شناسه : 22709138

برجام واقعاً «منطقی» بود؟


شاهدیم که همه‌کس در کوچه و بازار و مجلس و دولت و پایین و بالای کشور می‌گوید و می‌شنود که «آمریکا بدعهدی کرده است!»... بله! آمریکا بدعهدی کرده است؛ اما مگر «با توجه به تجارب» توقع چه رفتار دیگری از آمریکا بود؟!

به گزارش یزد آوا؛ منطقی بودن[1] لزوماً به معنای «بی‌نقص بودن[2]» نیست. تنها کسی می‌تواند «بی‌نقص» رفتار کند که «دانشِ کامل[3]» داشته باشد؛ اما برای «منطقی بودن» کافی است قدر تجربه‌ها را بدانیم. از 28 مرداد 32 آمریکا را «از نزدیک» تجربه می‌کنیم. می‌شود بیش از 63 سال! کدام‌یک از اعضای دستگاه دیپلماسی دولت آقای روحانی درباره‌ی «63 سال رفتار آمریکا در قبال ایران» نقطه‌ی مثبتی ذکر کرده‌اند؟ کجای این شش دهه از آمریکا ضربه نخورده‌ایم؟ کدام دولت حامی محمدرضای خائن و خبیث بود تا ناخن بچه‌های مردم ایران را بکِشد؟ کدام دولت همیشه از وحشیگری‌های اسرائیل حمایت کرد؟ کدام ابرقدرت به صدامِ دیوانه کمک اطلاعاتی و نظامی و سیاسی داد تا قامت جوان‌های مردم ایران را به خاک بیندازد؟ چه کسی به هواپیمای مسافربری ما شلیک کرد و 66 کودک خردسال ایرانی را به آتش کشید و تکه‌تکه کرد؟ چه دولتی برای ناامن کردن ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی چنان سرمایه‌گذاری کرد که جوان‌های مردم در دستگاه‌های امنیتی نتوانند یک‌شب آسوده بخوابند؟ چه رژیمی اموال مردم ایران را بارها و به هر بهانه توقیف کرد یا دزدید؟ رسانه‌های کدام کشور آن‌قدر خباثت کردند تا نهایتاً موفق شدند انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز ما را به مسئله‌ای امنیتیِ جهان(!) تبدیل کنند؟ کدام رئیس‌جمهور ما را به حمله اتمی تهدید کرد؟! کدام کشور - در میان این‌همه کشورهای دنیا - بارها از روی میز بودنِ گزینه نظامی سخن گفت؟ کدام دولتِ متجاوز مانع و مخالفِ نفوذ ثبات آورِ جمهوری اسلامی در عراق و افغانستان بود و هست؟ راستی ما کدام کشور را به‌قدر ایالات‌ متحده‌ی آمریکا می‌شناسیم و صابون چه کسی به‌اندازه‌ی شیطان بزرگ به تنمان خورده است؟!

بی‌نقص نه؛ فقط منطقی!

هیچ‌کس از دولت یازدهم توقع نداشت که از «غیب» خبر داشته باشد و پیشاپیش بداند که آمریکایی‌ها برجام را «بی‌نتیجه» خواهند کرد. هیچ‌کس از دکتر روحانی توقع نداشت «دانشِ کامل» در اختیار داشته باشد و «بی‌نقص» عمل کند. ما فقط توقع داشتیم دستگاه سیاست خارجی کشورمان «منطقی» باشد و «از تجربه‌ها دوری نکند.»

کسانی که از روز اول به برجام بدبین بودند هم به چیزی جز «قابل‌اعتماد بودنِ آمریکا» شک نداشتند. آن روزها البته شاید هر اشاره‌ای به این مسئله نوعی «کارشکنی در توافق» تلقی می‌شد! حالا اما شاهدیم که همه‌کس در کوچه و بازار و مجلس و دولت و پایین و بالای کشور می‌گوید و می‌شنود که «آمریکا بدعهدی کرده است!»... بله! آمریکا بدعهدی کرده است؛ اما مگر «با توجه به تجارب» توقع چه رفتار دیگری از آمریکا بود؟!

کمبودِ توانِ استفاده از تجربه!

چه کسی می‌تواند یک روز از تاریخ 37 ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران را نشان بدهد که نگران خصومت ورزی‌های آمریکا نبوده‌ایم؟! ایالات‌متحده به چه دلیل باید بدعهدی نکند؟! وقتی تجربه‌ی متراکمی از نبردهای امنیتی و اطلاعاتی و نظامی با این جرثومه‌ی فساد و این تروریست بالذاتِ بین‌المللی در اختیار بوده؛ چرا حق نداریم بپرسیم «بر اساس چه منطقی حاضر به اجرایِ نقدِ تعهدات شدند؟» تکرار می‌کنیم تا یادمان نرود: کسی توقع نداشت و ندارد که آقایان «از غیب خبر داشته باشند» و مطلع باشند که آمریکا بدعهدی خواهد کرد. توقع صرفاً این بود که «تجربه‌های پرهزینه‌ی گذشته» را در ذهن خود حاضر داشته باشند و دست‌کم راضی به اجرایِ تعهداتِ نقدی و عموماً غیرقابل‌بازگشت نشوند.

