به گزارش سرو ابرکوه؛ امروز سه شنبه 28 اسفند ماه و تنها دو روز از سال 97 باقی مانده است، همزمان با شب چهارشنبه سوری که همیشه دغدغه خانواده ها بوده که نکند برای فرزندان دلبندشان اتفاقی بیفتد.

چهارشنبه سوری سال 95 جوان ابرکوهی دچار 13 درصد سوختگی شد
ابرکوه اگرچه شهرستانی زیاد بزرگ نیست و در سال های اخیر شاهد حوادث ناگوار چهارشنبه سوری بوده است. عباس صالحی جوان 19 ساله ابرکوهی یکی از افرادی است که 25 اسفندماه سال 95 همزمان با شب چهارشنبه سوری، نتوانست از حادثه ای که در کمین او نشسته بود، فرار کند.

عباس به پیشنهاد یکی از دوستان با همکاری یکدیگر با وسایل و مواد غیر استاندار خطرناک، اقدام به ساخت ترقه های دست ساز کردند. وی شب هنگام ترقه های ساخته دست خود را در جیب لباسش گذاشت و با موتورسیکلت راهی جاده باغی شد که چند نفر از دوستانش آنجا منتظر بودند، ولی دست بر قضا هیچ وقت به آن جمع دوستانه نرسید.

این جوان 17 ساله همان شب در حین رانندگی زمین خورد و بر اثر ضربه ای که به مواد محترقه وارد شد، ترقه ها منفجر و دچار 13 درصد سوختگی و آسیب های دیگر شد.

به لطف یکی از رهگذران که او را به بیمارستان شهر رسانده بود، پس از مداوای اولیه به علت خونریزی داخلی که احتمال خفگی داشت، به بیمارستان فرخی و سپس بیمارستان سوانح سوختگی مرکز استان اعزام شد.

چندین بار تحت عمل جراحی پوست و ترمیم قرار گرفتم
عباس صالحی در گفتگو با خبرنگار سرو ابرکوه، اظهار کرد : درمانم بیش از ماه به طول انجامید. چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفتم تا هر با پوست قسمتی از بدنم را به محل سوختگی که زیاد بود پیوند بزنند. در این مدت نزدیک به یک ماه و نیم هر روز صبح مسیر طولانی ابرکوه به یزد را همراه با خانواده جهت شستشوی زخم ها طی می کردیم.

صالحی، ضمن تأکید بر اینکه امیدوارم این حوادث ناگوار برای دیگرا اتفاق نیفتد، گفت : دیگر نگذاشتم تلخی این حادثه تکرار شود، برای همین سال گذشته در کنار خانواده و اقوام چهارشنبه سوری شاد و آرامش بخشی را سپری کردم. چهارشنبه سوری سال 96 در واقع تولد دوباره (یک سالگی) من بود.

برای من هم یکبار حادثه بد اتفاق افتاد
وی تصریح کرد : امثال ما جوانان که فکر می کنند اتفاق فقط برای دیگران است، کاملا در اشتباه هستند. دوستانه به همه جوانان به ویژه همشهریانم توصیه می کنم؛ از زندگی من تجربه بگیرند و با یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی برای خود و خانواده خود درست نکنند. چون درد سوختگی بدترین درد است که فقط افرادی که می سوزند درک می کنند.

جوان ابرکوهی تأکید کرد : همیشه نباید گفت؛ این جریان بخیر گذشت گاهی ممکن است خسارت های جبران ناپذیرتری به دنبال داشته باشد. من هم موقع تهیه ترقه های دست ساز با خودم می گفتم برایم اتفاقی نمی افتد همچنان که سال های قبل پیش نیامد. ولی متأسفانه یکبار پیش آمد.

خانواده ها و فرزندان در چهارشنبه سوری یکدیگر را رها نکنند
عباس، با اشاره به اینکه پدر، مادر، خواهر و خانواده ام بیشتر از خود زجر می کشیدند، افزود : خانواده ها و فرزندان در چهارشنبه سوری یکدیگر را رها نکنند تا عاقلانه برنامه شادی برگزار شود که دردسر ساز نباشد.

تا پسرم را ببینم هزار بار مُردم و زنده شدم
حسین صالحی پدر عباس در ادامه صحبت های فرزندش گفت : این حادثه برای همه ما تجربه شد. شب حادثه در ابرکوه نبودم چون شغلم رانندگی است تقریبا هزار و 400 کیلومتر از رشت تا شهرستان فاصله داشتم. تا به ابرکوه برسم و پسرم را از نزدیک ببینم هزار بار مُردم و زنده شدم.

صحنه های دردناک را نباید با دیدن و لمس کردن تجربه کرد
اشرف اکرمی مادر عباس با تعریف صحنه های غم انگیز آن حادثه و دیدن پسرش بر تخت بیمارستان بیان کرد : طرف چپ بدن عباس از بالا تا پایین شکم 64 عدد بخیه خورده بود.

این مادر دلسوز ادامه داد : هر چه بگویم کم است، فقط کسی که برایش اتفاق افتاده باشد آن لحظه را درک می کند. که شبانه ناگهان خبر سوختگی جگرگوشه ات را بیاورند. هر چند همیشه می گویند شنیدن کی بود مانند دیدن، ولی امیدوارم برخی صحنه ها را هیچ گاه با دیدن و لمس کردن تجربه نکنید.

انتهای پیام/ف