شناسه : 22138465
به مناسبت سالروز شهادت شهید عابدی؛

«شهید عابدی» و جام شراب بهشتی/ عابدی در قیام دهم فروردین یزد


شهید منصور عابدی در آبان 1338 در خانواده ای متدین و زحمتکش دیده به جهان گشود . او پس از رشد و نمو در خانواده پا به عرصه فراگیری علم و دانش نهاد و دوران دبستان را در مدرسه شاه ولی یزد به پایان رساند.

یزد آوا؛ شهید منصور عابدی در آبان 1338 در خانواده ای متدین و زحمتکش دیده به جهان گشود . او پس از رشد و نمو در خانواده پا به عرصه فراگیری علم و دانش نهاد و دوران دبستان را در مدرسه شاه ولی یزد به پایان رساند.


وی تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی نمونه یزد سپری نمود. شهید عابدی با شروع تحصیل در دبیرستان دوره جدیدی را در موضوعات اجتماعی ، سیاسی و ... تجربه نمود. وی در دبیرستان ایرانشهر ضمن گذراندن مدارج علمی و تحصیلی در فعالیتهای مذهبی و سیاسی شرکت می جست و با گروه های مؤمن و انقلابی در تماس بود. در جریان قیام دهم فروردین یزد از ناحیه پا مورد اصابت نارنجک ساچمه ای قرار گرفت و به شدت مجروح گردید.

فرمانده گردان ادوات تیپ پیروز الغدیر

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی شهید عابدی در سال 1359 به عضویت سپاه درآمد. با شروع جنگ تحمیلی و پس از مدتی خدمت در سپاه پاسداران ، شهید عابدی به همراه چند تن از برادران سپاه با عزیمت به اهواز پایه گذار تیپ الغدیر شد و بیشتر فعالیت و مسئولیت ایشان در جبهه ها و در واحد نیروی انسانی سپری شد .

در تاریخ 14 مرداد ماه سال 1366 مصادف با شب عید قربان ، در منطقه سردشت و در عملیات نصر 7 در حالی که مسئولیت فرماندهی گردان ادوات تیپ پیروز 18 الغدیر را به عهده داشتند ، مورد اصابت ترکش کاتیوشا قرار گرفته و به آرزوی دیرین خویش نایل گردید.

خاطره ای در مورد سردار شهید عابدی

دو روز قبل از عمليات ، توسط رژيم عربستان (فهد) تعدادي از حجاج بيت ا... الحرام به دستور آمريكاي جنايتكار در حرم امن الهي و در كنار خانه ي خدا به شهادت رسيدند و راستي انسان چقدر غافل و عهد شكن است !

حضرت امام خميني (قدس سره الشريف) در آن زمان ، در پيام مهمي به حجاج بيت ا... الحرام فرمودند : «دشمن اسلام در دو جبهه به مصاف با انقلاب اسلامي آمده : يكي در جبهه جنگ توسط عراق و دريگري در مراسم حج»

عمليات «نصر 7 » آغاز شد . فرمانده تيپ 18 الغدير يزد شهيد بزرگوار ، حاج اكبر آقا بابایی بود،  قبل از عمليات ايشان در سنگر فرماندهي نقشه عملياتي را در حضور فرماندهان توجيه كردند؛ خوب يادم هست شب قبل ا زعمليات منصور با التهابي همراه با شوق ديدار دست بردعا برداشته بود، زيارت عاشورا در سنگر پر از صفا خوانده شد. سنگري كه ميعاد كبوتران عاشق بود و صفايي داشت كه از قلبهاي پاك نشأت ميگرفت .
خدايا منصور چقدر عاشقانه مي گريست در آن لحظه من گريه يك عاشق را با تماام وجود درک كردم. اونقدر عاشق جبهه و ايثارگري و خدمت به اسلام عزيز بود كه گاهي اوقان شش ماه يكبار به ديدار خانواده و پسر شيرين زبانش محمد ميرفت. عمليات نصر 7 آغاز شد. بچه هاي رزمنده نجيبانه از جان ميگذشتند و آن را دودستي پيش كش  دوست ميكردند .
منصور بالاي یكي از تپه هاي مشرف بر منطقه عملياتي، بر اثر تركش خمپاره زخمي شد. بچه ها اورا سريعاً به اورژانس منتقل كردند. اما بعد از لحظاتي همچون كبوتري عاشق در افق روشن عشق پركشيد و از جام الست به حقيقت نور پيوست.

او در غروب آفتاب به قبله ايستاد و زيارت وارث را از عمق جان تلاوت ميكرد و شبهايي كه در جبهه اهواز بوديم، نيمه هاي شب به اتفاق نيروهايش در گلزار شهدا زيارت عاشورا با سوز واشك ميخواندند و به ياد امام حسين و يارانش اشك ميريختند و بر سينه ميزدند. آري منصور با كوله باري از رزم جاده هاي خاكي بي وفايي را طي كرد و راهي سرزمين نور شد تا جامي از شراب شهادت از دست ساقي عشق بنوشد.

