سرو ابرکوه به نقل از اندیشه یزد؛

ریشه اصلی گرفتاری های ورزش یزد و به تبع آن رشته جذاب و پرطرفدار فوتبال این است که خوب حرف می زنیم، خوب تر شعار می دهیم. اما وقتی پای عمل و عملگرایی پیش می آید، جُربزه نشان نمی دهیم و چیزی برای ارائه در چنته نداریم ؟! جالب اینکه برای پوشاندن ضعفهای آشکار و ماست مالی کردن بی کفایتی ها ،هزار و یک بهانه می تراشیم و دیگران را مقصر جلو می دهیم تا مدیریت مان چند صباحی دیگر ادامه پیدا کرده و بر مسند سوار باشیم؟! و به این، نامی جزء خیانت به ورزش و ورزشیان نمی توان اطلاق کرد! خیانت در حق نسل جوان و آینده داری که ورزش را با تمام وجود دوست دارند ولی باچوب نامهربانی ها و عدم توجه ها رانده می شوند ؟! ظلم در حق هواداران و دوستداران ورزش که آمال و آروزهایشان برای داشتن تیمی در لیگ های سطح بالای فوتبال و حتی فوتسال کشور به هیچ گرفته می شود ؟!

متاسفانه  حرف زدن ها و بد عمل کردن ها در طی سالهای گذشته و به خصوص چند سال اخیر، توان و ظرفیت های فوتبال و فوتسال یزد را به سمت و سوی فنا و نابودی سوق داده است ؟!

 بی تردید چون اراده ای برای احیای باقی مانده فوتبال یزد وجود نداشت و چون همه چیز در حرف خلاصه می شد و در گوشهایشان پنبه کرده بودند و یا بهتر بگوئیم خود را به نفهی زده بودند، این ته مانده را هم جارو کرده و پی کارشان رفتند؟!

همین بلا چند سال پیش و در مقیاسی کوچکتر بر سر فوتسال یزد که سالهای متوالی در لیگ های دسته اول و دوم ایران حضور داشت ،آوردند و چون باز خواستی در کار نبود و صدایی و فریادی بلند نشد ؟! و در واقع کسی « جیک » نزد !! به فوتبال هم گره زدند و جالب تر اینکه « راست، راست هم می آیند و می روند ؟! » و به روی خودشان هم نمی آورند که چه اجحافی در حق هزاران نوجوان و جوان مستعد که می توانستند در تیم های یزدی حاضر در لیگ های کشوردیده شوند و استعدادهایشان را بروز داده و به رُخ بکشند روا داشته اند ؟!

 وقتی بعضی ها به هر دلیل آویزان فوتبال می شوند و منافع آن را در نظر نمی گیرند و حاصل عملکردشان هم تخریب پشت تخریب است ؟! همان چیزی که در چند سال گذشته در فوتبال یزد به عینه شاهد و ناظر آن بودیم !! نتیجه خروجی اش می شود « مردن فوتبال در یزد؟! »

طی سه سال گذشته، ابتدا تیم تربیت نوین را با نسخه غلط و اشتباهی که پیچیدند به مُردن وادار کردند و در ادامه هم فولاد و و حدت را دفن نمودند ؟! و حالا فوتبال یزد، به قول معروف مانده با « حوضی خالی و تهی از آب !! » . این اتفاقات ناگوار در حالی برای فوتبال یزد افتاده است که اصفهان، کرمان و فارس که در همسایگی یزد قرار دارند هر کدام صاحب تیم های متعدد در لیگ های برتر، دسته اول، دسته دوم و سوم هستند . اما یزد جهانی فقط یک نماینده به نام سنگ آهن بافق در لیگ دسته سوم دارد و بس؟!

با این تفاسیر و با چه زبانی باید مسئولین را توجیه کرد که فوتبال در یزد محلی از اعراب ندارد ؟! فوتبالی که در همین استان یزد هزاران هزار هوا خواه و طرفدار دارد اما مدیران ناوارد با آن خوب « تا » نکردند و بدجوری به زمینش زدند ؟! فوتبالی که سالهای سال آبروداری کرد و با هر زحمت و مشقتی بود حفظ سهمیه نمود، ولی نماینده مردم یزد و اشکذر که به گفته خودش برای حمایت از آن، ورود کرده بود ؟! در عرض چندین ماه، سر و ته اش را بهم پیچید و فاتحه اش را خواند !!

 بی تردید موسوی بیوکی چه بخواهد و چه نخواهد به خاطر جفایی که به فوتبال یزد روا داشته و دسته گلی که با اندیشه های همراهانش به آب داده، وامدار جامعه فوتبال یزد می باشد و برای باز پرداخت آن باید هر آنچه را به امانت گرفته باز گرداند .

معتقدیم، نماینده یزد و اشکذر بایستی از همین الان به دنبال خرید یک سهمیه لیگ دسته اول ایران ،برای فصل آینده باشد تا از ذمّه ای که بر گردنش است خلاص شود .قطعا موسوی بیوکی به یاد دارد وقتی امتیاز حدود 3 میلیارد تومانی فولاد یزد در لیگ یک را مجانی به اضافه 360 میلیون تومان به صورت نقدی در اختیار گرفت و نامش را وحدت گذاشت، حرف از صعود نماینده فوتبال استان یزد به لیگ برتر و فراتر از آن راهیابی به باشگاه های آسیا زد ؟!

جناب موسوی بیوکی، لیگ برتر و باشگاه های آسیا که شعاری بیش نبود ؟! پیشکش، لطف فرموده حق الناس فوتبال یزد را که نابودش کردید به صاحبان اصلی آن که خانواده فوتبال یزد هستند برگشت دهید . چرا که « هر که خربزه می خورد باید پای لرزش هم بنشیند » . آیا معتقد به حق الناس هستید؟ گذر زمان نشان خواهد داد .

علی محمد قادریان