به گزارش سرو ابرکوه؛ هاشم تقدسی مسئول سابق دفتر نمایندگی ولی فقیه در ناحیه مقاومت بسیج ابرکوه، نوشت: واژه نفوذ به همان اندازه که دلهره آور و هشدار دهنده است، نویدبخش استحکام درونی و قدرت هدف مورد نفوذ نیز هست. اما دلخوش کردن به این اعتراف ناخواسته دشمن، نسبت به قدرت هدف مورد نفوذ، نباید مقدمه ای شود برای غفلت از نقاط قوت و رها کردن نقاط ضعف و فراموشی منافذ نفوذ دشمن.

به تعبیر بزرگان، دشمن وقتی از تغییرات کلان و دفعی عاجز می شود، برای رسیدن به اهداف خود، موریانه وار و با صبوری تمام، اقدام به طراحی نقشه جهت نفوذ و تغییرات کوچک اما اساسی و مهم می کند و شریان های اصلی و شاهرگ های تاثیرگذار را هدف ضربه های مخرب خود قرار می دهد.

و چه شریانی مهم تر از آموزش و پرورش؟!
نهادی مقدس که اگر خوب عمل کند حاصلش حسین فهمیده ها می شود و اگر دچار غفلت و بازی های سیاسی شود و از زیر بار تکلیف شانه خالی کند و دچار روز مره گی شود؛ حاصلش حذف درس و در نهایت راه حسین فهمیده ها شده و بالتبع پرورش صحیح به فراموشی سپرده می شود.

نهادی که اگر بجای انجام وظیفه خطیرش، به پیاده نظام یک جناح خاص انتخاباتی تبدیل شود، از یک بازیگر در متن، خدای ناخواسته به یک منزوی در حاشیه تنزل پیدا می کند.

و در این میان نیروهای ارزشی این نهاد نیز دست تنها، با خون دل خوردن، تحمل و تلاش برای آبادی جان دانش آموزان دست و پنجه نرم می کنند و گاهی نیز با برخوردهای غلط از سوی بعضی همکاران بی اعتنا مورد هجمه غیرمنصفانه قرار می گیرند.

نهادی که اگر وظیفه خویش را انجام ندهد، خسران آن یقه نسل های بعدی را نیز می گیرد و امید جامعه را ناامید می کند. از این رو دشمن چشم طمع ویژ ه ای به این سازمان مقدس و تاثیرگذار دارد، چرا که اگر موفق به تغییرات دلخواه در افکار نسلی شود دیگر زحمتی برای برداشتن موانع اجرای نقشه و تسلط یافتن بر منافع آن نسل را در پیش رو نخواهد داشت.

البته مخاطب خاص حقیر در این سطور آموزش و پرورش و بصورت عام دانشگاه ها و حوزه های علمیه و متولیان فرهنک در جامعه هستند، البته در این میان سهم عمده آموزش و پرورش را نمی توان نادیده گرفت.

اینجاست که یکباره صدای ساز نهانی سند 2030 بلند می شود و علیرغم همه توجیهات برای آرایش چهره کریه و اهداف مخرب این سند موذیانه، راهی برای توجیه مفاد خلاف شرع و فرهنگ غنی کشورمان در این سند یافت نمی شود.

شهید مالکوم ایکس رهبر آزاده و بصیر مسلمانان سیاه پوست آمریکا جمله ای پر مغز و زیبا دارد؛ او می گوید: هیچ احمقی تربیت فرزندانش را به دشمنش واگذار نمی کند...

اما هنوز غبار سند افتضاح 2030 بر زمین ننشسته، آموزش و پرورش با توجیه رعایت تساوی حقوق زن و مرد علیرغم اینکه طبق آمارهای رسمی خودشان، معلم مرد به میزان کافی ندارند، اقدام به جذب معلمین زن جهت تدریس در پایه های 5 و6 یعنی مقاطع حساس سنی 11 و 12سال کرده است و عامدانه و یا غافلانه عوارض و حواشی این اقدام را با توجه به بلوغ زودرس دانش آموزان امروزی، نادیده گرفته و گام خطرناکی را برداشته است.

این اقدام پر حاشیه می تواند دانش آموزان را در معرض آسیب های سوء اخلاقی و در نهایت افت تحصیلی قرار دهد.

البته بکارگیری معلمین زن در مقاطع اول تا سوم ابتدایی پسرانه و همچنین مدارس هم جنس کاری بسیار عاقلانه و مفید است، چرا که به علت احساس و عاطفه، معلمین زن بسیار اثرگذار تر بوده و با حوصله بیشتری عمل می کنند. اما در مقاطع 11 و 12 و سال؛ نه فقط با این اقدام تساوی زن و مرد انجام نشده است، بلکه بی عدالتی و تضییع حقوق معلم و دانش آموز را نیز به دنبال دارد.

باشد که مسئولان دلسوز متولی این امر فارغ از هرگونه بازی سیاسی، این مساله مهم را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهند تا انشاالله تصمیم صحیحی گرفته شود.

و السلام علی من اتبع الهدی
هاشم تقدسی
شهریور ماه 1396

انتهای پیام/ ف