به گزارش سرو ابرکوه، دانش آموز شهید سید محمد صحافی در 15 مردادماه 1344 در ابرکوه به دنیا آمد. سيد محمد تحصيلات ابتدائـي را در مدرسه نسفي، راهنمايي را در مدرسه مدرس و متوسطه را تا سال دوم نظري در دبيرستان شهيد حقدوست طي‌كرد.

علاقه زيادي به امام داشت چنانكه بعضي مواقع آنقدر مجذوب امام مي‌شد كه شروع به گريه مي‌كرد.

يكي از اعضاي‌ فعال پايگاه شهيد بهشتي ‌(‌گروه مقاومت شهيد پوراكبري‌) بود؛ بعد از شروع جنگ تحميلي و آغاز كار بسيج، در نخستين فرصت براي آموزش روانه شد.

پدر و مادرش که به او علاقه زيادي داشتند او را در ‌حال رفتن به جبهه در پادگان شهيد دستغيب برگرداندند، ولی او در حین بازگشت به پدر و مادرش‌گفت: من‌ راه را شناختم و بايستي در اين راه شهيد شوم.

دوران آموزش نظامی که پایان یافت، به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل شتافت.

مردادماه سال 1362 و در گرماگرم جبهه های جنوب، در‌ عمليات والفجر ‌2 پس از مجاهدت فراوان، شربت شهادت نوشيد و به لقاء‌لله پيوست‌.

خاطراتی از شهید:
دوست و هم رزم شهيد آقاي منصور پوراکبري در کتاب همگام با حماسه محمدرضا بابايي، ص732 می گوید: شهيد سيد محمد صحافي ساده مي زيست، به هم نوعان خود کمک مي کرد و خوراک ساده اي داشت. از کوزه آب خنک نمي خورد و وقتي علتش را پرسيديم مي گفت: رزمندگان فاقد امکانات و آب آشاميدني خنک هستند.

حفظ امنيت
تازه انقلاب به پيروزي رسيده بود. شهرها امنيت زيادي نداشت و هنوز برنامه به سر و سامان نرسيده بود؛ امام(ره) دستور حفظ امنيت شهرها را صادر کردند.

ديگر نمي تونستيم توي خانه پيدايش کنيم. شب تا صبح در كوچه و خيابان به گشت‌زني و نگهباني مشغول بود، تا حرف امام(ره) زمين نماند.

عبادت شبانه در مسجد
از جبهه مرخصي گرفته بود. نصف شب بود که به ابرکوه رسیده بود، برای همین به خانه نيامد و مستقيم به مسجد محل رفت و در آنجا نماز خواند و عبادت کرد تا صبح...

وقتي از او علت را پرسيدن گفت: نمي خواستم کسی را از خواب بیدار کنم و باعث آزار و اذيت دیگران بشوم

انتهای پیام/ ک