به گزارش سرو ابرکوه به نقل از الف؛ مسئولانی که خود را نه سرور بلكه نوکر مردم بدانند، در برابر رسانه‌ها پاسخگو باشند و شفافیت در هر امری را سرلوحه کار خود بدانند؛ تنها دولت و مجلسی که برخاسته از این خط فکری باشد درصدد حل مشکلات ریشه‌ای اقتصاد و زندگی مردم خواهد بود. برای لحظه‌ای چشمان خود را ببندید و چنین دولتی را تصور کنید. آیا اکثریت مردم آن را نمی‌خواهند؟ 

اگر مسئولان خود را در سطح مردم ببینند و قدرت را زمانی کوتاه برای آزمایش بدانند آیا بازهم گفته می‌شود مشکلات کشور یک‌شبه حل نمی‌شود؟ چهل سال زمانی کافی برای حل مشکلات اقتصادی و پیشرفت همه‌جانبه است اما شرایط کشور امروز چگونه است، در بحران تورم و رکود و بیکاری قرار دارد یا در رفاه و عدالت و زندگی سرشار از شکوفایی؟

مقامات دولتی، قضایی و مجلس در تمام این سال‌ها باید پاسخگوی کارهای انجام‌شده یا نشده باشند، اما گویی احساس بدهکاری ندارند. این روند با توجه به رشد فکری جامعه و تسهیل ارتباطات موجی را پایه‌ریزی کرده که خواستار عدالت و کارآمدی است.
چرا موج تغيير؟

از ابتداي استقرار جمهوري اسلامي تاكنون مفاهيمي مانند چپ و راست سنتي و رادیکال، فضاي سياسي كشور را فراگرفته و تقریباً پست‌های حساس دولت و مجلس میان پیروان این مفاهیم دست‌به‌دست شده است.

خط میانه‌ای هم بوده که البته در نهایت به خاستگاه چپ  یا راست خود می‌گرایید، بدون هیچ تأثیری یا تغییری.
دولت‌ها، شعارهای جذابي مانند سازندگی، توسعه سیاسی، هدفمندی یارانه‌ها و در نهايت اميد را براي مردم  كشورمان مطرح کرده‌اند. اما باز، همان مقامات قبلی با ظاهر و شعارهای متفاوت همچنان در دولت و مجلس دیده‌شده و می‌شوند.

نیازهای مردم بی‌پاسخ است و طوفان تورم، بیکاری و هزینه‌های هولناک مسکن و درمان روند صعودی را  طی می‌کند. این روند در نهایت به یک نتیجه منجر شده و آن کاهش شدید سرمایه‌های اجتماعی کشور است. وقتی سرمایه‌های اجتماعی به صفر میل کند، بر حجم بی‌اعتمادی و نارضایتی افزوده می‌شود. شاهد مثال اینکه مردم در گرفتاری‌های اساسی خود مانند مسکن، درمان و بیکاری، تنها هستند و کمک‌های دولتی همانند نظام سلامت و مسکن اجتماعی بیشتر به شوخی شبیه‌اند تا حلال مشکلات.

از طرف ديگر، برخی مدیران اجرايي که در این میان  بیش از حل مشکلات، به فکر  افزایش ارقام حقوقشان و تزاید شرکت‌ها و املاک خود در شمال تهران و البته ترکیه و دبی هستند، مصداق بارز نفرت مردم هستند. ازاین‌رو، اکثریت مردم با هر نوع نگرش و خاستگاه فکری نیاز به دولت و مجلسی دارند که در خدمت حل مشکلات کشور باشند.

اکثریت ملت ایران، انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن را با جدیت قبول دارند و می‌دانیم که ناکارآمدی مدیران را هرگز  به‌پای اسلام و انقلاب نمی‌نویسند. بنابراین موج مردمی یادشده، نه تغییر ایدئولوژیک بلکه، تغیر این مدیریت‌ها و در پی آن رفع ناکارآمدی‌ها را می‌خواهد. ازاین‌رو می‌توان از آن به موج تغيير در مديران ناكارآمد تعبیر کرد.

اين وضعيت سبب شده مردم ناامید از چنین مدیرانی، در فکر یا عمل خود را محتاج مدیرانی ببينند که قلبشان برای حل مشکلات بتپد. تحمل شرایط سخت برای مردم غیرممکن نیست اما نبود عدالت و فاصله طبقاتی وحشتناک و درآمدهای بسیار بسیار دور از عدالت، موجب شده تا جامعه برای یک تحول آمده شود. موج عدالت محوری قطعاً ایران را درمی‌نوردد و این نکته‌ای است که افکار عمومی به‌شدت از آن استقبال و برای آن لحظه‌شماری می‌کند. این روندی نیست که با تظاهرات و با درگیری خیابانی به‌پایان برسد یا تنها در فضای مجازی باشد و با بستن تلگرام و فیلترینگ مسدود شود. این فرصتی فراروی نظام جمهوری اسلامی است تا از داشته‌هایش برای حل چالش‌ها  استفاده کند.

تبدیل مطالبه عمومی به جریان سیاسی
اگر  به اين موج، مجال جولان داده نشود، جریان مطالبات به سمت آناني حركت می‌کند كه خواهان دگرديسي ايدئولوژيك نظام هستند.

در آن شرايط نه‌تنها كشور فرصت را ازدست‌داده است بلكه در گرداب ناامني و درگيري اجتماعي فرو می‌رود. حال‌آنکه اگر  از فرصت تبدیل این درخواست عمومي به جریان سیاسی استفاده شود می‌توان به رونق اقتصادی و تقویت بنیه‌های حاکمیتی امید داشت.

بخش خطیر ماجرا به روند شناسایی و تقویت نیروهای تازه‌نفس برای ورود به عرصه سیاست مربوط می‌شود که باب آن نباید مسدود شود.

خطر تخریب باورها و اعتماد
با ادامه روند فعلی این خطر وجود دارد که مردم به این باور برسند که جناح‌های سیاسی نمی‌خواهند مشكلات كشور حل شود.

این بدترین حالت ممکن برای افکار عمومی است. تصور کنید اگر موشک و بمب کشورهای متخاصم به ایران روانه شود؛ در آن صورت بزرگ‌ترین خسارت تخریب سازه‌ها و امکانات است اما باورهای يك ملت را هرگز با موشک نمی‌توان تخریب کرد. تا زماني كه باورها و اعتماد يك ملت تخريب نشود آن ملت شکست‌ناپذیر است.

حال اگر همان باورها از درون تخریب شود چه اتفاقی می‌افتد؟
موج تغيير، فرصت بزرگی است که اگر حمایت شود، ملت را از مسئولان ناکارآمد رهایی داده و کشور را به قدرتی اقتصادی با مردمی  راضی و خشنود رهنمون می‌سازد.

اميدهای نسبی که به اصلاحات قضایی ابراهيم رئيسي ایجادشده از اين ظرفیت همراهی مردمي حكايت دارد. مردمی که خواهان شکستن چرخه بسته مدیران اجرایی ناكارآمد و  ورود مسئولاني است كه  كارآمد و خدمتگزار مردم باشند. موفقیت رئیسی در قوه قضاییه می‌تواند به افزایش سرمایه اجتماعی منجر شود.
محمدپارسا نجفی

انتهای پیام/ف