شناسه : 6259320

«فریاد کودکان غزه» آزمونی برای اردوغان و مدعیان حامی مقاومت


ادعای ترکیه برای حمایت از مقاومت، تاکتیکی برای کسب محبوبیت در منطقه است چرا که کمک به رفع محاصره غزه، قطع ارتباط با اسرائیل، لغو قراردادهای امنیتی و کمک به بازگشت آوارگان فلسطینی، حداقل انتظار عملی نشده است.

به گزارش یزد آوا ؛ با روی‌کار آمدن دولت «عدالت توسعه» در ترکیه، اسلام‌گرایان و حامیان مقاومت در منطقه بر این باور بودند که شاهد استحکام مواضع این کشور در قبال جنایت‌های رژیم صهیونیستی خواهند بود.   این باور با اتفاقی که در نشست «داووس» افتاد به یقین تبدیل شد، برخورد اردوغان با پرز در این اجلاس چنان مورد پسند ملت‌های مقاومت واقع شد که مردم منطقه با دسته گل از سفرای ترکیه در کشورهای اسلامی تقدیر کردند.   رفته رفته با اتفاقاتی که در آن زمان تاکنون افتاد، مشخص شد که برخورد اردوغان با پرز در آن نشست، برخورد اسلامی نبوده بلکه تاکتیکی برای ایجاد محبوبیت بین ملت‌های منطقه بوده است. عبداالله گل رئیس جمهور ترکیه نیز بعد از آن در یک مصاحبه اعلام کرد که هر کشور دیگری بود، ما همان کار را می ‌کردیم.   انفعال دولت ترکیه در قبال تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به کاروان آزادی غزه که منجر به شهادت 9 تبعه ترکیه شد، مشخص شد که اردوغان و دولتش چه روابط پنهانی با رژیم صهیونیستی دارند.   اگر اندکی به جلوتر حرکت کنیم و اتفاقات یکسال اخیر را مرور کنیم، چهره نفاق آلود دولت ترکیه در مسائل منطقه و محور مقاومت بیشتر نمایان می‌شود. با آغاز بحران در سوریه و فعال شدن مخالفان حکومت بشار اسد، دولت ترکیه در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی و همچنین اعزام نظامیان خود به تل‌آویو برای آموزش و یادگیری عملیات خرابکارانه، روز به روز چهره واقعی اردوغان و دولتش نمایان‌تر شد.   حوادث سوریه نشان داد دولت ترکیه برای رسیدن به «رؤیای» خود که همان «احیای امپراطوری عثمانی»در منطقه است، دست به هرکاری می‌زند و در این مسیر پشت پا زدن به محور مقاومت در سوریه، لبنان و فلسطین یکی از ساده‌ترین کارهاست، انعقاد قراردادهای چندجانبه امنیتی و اقتصادی با رژیم صهیونیستی نیز در این مسیر مزید بر علت است.   حمله جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به نوار غزه بار دیگر ذهن‌ها را به سمت جنگ 22 روزه سال 2008 بُرد که غزه در خون خود غلطید و ترکیه مدعی حمایت از مقاومت به تلاش برای محکومیت این اقدامات در مجامع بین‌المللی بسنده کرد.   امروز غزه به تنهایی در برابر کشتارهای اسرائیل ایستاده و این پایمردی قهرمانانه در برابر تجاوز آن هم در شرایط محاصره، بسیاری مدعیان حامی مقاومت را ناراحت کرده و آن را کابوسی برای خود می‌دانند، زیرا اسرائیل، دیگر برای اکثر آنها نه یک دشمن بلکه یک دوست به شمار می‌‌رود.   موشک‌های جنبش‌های مقاومت در غزه هر چقدر هم که ضعیف باشد نقاب از چهره بسیاری از افراد که همیشه دم از اسلام و حمایت از مقاومت و مسجد الاقصی می‌زنند، برمی‌دارد. آنچه اکنون در نوار غزه رخ می‌دهد یا رخ خواهد داد، آزمونی برای حکومت‌های برآمده از بهار عربی – به خصوص مصر- و سایر حکومت‌هایی است که با استفاده از سرکوب یا حمایت خانم کلینتون، دولت، پول و ناوهای هواپیمابر آمریکایی، هنوز بر سر قدرت هستند.   پر واضح است که همه این‌ها یا اکثرشان در این آزمون رد می‌شوند زیرا تا زمانی که منشأ خطر یا دشمنی با آمریکا و اسرائیل، هدف کشتار و حمله قرار گیرد خونش مباح بوده و باید جانش ستانده شود.   ترکیه اگر مدعی پرچمداری حمایت از مقاومت است، چرا به محکومیت این تجاوز آشکار بسنده کند، اخراج سفیر اسرائیل از آنکارا، لغو قراردادهای امنیتی و اقتصادی، اتحاد با جنبش مقاومت فلسطین و تلاش برای رفع محاصره غزه، تلاش برای احیای عزت از دست رفته فلسطینیان و بازگشت آنها به وطن خود، می‌تواند مرحمی بر زخم‌های این ملت مظلوم باشد.   دولت اردوغان باید بداند که حمله به غزه در واقع لگدمال کردن عزّت یک امّت است، نوار غزه، جنوب سینا، سوریه و همه سرزمین‌های عربی پاکی که مقاومت را در خود جای داده، از حق دفاع می‌کنند و علیه ظلم آمریکا و اسرائیل شوریده‌اند، 60 سال است که در معرض حملات فراوان اسرائیل قرار دارند اما در نهایت، قویتر شده‌اند و هیچ‌گونه تجاوز یا حمله خونینی از سوی اسرائیل، تازگی ندارد و استثنایی به شمار نمی رود.   حوادث غزه در روزهای آینده نشان خواهد داد که سران کشورهای عرب و دولت‌های مدعی حمایت از مقاومت چه جایگاهی در بین ملت‌های منطقه بویژه مردم فلسطین خواهند داشت، آیا فریاد کودکان غزه آبرویی برای آنها باقی خواهد گذاشت؟



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.