شناسه : 11524718

«شتر از دل کوه درآوردن»آسان تر نبود؟


اندر حکایت «شترازدل کوه درآوردن حضرت نوبخت!» سخنگوی محترم دولت تدبیر و امید و خیلی چیزهای دیگر...

یزد آوا ؛حالا نباید اینگونه دست به سینه می نشست و گلی که ناباورانه بر سر مدیریت استان یزد زد رابه تماشا بنشیند!...

 

«شتر از دل کوه درآوردن»آسان تر نبود؟

 

ما نوشتیم«مصیبت بارترین» و کلی از این و آن پرسیدیم که«بد»نشود؟ گفتند مگر غیر از این است؟ اخبار و سایت های خبری استان را مرور می کردیم دیدیم«یزدرسا»که فعلا«خیمه»زده است رو دانشگاه یزد و «هشدار» پشت«هشدار»! که اسلام و انقلاب به خطر افتاده است!!!

 

خوب که«ته و توی»قضیه را درآوردیم دیدم نه اسلام در خطر است نه انقلاب بلکه ریاست یکی دو دانشکده عوض شده اند! امری که در دانشگاه ها امری بدیهی است حتی اگر به دلایل سیاسی باشد!!! یکی از این رؤسا، گویا ریاست دانشکده فیزیک بوده است؛ خیمه ی بعدی روی پایانه زده شده است و برملا کردن رانت ها و دلالیسم و غیره که بسیار هم خوب است زیرا اعتقاد داریم دلالیسم در هرکجا توانست رشد و اشاعه پیدا کند باز می گردد به«ضعف»های مدیریتی موجود.

 

در ادامه سایت«... نیوز»برای تحلیل انتصاب مدیر کل معدن صنعت تجارت از عبارت بسیار«به جا» و دقیق«انتصاب سیاسی و غیر فنی»! استفاده کرده است عبارتی که وقتی خوب توجه کردیم دیدیم حتی از«مصیبت بارترینی»که ما به کاربرده بودیم نیز دقیق تر و فراگیر تر است و اما باقی سایت ها در امن اند و امان گویی«نه خیکی دریده و نه شیره ای بر زمین ریخته»!!! و اما پنج پاراگراف خطاب به پنج مقام مسئول در استان:

 

حضرت آیت الله ناصری،امام جمعه معزز و نماینده محترم ولی فقیه در استان یزد ؛ یادش بخیر و روحش شاد حاج شیخ محمد علی صدوقی.ره یادمان می آید در روز معارفه ریاست وقت اموزش و پرورش یعنی جایگزینی رحیمی و باغستانی با گلایه ای اندک فرمود:«در فضای غبارآلود و خاکستری بهترین کار سکوت است!»و ما در هیچ کجا واکنشی از سوی شما نسبت به این انتصاب«لایتچسبک»نه خواندیم و نه شنیدیم و اینگونه حس می کنیم شاید شما هم ترجیح داده اید در فضای غبارآلود و خاکستری سکوت اختیار کنید.

 

آقای محمدصالح جوکار نماینده معزز مردم شریف یزد(آن گونه که بر سربرگ دفترتان حک شده است)یادتان می آید در نخستین و تا این لحظه آخرین دیدار از حساسیت خود نسبت به انتصاب مدیر ورزش شهرستان گفتید.

 

یادتان می آید فاتحانه مدعی شدید که جلوی آن انتصاب را با تماسی که با وزیر ورزش داشته اید سد کرده اید؟ مگر شما روی صنایع و معادن استان بحث ندارید؟ مگر تلفن وزیر صنعت معدن تجارت در دسترس نبود همان گونه که اجازه ندادید مدیر کل ورزش و جوانان یزد کاری کند که شاید! به صلاح استان نبوده است؛ اجازه نمی دادید این انتصاب مصیبت بار و تهوع آور به وقوع بپیوندد.

 

آقای دخیل عباس زارع نماینده بزرگترین حوزه انتخابیه کشور؛ شما چرا سکوت اختیار کرده اید شما که همین چند هفته قبل کارتان به تهدید و تحصن نزدیک بود بکشد شما را چرا حرفی نمی زنید؟ مگر نه این است که مدیری که انتخاب کرده اند در مباحث مورد نظر شما می تواند تأثیر مستقیم داشته باشد؟

آقای تابش نماینده محترم مردم شریف اردکان، شما که از حاشیه پرهیز دارید و داعیه خدمت صادقانه دارید و دروازه های ترقی و پیشرفت را به روی شهرتان اردکان گشوده اید شما بزرگتری می کردید، حرفی اعتراضی، نصیحتی... هر چند که من و شما می دانیم«این» انتصاب از بیرون نتیجه«آن»انتصاب از بیرون است. بالاخره از قدیم گفته اند هر دیدی بازدیدی دارد شنیده اید که؟!

 

آقای میرمحمدی استاندارمحترم یزد شما که سکان امور اجرایی استان را بر عهده دارید دو سطر برای وزیر یا هر کسی دیگر می نوشتید که این اتفاق شوم رخ ندهد چرا در نهایت انتصابی که مورد قبولتان نبود را پذیرفتید؟

 

و اما آقای نوبخت: شما که قرار بود درتعیین مدیرکل های استان یزد دخالت مستقیم و توهین آمیز داشته باشید چرا برای یزد استاندار انتخاب کردید؟ خودتان امور این شهر بی پناه از منظر مدیریتی را بر عهده می گرفتید. اساسا می دانید چرا شما را به سمت سخنگوی دولت برگزیده اند؟

 

چون مرد حرف زدن هستید نه«مرد عمل» که اگر مرد عمل بودید و در اجرا استخوان خورد کرده بودید پای کسی نمی ایستادید که در رزومه کاری ایشان حتی مدیریت یک هفته ای بر دبستانی پنج کلاسه در مناطق محروم استان نیز دیده نمی شود! آقای نوبخت باور کنید کاری که مهر انجامش بر پیشانی شما نشسته و می درخشد حتی از معجزه حضرت صالح نیز سخت تر بود! حضرت صاالح شتر حامله با جنین یازده ماهه از دل سنگ درآوردند و شما«مشاور ورزشی استاندار»را به سمت حساس ترین و معتبرترین اداره کل استان صنعتی-معدنی یزد با فشاری غیر متعارف به کار گماردید(جدا خسته نباشید!)

 

آقای نوبخت! انقلاب یعنی دگرگونی یعنی آمدن انواع بدایع به جای قدیمی ها یعنی انقلاب کردیم که دروغ برود و صداقت بیاید، زر و زور و تزویر برود نیک اندیشی بیاید، پارتی بازی و فامیل بازی برود شایسته سالاری بیاید، دخالت در امور مراکز استان ها برود استقلال و احترام بیاید بد بشود یا خوب! خوشتان بیاید یا نیاید! کاری که شما کردید بی شباهت به رفتار و کردار سناتور های دوران سیاه پهلوی نبود!

 

و اما آقای علمدار:

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری      بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

خدا عاقبتمان را  و عاقبتتان را ختم به خیر کند انشاالله

 

به نقل از وبلاگ رضا بردستانی : http://rezabardiya.blogfa.com/post-404.aspx

 

 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.