دریغ از یک بنر!
یزد آوا؛ 18 تیرماه مصادف است با سالروز درگذشت مهدی آذریزدی و به همین مناسبت حالا این روز به به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است. آذریزدی درباره اولین حسرت زندگی خود میگوید: «اولین بار که حسرت را تجربه کردم، موقعی بود که دیدم پسرخاله پدرم که روی پشت بام با هم بازی میکردیم و هر دو هشت ساله بودیم، چند تا کتاب دارد که من هم میخواستم و نداشتم.»
او همچنین میگوید: «به نظرم ظلمی از این بزرگتر نمیآمد که آن بچه که سواد نداشت، آن کتابها را داشته باشد و من که سواد داشتم، آنها را نداشته باشم.کتابها، گلستان و بوستان سعدی و تاریخ معجم چاپ بمبئی بود که پدرش از زرتشتیهای مقیم بمبئی هدیه گرفته بود.شب قضیه را به پدرم گفتم. پدرم گفت اینها به درد ما نمیخورد. اینها کتابهای دنیاییاند. ما باید به فکر آخرتمان باشیم. شب رفتم توی زیرزمین و ساعتها گریه کردم و از همان زمان عقده کتاب پیدا کردم که هنوز هم دارم.»
حال و بعد از گذشت هشت سال از درگذشت این نویسنده خوش قریحه یزدی، به نظر میرسد نوع برخورد مسؤولان استان با آذریزدی و کیفیت گرامیداشت سالروز درگذشت او، نیز ظلمی دیگری است که امروز ما شاهد آن هستیم. در حالی که سالروز درگذشت مهدی آذریزدی در تقویم ملی نام یک روز بخصوص را به خود اختصاص داده است، اما مسؤولان استانی به خود زحمت ندادهاند حتی یک بنر برای گرامیداشت این روز و این شخصیت فرهنگی و ادبی و ملی در سطح شهر نصب کنند.
به آقایان مسؤول باید گفت، برگزاری مراسم یادبود و گرامیداشت برای آذریزدی پیشکش؛ ولی کاش حداقل از نصب چند بنر برای یادآوری روزی که به مناسبت درگذشت آذریزدی به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است، دریغ نمیکردند!
کاش آن دسته از مسؤولان فرهنگی که برای مسائل دست چندم و بعضا حاشیهای، هزینه و انرژی آنچنانی میگذارند و خود رسما میدانداری میکنند، حداقل توجهی هم به آذریزدی و روز ادبیات کودک و نوجوان داشتند!
کاش آنان که پس از فوت آذریزدی آنگونه سنگش را به سینه میزدند، امروز را هم به یاد داشتند و حداقل اقدام برای بزرگداشت انجام میدادند!
یزد رسا
مطالب مرتبط:
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|