شناسه : 16123314
فولاد آلیاژی ایران در تنور مدیران ناشایست ذوب می‌شود؟

اخبار ناخوشایندی که امروز از فولاد آلیاژی یزد شنیده می شود!/ جاسوس دیروز فتنه، مشاور عالی فولاد آلیاژی یزد!


این روزها بروز و ظهور اتفاقات نه چندان خوشایند در صنایع استان یزد به عنوان استان دارالعباده، چهره خوشی را از این سرزمین آفتاب به جا نگذاشته است، از نفوذ و ورود اشخاص بی تخصص و بی کفایتی در قلب مدیریت ها گرفته تا اعمال پروژه های «خودتهدیدسازی!

به گزارش یزد آوا به نقل از یزد رسا؛ صنعت؛ مقوله ای با ارزش در کشور که این روزها حال و روز خوبی ندارد، صنعت کشور این روزها علیرغم ابتلا به بلاهایی چون فشار تحریم ها، کمبود نقدینگی، رکود بازار، بی سامانی و نبود برنامه صادرات، کیفیت نامناسب محصول، سیاست زدگی صنایع بزرگ، عدم توجه به صنایع کوچک اشتغال زا، دچار آسیب جدی تری شده است که با بررسی و نگاه عمق به ماجراهایی که در این صنایع می افتد می توان به آن معضل و آسیب پی برد.

با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب در بازديد از توانمندي هاى صنعت خودروسازى در فرودین 1389که فرمودند: «صنعت مي تواند يك صنعت پيشرفته باشد، در عين حال ملاحظات دينى، ملاحظات اخلاقى، ملاحظات انسانى در صنعت كاملاً رعايت بشود. ما مي خواهيم شما صنعتگران كشورمان، مديران صنعت، نماد اين حقيقت باشيد.» کم و بیش می توان دریافت که همه مشکلات صنایع کشور به مقوله ذکر شده خلاصه نمی شود.

به طور حتم ملاحضات دینی، اخلاقی و انسانی از شاخصه های مهم و نقش اساسی را در بخش های مختلف از عرصه های اجتماعی، فرهنگی گرفته تا اقتصاد و صنایع ایفا می کند که متاسفانه سوای بررسی این سرطان پنهان در صنایع کشور،  در صنایع بزرگ و کلیدی استان رسوخ کرده است.

این روزها بروز و ظهور اتفاقات نه چندان خوشایند در صنایع استان یزد به عنوان استان دارالعباده، چهره خوشی را از این سرزمین آفتاب به جا نگذاشته است، از نفوذ و ورود اشخاص بی تخصص و بی کفایتی در قلب مدیریت ها گرفته تا اعمال پروژه های «خود تهدیدسازی» که به وضوح نفس های صنایع مهم استان را به شماره انداخته است وجالب ان است که خود مدیران این صنایع به این اتفاقات اذعان دارند!

فولاد آلیاژی ایران به عنوان صنعت برتر یزد از آن دسته از صنایعی است که این روزها نه تنها شاهد بی ثابتی در مدیریت شده بلکه با ورود افراد غیر متخصص و ناکارآمد تا پرتگاه ورشکستگی کشیده شده است.

هر چند بی ثباتی در خصوص مدیریت فولاد آلیاژی ایران به معنای تمام کلمه نیست اما تغییر و تعویض 4 مدیر عامل در طی 38 ماه جای سوالات زیادی را در ذهن مخاطب و مردم یزد خالی کرده است به گونه ای که علیرغم این معضل با نگاهی اجمالی به اعضای هیأت مدیره می توان از غیر تخصصی بودن اعضا این هیأت هم پرده برداشت.

اگر سرو کارتان با مدیر عامل فعلی فولاد آلیاژی افتاد باشد به سادگی می توان دریافت که وی بیشتر از هفته ای یک روز در یزد نیست و بیشتر وقت خود را در دفتر مستقر در تهران سپری می کند هر چند به تازگی – حدود یک ماه- مدت حضور مدیر عامل فعلی فولاد آلیاژی در کارخانه به هفته ای دو بار و سه بار تغییر کرده است و این ابتدایی ترین انتقادی است که می توان به بخش مدیریت این واحد صنعتی کرد.

غیر تخصصی بودن اعضای هیأت مدیره فولاد آلیاژی؛ همچنان در جمع صنایع یزد جای بحث و سؤال دارد که چطور «م. غ» کسی که به علت جرم اقتصادی شب هایی را در بندهای زندان سپری کرده است امروز به عنوان  رییس هیأت مدیره این کارخانه انتخاب می شود و جالب تر آن که وی به علت پرونده قضایی حق امضا هم ندارد! و مشخص نیست جوهر امضای چه کسی بجای امضای وی خشک می شود!

 

یا افرادی چون «م. م .ط» که به دلیل سوء سابقه، حق حساب و صدور چک ندارند! و به توصیه و سفارش مدیر عامل فعلی به عنوان عضو هیأت مدیره انتخاب شده اند!

سوای حضور دو فرد به عنوان نماینده سهام عدالت در هیأت مدیره فولاد آلیاژی ایران، نقد اساسی بر گماشتن فردی غیر متخصص در حوزه فولاد به عنوان نماینده صندوق بازنشستگی فولاد در هیات مدیره فولاد است کسی که با داشتن دکترای «فیزیک هسته ای!» به عنوان عضو هیأت مدیره «فولاد آلیاژی!» ایران انتخاب شده است!

