«سایهبان کاغذی» برای دولت، با تار و پود «کینهتوزی»!
یزد آوا؛ اخیراً یکی از رسانههای محلی در مقالهای به بهانه ارزیابی عملکرد دولت روحانی در یک سال گذشته، با زیر سؤال بردن یکسره عملکرد دولت نهم و دهم، کوشیده است با تار و پود سیاه نماییهای بسیار سطحی، به سهم خود برای پنهان ماندن ضعفهای دولت یازدهم « سایه بانی از سیاهی» تدارک بیند؛ شاید بتواند بدینوسیله اذهان آگاه را از واقعیتها منحرف سازد.
در مقاله مورد اشاره آمده است: « انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم در حالي برگزار شد كه بيشتر صاحبنظران سياسي(!) معتقد بودند پس از وقايع سال 88 دیگر انتخابات در ایران رونق چنداني نخواهد داشت و از استقبال مردم بیبهره ؛ امّا خلاف نظر سياستمداران و پیشگویان، مردم بهجای قهر با انتخابات به صندوقهای رأی روی آوردند و نشانههاي بلوغ سياسي خود را آشكارا به جهانيان نشان دادند، به آن امید که از شرایط کمرشکن (!) ناشی از عملکرد دولت قبل نجات یابند» .
نویسنده که حاضر نشده حتی کوچکترین اشارهای به خدمات و نقاط قوت دولت احمدینژاد کند ، گاهی در قالب طعنه و کنایه و گاه در قالب وارونه نمایی و درشتگویی میکوشد تا سیاه نمایی در حق دولت سابق را بهحداعلا برساند؛ شاید بهزعم خود با تحقیر دولت دهم و نهم، بتواند جایگاه دولت یازدهم را در ذهن مخاطبان خویش اندکی تقویت کند.
ازاینرو مینویسد:
«دولت به تمام معني وارث ویرانهای بود كه به بركت زلزله حاصل از دولت معجزه هزاره سوم به بار نشسته بود... نظام اداري فروريخته و فشل، شبكههای بانكي ورشكسته و فلج که تجارت پول و چپاول و فساد تا عمق وجود آنها ریشه دوانده است.
صنایع ورشكسته و در هم فروشکسته، بازرگاني آلوده به هزاران فساد و تباهی و تبانی، كشاورزي و دامداري و مراتع و جنگلهای نابود شده، دانشگاههايی خالی از اعضای هیئتعلمی نامدار که سطح علمی آنها از سطح دبیرستان(!) هم پایینتر آمده بود و انبوه بی کاران تحصیلکرده در جستجوی کار و صدها و هزارها مشكلات ریز و درشت ديگر ميراث دولت قبلي بود كه به روحاني رسيد».
دراینباره گفتنیها فراوان است؛ اما بهاختصار به چند نکته اشاره میشود :
1. نگارنده این سرمقاله به « دانشگاههايی خالی از اعضای هیئتعلمی نام دار که سطح علمی آنها از سطح دبیرستان(!) هم پایینتر آمده بود» اشارهکرده ، امّا ظاهراً فراموش کرده به سابقه تحصیلی و معدل علمی خود در طول تحصیل ( قبولی شهریور با معدل 12 و کارشناسی 14 و دکترای زورکی ... ) ، نحوه استخدام غیرقانونی خود در دوران اصلاحات ، نحوه گزینش غیرقانونی در هیئت علمی ، حتی سوءاستفاده دروغین از عنوان « جانباز» در پرونده های استخدامی (که در استعلام بنیاد شهید و امور ایثارگران استان تکذیب شد) و ... حتی اشارهای داشته باشد ! حتماً این تخلفات و دروغ گویی ها و اقدامات خلاف واقع نیز به پای دولت قبل نوشته شده؟! اما غافل از اینکه تمامی این تخلفات ـ که فقط برای نمونه فقط در مورد نگارنده ذکر شده ـ در سال های حکمرانی دوم خرداد رخ داده!
البته پیش تر نیز مواردی از این قبیل در مورد فرد پیشنهادی برای تصدی مدیر کلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و .... نیز موارد متعدد مشابه آن در رسانه ها آمده بود.
2. نویسنده مقاله چنان در توهّمات خودساخته سیر میکند که فتنهگران 88 را با تودههای مردم یکسان قلمداد میکند و از همین روست که حضور قاطبه مردم در انتخابات 92 برای او و کسانی که آن ها را صاحبنظر میخواند، شگفت میآید.
غافل از اینکه تودههای مردم همواره و در سختترین شرایط نیز هیچگاه از صندوقهای رأی رویگردان نشدهاند و القائات مدعیان دروغین اصلاحطلبی نتوانسته است در پیوند آن ها با اصل نظام خدشهای وارد سازد؛ هرچند عملکرد ناصواب و بعضاً خیانتآمیز طیف موسوم به اصلاحطلب باعث رویگردانی مردم از منتسبان به این گروه شده است.
3. نویسنده در حالی از شرایط کمرشکن (!) ناشی از عملکرد دولت قبل سخن میگوید که در مقاله خود کمترین اشارهای به اوضاع نامناسب اقتصادی و سیاسی در دوران موسوم به سازندگی و اصلاحات نمیکند و اصلاً به روی خود نمیآورد که در کدام دوران، مردم تورم 50 درصدی را تحمل کردند و در اثر سوء مدیریتها و تبعیضها مسائل ناگواری در برخی شهرها رخ داد که بازگویی آن ها ملالآور است.
