان را در مقابل انواع پرسش ها قرار مى‏ دادند و تنها موقعى كه احساس مى‏ كردند آنان به خوبى از عهده پاسخ گويى به اين سؤالات بر مى‏ آيند (با وجود نص به امامتشان) از طرف شيعيان به عنوان امام معصوم شناخته مى ‏شدند.

با توجه به سنّ كم امام جواد عليه السّلام اين آزمايش از طرف شيعيان درباره آن حضرت ضرورت بيشترى پيدا مى‏ كرد، رسول جعفریان در کتاب حیات فکرى و سیاسى امامان شیعه (‏ع)، ص 473 داستانی را نقل می کند با این مضمون:

پس از شهادت امام رضا علیه السلام شيعيان گرد آمدند تا مسأله جانشينى را حل كنند. يونس بن عبد الرحمن كه از شيعيان قابل اعتماد نزد امام رضا عليه السّلام بود گفت: تا زمانى كه اين فرزند؛ يعنى امام جواد عليه السّلام بزرگ شود بايد چه كنيم؟ در اين هنگام، ريّان بن صلت از جاى خود برخاست و به اعتراض گفت: تو خود را در ظاهر مؤمن به امام‏ جواد عليه السّلام نشان مى ‏دهى ولى پيدا است كه در باطن در امامت او ترديد دارى! اگر امامت وى از جانب خدا باشد، حتى اگر طفل يك روزه هم باشد به منزله شيخ است و چنانكه از طرف خدا نباشد، حتى اگر هزار سال هم عمر كرده باشد مانند ساير مردم است.

ديگران برخاستند و ريّان را ساكت كردند .در آن موقع، موسم حج نزديك شده بود. هشتاد نفر از فقها و علماى بغداد و شهرهاى ديگر رهسپار حج شدند و به قصد ديدار ابو جعفر عازم مدينه گرديدند و چون به مدينه رسيدند، به خانه امام صادق(عليه السلام) كه خالى بود، رفتند و روى زيرانداز بزرگى نشستند.

در اين هنگام عبداالله بن موسى، عموى حضرت جواد(ع)، وارد شد و در صدر مجلس نشست. يك نفر بپا خاست و گفت: اين پسر رسول خداست، هركس سؤالى دارد از وى بكند.

چند نفر از حاضران سؤالاتى كردند كه وى پاسخ هاى نادرستى داد! شيعيان متحيّر و غمگين شدند و فقها مضطرب گشتند و برخاسته قصد رفتن كردند و گفتند: اگر ابوجعفر مى ‏توانست جواب مسائل ما را بدهد، عبدالله نزد ما نمى‏ آمد و جواب هاى نادرست نمى‏ داد!

در اين هنگام درى از صدر مجلس باز شد و غلامى بنام «موفق» وارد مجلس گرديد و گفت: اين ابوجعفر است كه مى ‏آيد، همه بپا خاستند و از وى استقبال كرده سلام دادند.

امام(ع) وارد شد و نشست و مردم همه ساكت شدند. آنگاه سؤالات خود را با امام در ميان گذاشتند و وقتى كه پاسخ هاى قانع كننده و كاملى شنيدند، شاد شدند و او را دعا كردند و ستودند و عرض كردند: عموى شما، عبدالله چنين و چنان فتوا داد.

حضرت فرمود: عمو! نزد خدا بزرگ است كه فردا در پيشگاه او بايستى و به تو بگويد: با آنكه در ميان امت، داناتر از تو وجود داشت، چرا ندانسته به بندگان من فتوا دادى؟!

ولى هنگامى كه گمشده خود را پيش او نيافتند، از وى روى برتافتند و به حضور امام جواد عليه السّلام مشرّف شدند.

آن حضرت به سؤالات آنان پاسخ گفت و آنها از پاسخ هاى وى كه نشان بارزى از امامت و علم الهى وى بود شادمان شدند.

مناظرات علمی دشمنان با هدف کنار زدن امام جواد(ع)

از سوى دیگر دشمنان ائمه ‏(ع) که همیشه منتظر فرصتى براى کنار زدن ائمه ‏(ع) و پراکنده کردن شیعیان از اطراف ایشان بودند، بی کار ننشسته و با تشکیل مجامع علمى و... خواستند تا صغر سن این بزرگواران را بهانه کرده و آنها را از صحنه اجتماع به کلى کنار بنهند. لکن هر چه دست و پا زدند، بیشتر خود را رسوا کردند و اعلمیت ایشان بر همه ی علما معاصرشان بیشتر اثبات گردید.
شیخ عباس قمى در منتهى الامال، ص 943 - 955؛ داستان های زیبایی نقل کرده است که به دلیل ضیق مطلب از بیان آن خودداری می کنیم.

علاوه بر مطالب فوق؛ بر آشنایان با قرآن و قصص انبیا(ع) این امر پنهان نیست که انبیای چندى در کمی سن به مقام نبوت و رسالت رسیده‏اند، مثل عیسى و یحیى (ع) و... در حالى که اغلب انبیا در سن 40 سالگى یا بیشتر به این مقامات دست یافته اند.

انتهای پیام / ف




Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.


شهرستان ابرکوه شهرستان ابرکوه

استان یزد استان یزد