این اتفاق تأمل برانگیز در هیئت مدیره فولاد آلیاژی ایران در حالی صورت گرفته است که نیروهای ارزشی و انقلابی خیلی نامحسوس حذف یا بایکوت شده اند و خبری از فعالیت مؤثر آن ها در این واحد صنعتی نیست.

با توجه به اوصافی که گفته شد بدون شک حال بد این روزهای فولاد آلیاژی ایران قابل اغماض نیست اما اگر به فرض محال بتوان از موضعات مطروحه هم صرف نظر کرد پای موضوع مهم تری در میان است موضوعی اساسی که هر کس دستی در اخبار روز داشته باشد نمی تواند به سادگی از کنار ان بگذرد و آن انتصاب فردی ناکارآمد، غیر بومی، نا بلد، غیر متخصص و بدتر از همه مجرم سیاسی امنیتی است در قلب دفتر تهران فولاد آلیاژی ایران است! کسی که افتخار! مرد اول جبهه فتنه گران در سال 88 و جاسوسی را در کارنامه خود به ثبت رسانده است!

و اما حکایت از چه قرار است...

شرکت فولاد آلیاژی ایران امروزه یکی از کارخانه هایی است که وجه سیاسی آن بر وجه اقتصادی غالب شده  و اخبار خوبی از آن به گوش نمی رسد، و نکته قابل تأمل اینکه انتصاب عجیب یک فتنه گر در این شرکت سوالات زیادی را در افکار عمومی استان و کشور به وجود آورده است.

با حکم رسمی «س. ع. آ» مدیر عامل فعلی شرکت فولاد آلیاژی ایران، «آرش سقر» دستگیر شده فتنه 88 بعنوان مشاور امور بین الملل مدیرعامل و رئیس دفتر تهران این شرکت منصوب می‌شود.

این انتصاب معنادار در حالی صورت می گیرد که آرش سقر عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، بوده و نقش موثری در فتنه88 ایفا کرده است و همین اقدامات سبب شده وی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به هشت سال حبس تعزیزی و محرومیت پنج ساله از همه فعالیت های مطبوعاتی و سیاسی محکوم شود که این حکم در دادگاه تجدید نظر به پنج سال کاهش داده شد.

این فعال فتنه به دلیل اقدام علیه امنیت ملی و به اتهام جاسوسی برای کشور ترکمنستان زندانی می شود. در طول مدت حبس وی رسانه های معاند و ضد انقلاب در راستای جو سازی علیه نظام و به حمایت از وی اقدامات زیادی را انجام داده و قصد قهرمان سازی داشتند به صورتی که در این شبکه ها و سایت ها از وی به عنوان قهرمان یاد می‌شود!

جای تعجب است که چرا چنین فردی به ریاست دفتر تهران شرکت فولاد آلیاژی ایران که سهامی عام! است منصوب می‌شود!.

نکته قابل تامل دیگر در این میان تخصص وی است به طوریکه وی که متهم به جاسوسی برای یکی از کشورهای همسایه بوده است چرا به عنوان مشاور امور بین الملل شرکت مذکور انتخاب می شود؟

وی که از دانش آموختهٔ رشتهٔ مشاوره! در مقطع کارشناسی از دانشگاه آزاد! است پیش از بازداشت کارمندان تامین اجتماعی بوده و با روزنامه محلی «تفاهم» همکاری می‌کرده است اما  سابقه کاری و تحصیلات وی با مشاور امور بین الملل شرکت مذکور ارتباطی ندارد که همین موضوع سوالات و ابهامات زیادی را به وجود می‌آورد.

معلوم نیست چگونه یک زندانی امنیتی و متهم به جاسوسی در فتنه 88 برای مدیران شرکت فولاد آلیاژی عزیز شده و حکمش  را «با عنایت به تجارب وسوابق» وی در اواخر سال گذشته صادر می کنند!

متاسفانه این انتصاب مسئله دار در حالی صورت می گیرد که کارگران و کارکنان این شرکت برای استخدام باید از فیلترهای خاصی عبور کنند و بسیاری از کارکنان این شرکت نیز به دلیل دارا بودن کوچکترین پرونده قضایی و حقوقی از کار برکنار شده اند!

این برخورد گزینشی در انتصاب آنچنان فراتر از حد تصور و شک برانگیز است که تا کنون جای سؤال اینکه چطور کسی که بر علیه امنیت ملی کشور اقدامات سوئی را انجام داده در دفتر مرکزی یکی از صنایع بزرگ کشور مشغول به کار است؟ خالی مانده است.

یکی دیگر از مواردی که این انتصاب را مورد توجه قرار داده است بومی نبودن وی است به صورتی که وی از ترکمن های شمال کشور بوده و هیچ قرابت جغرافیایی را با یزد ندارد و همین موضوع افکار عمومی را مشغول کرده است که مگر در یزد قحطالرجال آمده است که یک فتنه گر غیر یزدی ریاست دفتر فولاد آلیاژی یزد –بخوانید ایران- را برعهده باشد.

باید دید دستگاه های نظارتی و امنیتی کشور در کجای این ماجرا باید وارد عمل شوند تا از این انتصابات معنادار در صنعت استان جلوگیری شود؟ و این عناصر در بر دامن فتنه که از ظلم به ملت ایران هنوز ابراز پشیمانی نمی کردهاند نتوانند بر مقدرات یزدی ها مسلط شوند.




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.