4. متأسفانه مدعیان اصلاحطلبی و بسیاری از کسانی که این روزها زیر پرچم اعتدال سینه میزنند، از همان روزهای نخست فعالیت دولت یازدهم بهجای تلاش برای خدمترسانی به مردم از طریق کارهای ایجابی، کوشیدهاند با سیاه نمایی علیه دولت احمدینژاد، بتوانند برای خود در اذهان مردم جایگاهی فراهم سازند؛ غافل از اینکه مردم تلاشهای دولت سابق را با گوشت و پوست خود حس کردهاند و اگرچه در مواردی به سبب تصمیمگیریهای نسنجیده دولتمردان سابق دچار مشکلاتی شدهاند اما همچون بسیاری از کارشناسان باانصاف تأکید میکنند که نه دولت مدعی اصلاحطلبی و نه دولت پرچمدار اعتدال، در حجم خدمترسانی در ابعاد گوناگون قابلمقایسه با دولت سابق و بخصوص شخص رئیسجمهور پیشین نیستند.
5. بررسی دیدگاههای صاحبنظران مطلع تردیدی باقی نمیگذارد که حجم کارهای عمرانی و نیز جنس خدمترسانی دولت احمدینژاد در مقایسه با همه دولتهای پس از انقلاب فوقالعاده بوده و بروز برخی رخدادهای ناگوار بخصوص در سالهای پایانی دولت دهم، مجوّزی برای نادیده گرفتن انبوه آن خدمات نمیشود. مردم ما هنوز از سادهزیستی رئیسجمهور سابق خاطرات نابی در سینهدارند و هرگز نشنیدهاند که او میلیاردها تومان برای ساختن سونا و جکوزی و مجموعه تفریحی در نهاد ریاست جمهوری اختصاص دهد، آقازاده پرمدعا و خیانتکار پرورش دهد و ... .
6. نویسنده به تقلید از جناب هاشمی رفسنجانی و بالتبع رئیس دولت اعتدال، چنان از «زلزله و ویرانی» ناشي از عملکرد دولت سابق دم میزند که گویی دولتمردان سابق ، شبانهروز مشغول تخریب زیربناهای کشور در ابعاد گوناگون اقتصادی و ... بودهاند! و به تعبیر روشنتر، چنان ناجوانمردانه بهتحقیر و تخریب دولت سابق میپردازد که گویا دولت را از رژیم طاغوت تحویل گرفتهاند! این در حالی است که حتی صاحبنظران بیطرف خارجی همبارها بر رشد شتابان کشور در ابعاد گوناگون در زمان مسئولیت رئیس جمهور قبلی اذعان کرده و پشتکار و سختکوشی و مردمداری وی را ستودهاند.
تلاشهای دولت سابق در عرصه خدمترسانی چنان بوده که با این سیاه نماییها از اذهان پاک نخواهد شد و در سایه خدمات فوقالعاده دولت سابق به مردم، منتخب مردم توانست در سال88 بهرغم آنهمه تخریب دور از فتوت، با کسب آرای چشمگیر 24 میلیونی بار دیگر ردای نوکری ملت را بر تن کند و هیچیک از روسای جمهور محبوب نویسنده مقاله موهن ، نتوانستند به سطح آرای 24 میلیونی احمدینژاد نزدیک شوند؛ نه هاشمی و خاتمی و نه روحانی!
7. مشکل بسیاری از اصلاحطلبان ازجمله نگارنده مقاله تخریبی مورداشاره ، زندگی در خلأ است و از همین رو است که تحلیلها و دیدگاههایشان با واقعیتهای جامعه فرسنگها فاصله دارد ؛ از همین روست که مردم را در طیف محدود خود، خلاصه و پیشبینی میکنند مردم(!) در انتخابات 92 شرکت نمیکنند؛ امّا حضور گسترده مردم آن ها را شگفتزده میکند!
آن ها « مردم» را محدود به «حامیان فتنه» و «فتنه گران» میدانند ؛ غافل از اینکه توده مردم ، همان کسانی اند که 9 دیماه 1388 با مشاهده شرارتهای فتنه گران طاقت از کف دادند و همچون سیلی خروشان به خیابانهای کشور سرازیر شدند و در حمایت از نظام و ولایتفقیه حماسهای بینظیر آفریدند.
8. برخلاف نویسنده ، میکوشیم در قضاوتهایمان از دایره انصاف خارج نشویم؛ ازاینرو در کنار نقاط ضعف و عملکردهای توجیهناپذیر مسئولان سابق و لاحق در برهههای گوناگون، خدمات آن ها را هم در نظر میگیریم.
مهمترین معیار ما برای قضاوت درباره مسئولان گذشته و کنونی، فرمایشات رهبری نظام است که با اشراف کامل همه امور را زیر نظر دارد.
ازاینرو هنگامیکه میشنویم ایشان دولت نهم را در زمره محبوبترین دولتهای پس از مشروطه مینامند، گوشمان به سیاه نماییهای اصحاب فتنه بدهکار نمیشود؛ و هنگامیکه میشنویم ایشان در آخرین ملاقات هیئت دولت دهم با معظم له، با برشمردن خدمات دولت احمدینژاد تصریح میکنند که برخی حتی خدمات ملموس این دولت را هم انکار میکنند، ناخواسته به یاد همه سیاه نماییها و تخریبها علیه دولت سابق میافتیم و بیشازپیش به مظلومیت حقگویی و انصاف نزد مدعیان ادب و اعتدال و اصلاحطلبی پی میبریم.
نویسنده : مرصــــاد بصــــیر
منبع: یزد رسا
مطالب مرتبط:
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|