شناسه : 23118908

اتفاقا چون سردرنمی‌آورند حمایت می‌کنند!


مسئله FATF نیز ماجرایی شبیه به برجام دارد؛ بدین معنا که هرچند دولتی‌ها بر اجرای آن اصرار دارند اما هیچ کدام از چهره‌های اقتصادی و کارشناسان حاضر نیستند از آن حمایت کنند، تا جایی که اقتصاددانان حامی دولت نیز تلاش می‌کنند ننگ FATF از خود دور کنند.

به گزارش یزد آوا، به نقل از عصرسیاست؛ «می‌خواهم یک نقد هم نسبت به دانشگاه بکنم؛ البته شما باید نقد کنید. اما من می‌خواهم بگویم چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بی‌سواد که از بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند باید حرف بزنند اما بزرگان،‌ دانشگاهیان و اساتید ما سکوت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بین‌المللی رخ می‌دهد،‌ اساتید نامه خصوصی به رئیس‌جمهور می‌نویسند؟ چرا فریاد نمی‌زنید؟ چرا وارد میدان نمی‌شوید؟» این‌ها بخشی از سخنان حسن روحانی است که در بهمن ماه سال 92 و در اعتراض به اینکه چرا اساتید دانشگاه‌ها از مذاکرات هسته‌ای و توافق دولت یازدهم با غرب حمایت نمی‌کنند، بیان شد. هرچند رئیس‌جمهور دو سال ونیم قبل از اینکه دانشگاهیان از توافق هسته‌ای حمایت نکردند از آن‌ها گلایه کرد، اما بعد از این سخنان و در طول دو سال ونیم گذشته هم شاهد حمایت خاصی از سوی دانشگاهیان از مذاکرات و توافق و برجام نبودیم. تا جایی که حتی اساتیدی که از نظر سیاسی به دیدگاه‌های سیاسی دولت نزدیک هستند هم حاضر نشدند از توافق هسته‌ای و برجام حمایت کنند. در واقع امتیازهای فراوانی که در جریان برجام به طرف مقابل داده شد و همچنین عزت‌مند نبودن توافق موجب شد که نه فقط عموم دانشگاهیان بلکه حتی طیف دانشگاهی حامی دولت هم اعتبار دانشگاهی و علمی خود را برای برجام هزینه نکنند. حتی هر چه بیشتر زمان می‌گذرد و واقعیت‌های برجام بیش از پیش روشن می‌شود، تلاش‌های بیشتری نیز برای تبرئه از برجام صورت می‌گیرد. به طوری که خسرو معتضد که در جریان مذاکرات تمجیدهایی از جواد ظریف کرده بود، آن‌ها را پس گرفته و از تمجیدهایش ابراز پشیمانی می‌کند: «من سه سال پیش ده مقاله در وصف آقای ظریف نوشتم؛ اما الآن از همه توبه می‌کنم، چون آقای ظریف گول خورد، آقای ظریف شد میرزا ابوالحسن شیرازی. 10 تا مقاله در وصفش نوشتم، ولی الآن گول خورد، واقعاً فریب خورد... خاله پیری داریم چند روز پیش می‌گفت "من وقتی می‌روم یک خانه بخرم ضمانت می‌گیرم، چرا آقای ظریف ضمانت نگرفته؟" آنها هم زدند زیر همه چیز. مگر قرار نشد تحریم‌ها را بردارند؟ مگر قرار نشد به ما پول بدهند؟ چه شد باقی پولی که قرار بود بدهند؟ دو سه ماه پانصد میلیون دلار دادند ولی باقی‌اش چه شد؟ چرا نفتکش‌های ما نمی‌تواند برود؟ الآن مشکل داریم.»

مسئله FATF نیز ماجرایی شبیه به برجام دارد؛ بدین معنا که هرچند دولتی‌ها بر اجرای آن اصرار دارند اما هیچ کدام از چهره‌های اقتصادی و کارشناسان حاضر نیستند از آن حمایت کنند، تا جایی که اقتصاددانان حامی دولت نیز تلاش می‌کنند ننگ FATF از خود دور کنند. به طوری که علاوه بر میرکاظمی و حسینی و عبدالمالکی و امثالهم که از منتقدین سیاست‌های اقتصادی دولت محسوب می‌شوند؛ اقتصاددانان با گرایش‌های نزدیک به دولت نیز نسبت به FATF منتقدند. به عنوان مثال یحیی آل‌اسحاق در این باره می‌گوید: «دادن اطلاعات موجود به FATE در حالی که نقشی در تصمیم‌گیری در آن مجموعه را نداریم، ما را تابع آن‌ها کرده و جای نگرانی دارد.» مستخدمین حسینی نیز می‌گوید: «بانک مرکزی و وزارت اقتصاد  به صورت شفاف پاسخگو باشند که چه مواردی در مذاکرات با FATF پذیرفته شده است.» همچنین غلامرضا مصباحی مقدم ابراز داشته: «FATF مطالبات اضافه‌ای را مطرح کرده و عنوان می‌کند اگر می‌خواهید در رده‌بندی جهانی مبارزه با پولشویی ارتقا یابید باید به بندهای چهارگانه این قرارداد توجه داشته باشید.»

در چنین شرایطی به نظر می رسد، حامیان FATE صرفا افرادی چون پزشکیان هستند که چند روز قبل در مصاحبه‌ای ابراز داشته بود از FATE سر درنمیارد. در واقع کسانی که از واقعیت این توافق سردر می‌آورند و می‌دانند عمق فاجعه کجاست به هیچ عنوان اعتبار علمی و کارشناسی خود را قربانی چنین مسئله‌ای نمی‌کنند و اگر هم به طور علنی مخالفت‌شان را با آن اعلام نکنند نهایتا ترجیح می‌دهند در قبال آن سکوت کنند. لذا تنها کسانی حامی FATE هستند که چیزی از آن نمی‌دانند، که اگر آن‌ها نیز از ماهیت واقعی آن مطلع شوند بعید است چنین ننگی را بپذیرند.

نویسنده: وحید سالار




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.