ما از دولت دکتر روحانی در قضیه‌ی برجام توقعِ «کارایی واقعی[4]» نداشتیم. کارایی واقعی یعنی همان بی‌نقص عمل کردن. این یک توقع بیجاست. اما از این دولت و این دستگاه دیپلماسی توقع داشتیم از خودشان «کاراییِ مورد انتظار[5]» نشان بدهند. کاراییِ مورد انتظار یعنی عمل با در نظر داشتنِ تاریخچه‌ی مشاهدات و تجربیات؛ و یعنی کنار نگذاشتنِ «رشته‌ی ادراکیِ[6]» بلندبالایی که 37 سال است بر عرض و طول آن افزوده می‌شود. همه قبول دارند که دولت نمی‌توانست «بیش از توانش» کاری انجام دهد؛ اما منتقدان یا مخالفان برجام زیر بار این حرف بی‌معنا نمی‌روند که «استفاده از تجربیات» هم در توانِ دولتِ تدبیر نبود!

«مطالعه» باید فایده هم داشته باشد؛ نه؟!

یکی از روش‌های مهمِ رسیدن به «کارایی مورد انتظار» عبارت از تقویت تاریخچه‌ی مشاهدات است. انسانی که تجاربش را ثبت و ضبط می‌کند و تجارب دیگران را نیز بر آن‌ها می‌افزاید؛ مشاهداتش غنی و رفتارهای آینده‌اش هرچه «منطقی‌تر» می‌شود. این‌همه دستگاهِ مطالعه و تاریخ‌پژوهی در جمهوری اسلامی درباره‌ی چه موجودیتی بیشتر از آمریکا محتوا تولید و ترجمه کرده‌اند؟ این خطِ تولیدهای «جمع‌آوری اطلاعات[7]» اساساً به چه دلیل راه‌اندازی شده‌اند؟ اگر فرضاً قرار است مهم‌ترین تولیدکننده‌ی محتوا علیه استکبار جهانی در دنیا؛ دوباره و چندباره «قابل‌اعتماد بودن یا نبودنِ آمریکا» را بیازماید؛ راستی چرا خودمان را خسته کنیم و این‌همه موسسه پژوهشی راه بیندازیم؟! بعلاوه؛ چه توقعی از کشورهای اطراف داریم که آن‌ها آمریکا را «نیازمایند» و به‌طور آزمایشی به او اعتماد نکنند؟!

بخواهند و نخواهند؛ آشپزِ این آش‌اند!

«دانش درونیِ[8] یک نظام انقلابی» دانشی است که «طراحِ» آن نظام در درونش تعبیه می‌کند. این دانش مثل سلول‌های مغز استخوان، مبنای تشکیل سلول‌های متنوعِ دیگر است و مثل سرمایه‌ی اولیه، «ممکن کننده‌ی شروع». اما «دانشِ درونی» قرار نیست جایِ «تجربه‌ی زیسته» را برای کارگزاران یک نظام پُر کند. «رهبریِ اسلامیِ هوشمند» با «دولت اسلامیِ هوشمند» یکی نیست؛ الزاماً هم با تحققِ اولی، دومی محقق نمی‌شود. رهبر فرزانه انقلاب در فرایندهای منتهی به توافق هسته‌ای «نهایتاً» نقش «طراح» داشته‌اند. و همیشه این «دولتِ عامل» است که باید بتواند «ایده‌های طراح» را دستمایه‌ی «شروعِ کار» کرده و «تجربیات و مشاهداتِ خود» را بر آن بیفزاید و از این مجموعه درس بیاموزد و آن‌قدر یاد بگیرد تا نهایتاً به خودگردانی و استقلال برسد و بتواند دستاوردها را «دستاوردهای خود» بداند. اینکه ازیک‌طرف موفقیتِ موردادعا را «مرهون هدایت‌های رهبری» معرفی کنند و از طرف دیگر هر اشکالی مطرح می‌شود فوراً بگویند «همه‌چیز زیر نظر رهبری بوده!» علامت جالبی نمی‌دهد. «دولتِ در حالِ رشد» ایده‌های طراح را با مشاهدات و تجاربِ خود می‌آمیزد و از شکست و پیروزی‌اش «یاد می‌گیرد» و به خودش هم می‌قبولاند که «مسئولِ همه‌ی نتایجِ خوب و بدِ احتمالی، خودِ اوست.»

«کارگزارِ هوشمند» خیلی زود متوجه می‌شود که دانشِ و ایده‌ی طراح، به‌مثابه خمیری است که «امکانِ شروعِ بازی» را فراهم می‌کند. اما اینکه چه شکلی با این خمیر ساخته شود تماماً به استعدادِ او در بهره‌برداری از گنجِ تجارب، یادگیری مداوم، و رسیدن به کاراییِ موردِ انتظار برمی‌گردد. «برجام»؛ بخواهند یا نخواهند؛ «دست‌پختِ» دولت آقای دکتر روحانی است. و بهتر است بجای مقاومت در برابر واقعیت، مثل یک آشپز خوب، متواضعانه نظر مردم را درباره‌ی طعم آن بپرسند. نمره 20 دادن به دست‌پختِ خود هم راستش کمکی نمی‌کند!


[1]- Rationality

[2]- Perfection

[3]- Omniscience

[4]- Actual Performance

[5]- Expected Performance

[6]- Percept Sequence

[7]- Information Gathering

[8]- Built-In Knowledge

 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.