ارتباط فقر و ثروت با تعداد فرزندان
یزد آوا؛ به نظر شما عجیب به نظر نمیرسد که معمولا فقرا فرزندان زیاد و ثروتمندان، یک یا دو فرزند دارند؟! و این خود دلیلی است بر این که ارتباط دادنِ فقر با جمعیتِ زیاد، صحیح نمیباشد؛ زیرا اگر اینگونه بود، میبایست، فقرا فرزند کمتری میآوردند و ثروتمندان که تواناییِ بیشتری برای ادارهی فرزندان دارند، فرزند بیشتری داشتند.
ثروتمندانی را میشناسم که باوجود داشتن چندین خانه در شهرهای مختلف و ویلاهای متعدّد در شهرهای کنار دریا و چندین ماشین مدل بالا، دو فرزند بیشتر ندارند و وقتی با آنها درباره بچهدار شدنِ مجدّد سخن بگویی، میگویند: حرفش را هم نزن که همین دو تا بچه، واژهی هفت پُشتمون کافیه!
از آن طرف خانوادههایی را هم سراغ دارم که پدر و مادر به درستی نمیدانند هرکدام از فرزندانشان کلاسِ چندم هستند! و از عجایب روزگار اینکه نمراتِ این بچهها از بچه پولدارهایی که پدر و مادرشان برایشان معلم خصوصی میگیرند و به کلاس تقویتی میفرستند، بالاتر و درصد ممتازیِ آنها بیشتر است!
شاید اگر آمار بگیرند معلوم شود که بیشتر متخصّصین و دانشمندان از طبقهی زیر متوسط و حتی روستائیانی هستند که پدر و مادرشان حتی سواد خواندن و نوشتن نداشتهاند!
برخلاف آنچه بین مردم جا افتاده، درصد اعتیاد و بزهکاری نیز در بچه پولدارها بیش از فقیران و متوسطان است. چه کنیم که برخی میخواهند فقرا را ریشهی همهی مشکلات بدانند!
البته من موافق باوجود فقر در جامعه نیستم. مدیران جامعه باید با مدیریّت صحیح و اسلامی، فقر و نه فقرا ! را از جامعه ریشهکن کنند ولی اینکه خیال کنیم، فقر منشأ تمام مشکلات جامعه است، درست به نظر نمیرسد.
همین طرز تفکر باعث شد که مسئولان مملکت در دههی هفتاد، به سرمایه و سرمایهداران به دیدهی احترام نگریستند و سرمایهداری که در اول انقلاب از او با پسوندِ زالوصفت! یاد میشد که البته آنهم اشتباه و افراط بود، در دههی هفتاد، مورد عزت و احترام قرار گرفت و حتی سرمایهدارانِ فراری از کشور نیز به بازگشت به مملکت و سرمایهگذاری در پروژههای ملّی تشویق شدند و برای آنکه احساس امنیت کنند، از حاشیهی امنی هم برخوردار گشتند؛ بهطوریکه تا صحبت از مبارزه با مفاسد اقتصادی میشد، میشنیدی که: هیس! این چه حرفی است؟ مگر میخواهی امنیت سرمایهگذاری خدشهدار شود و سرمایهداران دوباره از کشور فرار کنند؟!
بالأخره عدهای برای اینکه کار کنند، باید دستشان در خوردن آزاد باشد! حالا این وسط چهارتا فقیر بیچاره هم زیر چرخ توسعه له شدند، فدای پیشرفت کشور!
اینها طنز نیست. این حرفها را میتوانید با مراجعه به روزنامههای آن زمان، بیابید که چه جدی و با ژست روشنفکر مآبانه و دلسوزانه هم گفته میشد!
یکی از بحثهای داغ آن روزها این بود که توسعهی اقتصادی اولویّت دارد یا عدالت اجتماعی؟!
عجبا، عدالتی که اساساً انقلاب به خاطر آن، صورت گرفت، هَوویی به نام توسعهی اقتصاد پیدا کرده بود! هوویی که کم مانده بود باعث شود انقلابیون دیروز، عدالت اجتماعی را به خاطر او، طلاق دهند!
رئیس جمهورِ دومِ بعد از جنگ نیز، اساس را توسعهی سیاسی قرار داد و دلش خوش بود که شعار گفتگوی تمدنهایش در سازمان ملل، به اجماع آراءِ تمام دُوَل حتی آمریکا و انگلیس! تصویب شده است و به جای پرداختن به عدالت اجتماعی، آزادی و جامعهی مدنی را مطرح کرد که منظورش از دومی را تا آخر هم نفهمیدیم!
دربارهی رئیس جمهور سومی چه عرض کنم؟! فقط این نکته را نباید نادیده گرفت که:
او اولین کسی بود که سدّ تقدُّسِ بُتِ بهتر بودنِ فرزند کمتر را شکست و چند سال قبل از رهبر انقلاب، این شعار باطل را به باد انتقاد گرفت. البته او وعدههایی هم در راستای تشویق مردم به بچهدار شدن داد که از عهدهی آن برنیامد.
بههرحال ارتباط جمعیت زیاد با فقر، قابل نقد و بررسی است. به عنوان مثال هند و چین بیش از یک میلیارد جمعیت دارد با اینکه به نظرم سه یا چهار برابر ایران بیشتر مساحت ندارند. چهار برابر مساحت و 20 برابر جمعیت! با اینکه حداقل هند را میدانم که یک قطره نفت هم ندارد!
آیا اگر کشور با مدیریت اسلامی اداره شود، نمیتوان جمعیتش را مانند چین بیخدا و هند گاو پرست، تأمین نمود؟!
مخصوصاً با توجه به داشتن منابع عظیم و زمینهای قابل کشت و نیروی انسانیِ کافی. چگونه است که در چین حتی یک بدونِ مسکن هم نیست ولی در ایران یکی از مشکلات مهم مردم، بحث مسکن است؟!
نتیجه آنکه نباید بیتدبیری و سوء مدیریّت خود را به گردن جمعیت زیاد و فرزند بیشتر انداخت و به جای مشورت با آگاهان دلسوز و حلِ کارشناسی شده و ریشهای مسائل و برطرف کردنِ با درایتِ موانع، شعار فرزند کمتر سر داد و مردم را به بستن لولهها تشویق نمود!
نویسنده: محمد مسلم وافی
مطالب مرتبط:
- اسباب رزق و روزی
- از خبر فرزندآوری دختر ۴۳ ساله مرندی تا عذاب وجدان وی
- چه ضمانتی بالاتر و اطمینان آورتر از ضمانت خداوند متعال؟
- اشتغال یا استخدام؟!
- کجاست آن اعتقاد قدیمیها و کجایند آن قدیمیهای با اعتقاد؟!
- نسلِ پُر برکت
- ماشاءالله!
- ارزشهايي که بايد به فرزندانتان بياموزيد
- راهکارهایی برای افزایش صمیمیت بین والدین و فرزندان
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|