دل نوشته شاعر یزدی خطاب به رهبر معظم انقلاب
به گزارش یزد آوا به نقل از یزدهنر؛ دل نوشته ای از شاعر یزدی؛ الهه فلاحتی که به رهبر معظم انقلاب تقدیم شد.
آقا نگفتم راستی...
گاهی دلم آنقدر میگیرد
انگار تنها در قفس باشد
انگار بغضی می درد من را
انگار کوهی بر کمر باشد
یک فکر، با خود می برد من را
تا اوج یک تردید؛
یک وحشت...
هی با خودم اینگونه میگویم
دردا از این غفلت....از این غفلت...
هی با خودم هر بار میگویم
باید ببندم چشم هایم را؟ باید نبینم درد و غم ها را؟
باید گذشت و رد شد و خندید؟
یا اینکه با این جاهلی جنگید؟
.
.
.
اما....
وقتی تو فرمان داده ای ما را
هیهات اگر بر جای بنشینم
باید به پا خیزم به پا خیزم
آری!!! من آن عمار دیرینم...
ای انقلاب؛ ای رهبر؛ ای ایران
باید شما را من سپر باشم
پشت شما چون کوه می مانم
حتی اگر من "یک نفر" باشم....
آقا نگفتم راستی این را که:
این یک نفرها بی شمارند و...
تنها شما را دوست دارند و...
قسمت اکر باشد بدان روزی
جان را به راهت می سپارند و...
....و من یک هنرمند شاعرم؛
از این پس با بار مسئولیت افزون تری در صحنه خواهم بود...
در صحنه خواهم بود وقتی که آقایم مرا فرمان داده است...
فرمان داده است به حضور..
فرمان داده است که قلم بنگارم بر حریر سفید جانهایی که شبهه ها درخششان را برچیده اند...
از این پس؛ پیام هایت را رهبرم با زبان شعر فریاد خواهم زد و در حمایت از انقلاب قلمم را بر زمین نخواهم گذاشت...
می نویسم و با هر واژه ام ندای لبیک یا خامنه ای سر می دهم...
لبیک یا خامنهای؛ روحی فداک
انتهای پیام/ا.م
مطالب مرتبط:
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|