بعد از شهادتش شبي در خواب ديدم منصور با لباس سبز ومقدس پاسداري اش در آن جاي سبز و خرم در كنار سروي بود كه از همه اي سروها بلتندتر بود. آقا انگار مشغول نوشيدن شراب بود. تعجب كردم و گفتم : «آقاي عابدي شما و شراب ». لبخندي زد و نگاه به پياله در دستش كرد وگفت شرابي كه من ميخورم با شرابي كه شما فكر ميكنيد تفاوت دارد اين شراب بهشتي است .
ناگهان از خواب بيدار شدم اشك در چشمهايم جمع شده بود و ذهنم به سوي خاطرات شيرين يك هم سفر مهربان و شجاع كشيده شد به راستي كه دلش به اندازه درياها وسعت  داشت. به ياد صفاي قبل از شهادتش افتادم و راز ونيازهايش كه عاشقانه در فراق دوست ميسوخت و ميگريست، اشكهاي صادقانه اش را دخيل كوي يار ساخته بود .
راوي خاطره : همرزم شهيد منصور عابدي
برگرفته شده از كتاب روايت عشق  مؤلف : اعظم كاردان

نامه سردار شهید عابدی خطاب به همسرش

حضور همسر گرامي ، سلام عليكم

با دورد و سلام بر رهروان را ه طريقت ، بزرگان دين ، بر زنان و مرداني كه در هر لباس و مكاني ، هر كمكي از دستشان بر آيد انجام مي دهند . اميد وارم حالت خوب  باشد و زندگي خرمي داشته باشي . چنانچه از حال اينجانب خواسته باشي ، شكر خدا سالم و تندرست هستم و به اميد اجر و ثواب در كنار رزمندگان به حالشان نظر مي كنم .


همسر گرامي : من و تو مي دانيم كه انقلاب اسلامي كه همان اسلام است اكنون در زمان و مكاني واقع شده است كه براي پيروزي آن نبايد از هيچ كمكي دريغ كرد . بايد به ديگران بفهمانيم كه اسلام قربانيان بزرگي از آغاز تا كنون داده و راحت به دست ما نرسيده و بايد براي آن طبق وظيفه اي كه داريم و خدا از ما خواسته كوشش كنيم . سستي ما در اين زمان باعث مي شود تا در روز قيامت مورد مؤاخذه و باز خواست خدا قرار گيريم و آن وقت است كه پاسخي براي گفتن نداريم .


زياد صحبت كردم ، اميدوارم كه سرت را به درد نياورده باشم و كسل نشده باشـي .حال محمد كه انشاء الله خوب است ، بايد مرتب شير بخورد تا رزمنده اي شود كه بر دشمنان بخروشد . ديگر عرضي ندارم جز سلامتي شما .

ضمناً سلام مرا به حاج عبدالصمد برسانيد و بگوييد از اينكه نتوانستم خداحافظي كنم ببخشند ، انشاءالله كه حالشان خوب است و خوش و خرسند مشغولزندگي هستند . اگر خبر تازه اي بود برايم بنويسيد تا بدانم . اكر نتوانستم تلفن بزنم نامه مي نويسم . دعـا كنيــد رزمنــدگان اســلام پيــروز شونــد .
منصور عابدي
اهواز

گزیده ای از وصیت نامه شهید  منصور عابدی

اکنون که سعادت این را یافته ام که در جبهه ستیز با کفار به مصاف با آنها برخیزم و اکنون که خداوند با ناسپاسی های بسیارم بر من منت گذارده و این نعمت بزرگ را به من عطا فرموده ، بر خود فرض   می دانم
که هر آن به درگاه خدا استغاثه کنم که ای خدای بزرگ ، من بیگناه نیستم که معذور باشم و نیرومند نیستم که غلبه کنم و گریزگاهی ندارم که بگریزم پس تو مرا بیامرز.سفارشی به شما امت رزمنده ... این را بدانید که ابرقدرتهای چپاولگر ، سلطه جو، خموشی شما را می خواهند . حضور خود را در صحنه همچنان حفظ کنید و در برابر مصائب چنان استواری از خود نشان دهید که آهن از خجلت به آبی مبدل گردد. هرچه شما کردید و اسلام و انجام و عمل به احکام انسان ساز و سعادت آفرین اسلام . به سراغ وصیت نامه های شهدا بروید که سرچشمه گرفته از اسلام و وصیت نامه های ائمه معصومین می باشد.

روحش شاد و راهش  پررهروباد

منبع: خط شکنان




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.