شناسه : 23449928

از تقدیم 450 شهید به انقلاب تا پذیرایی از رزمندگان با فالوده و کیک یزدی در خط مقدم


بازارایان یزد در دوران طلایی دفاع مقدس از جهات مختلف مانند حضور در صف مقدم دفاع و تقدیم 450 شهید گران قدر، مشارکت در امور پشتیبانی و انجام کارهای فنی و خدماتی، ارسال کمک‌های نقدی و غیرنقدی خوش درخشیدند و برگ زرینی در دفتر انقلاب اسلامی به ثبت رساندند.

به گزارش یزد آوا، مردم دارالعباده یزد به خصوص اصناف و بازارایان محترم در طول انقلاب اسلامی، خاصه در دوران طلایی دفاع مقدس از جهات مختلف مانند حضور در صف مقدم  دفاع و تقدیم 450 شهید گران قدر، مشارکت در امور پشتیبانی و انجام کارهای فنی و خدماتی، ارسال کمک‌های نقدی و غیرنقدی خوش درخشیدند و برگ زرینی در دفتر انقلاب اسلامی به ثبت رساندند.

اصناف و بازاریان یزد نیز همچون سایر اقشار جامعه نقش به سزایی چه قبل از انقلاب و چه در دوران دفاع مقدس داشته‌اند.

 

اصناف در قبل از انقلاب

در دوران مبارزه با رژیم پهلوی اصناف و بازاریان یزد گوش به فرمان علماء و روحانیونی چون شهید آیت الله صدوقی بودند به طوری که با اشاره آن‌ها کل بازار یزد تعطیل می‌شد و هرگاه به شرکت در تجمعات و راهپیمایی‌ها نیاز بود، بازاریان همکاری خوبی داشته و استقبال می‌کردند. منشا پخش اعلامیه ها و شب نامه ها در یزد بازار بود. هم چنین بازاریان از انقلابیون حمایت مالی بسیار خوبی داشتند.

دو نکته بسیار مهم را نباید در خصوص یزدی ها از نظر دور داشت؛ یکی روحیه دینی و مذهبی مردم یزد و یکی هم نفوذ علما و روحانیت در بین آن‌ها بود.

نقش بازاریان یزد در هشت سال دفاع مقدس

سال 1359 اولین گروه اعزامی از استان یزد به غرب کشور در سال 1359 بود که حدود 12 نفر از آن جمع، بازاریان بودند که به سوسنگرد، کردستان، جوان‌رود و قلقله اعزام شدند و پس از آن نیز گروه های مختلف که بازاریان نیز در آن ها بودند مرتب به جبهه‌ها اعزام می‌شدند.

صنف‌های مختلف پشتیبان جبهه

کیک و فالوده یزدی

اعضای صنف لبنیات و حلوائی با برنامه‌ریزی، تابستان به منطقه می‌رفتند و برای بچه‌ها فالوده درست می‌کردند. همچنین به نوبت از صنف قناد و شیرین‌پز نیز به جبهه اعزام می‌شدند تا در منطقه پخت کیک یزدی را انجام دهند.

آش گندم

برنامه دیگری که در تیپ انجام می‌شد، پخت آش گندم بود. در ماه محرم و مناسبت‌های دیگر، گروه‌هایی از یزد اعزام می‌شدند و در چند نوبت این آش مخصوص را می‌پختند.

صنف آرایشگر

صنف آرایشگر هم یکی از صنف‌هایی بود که به حضور آن‌ها در مناطق جنگی واقعاً نیاز بود و حضور آرایشگران در تیپ نشاط و شادابی بیشتر رزمندگان را سبب شده بود.

نان و کباب داغ

صنف چلوکبابی هم بر اساس برنامه‌ریزی‌های که انجام داده بود هر ماه سه تا از چلوکبابی‌ها به جبهه می‌رفتند و در آشپزخانه تیپ آشپزی می‌کردند.

تعمیرگاه

از صنف تعمیرکار ماشین و متورسیکلت نیز همیشه در منطقه حضور داشتند تا وسایل نقلیه‌ای که در مناطق جنگی و جبهه‌ها مورد استفاده بود و دچار خرابی یا آسیب می‌شد را در کمترین زمان ممکن تعمیر کنند. حتی در خارج از شهر اهواز تعمیرگاه بزرگی توسط تیپ 18 سپاه الغدیر یزد راه‌اندازی شد و از صنف‌های باطری‌ساز، نقاش، صافکار، مکانیک، آپاراتی، جوشکار و .... به نوبت نیروهای خود را معرفی می‌کردند.

در نتیجه تلاش‌های اصنافیان در این تعمیرگاه فقط در یک دوره یک ماهه حدود 30 دستگاه ماشین آسیب دیده و اسقاطی مجدداً وارد چرخه استفاده گردید.

بسیج اصناف در اعزام نیروهای تخصصی از رزمی بهتر و فعال‌تر بود از بین نیروهایی که برای کارهای فنی و خدماتی به منطقه می‌رفتند بعد از مدتی داوطلب کار در واحد رزمی می‌شدند و حتی برخی از آن‌ها به فیض شهادت نایل شدند.

احداث نانوایی در جبهه

در زمان جنگ، صنف نانوا مسئولیت تامین نان تیپ 18 سپاه  الغدیر را بر عهده داشت و با همت بلند مردمان یزد هر دو سه روز یکبار 60 الی 80 هزار قرص نان از یزد با هواپیما به جبهه فرستاده می‌شد. پس از مدتی نانواها به این نتیجه رسیدند که همیشه نمی‌شود نان بیات به بچه‌های رزمنده داد از این‌رو به فکر استفاده از دستگاه سیار تولید نان افتادند و یک دستگاه تولید نان را به تیپ 18 سپاه الغدیر هدیه کردند و ه 15 روز سه نفر نانوا اعزام می‌شد و پخت نان در خود تیپ انجام می‌شد. همچنین در مناطقی دیگر از جبهه نیز تعدادی از نانواهای یزدی با دستگاههای نانوایی سیار، نان داغ و تازه را به رزمندگان می دادند.

ساخت حمام در جبهه

در تیپ فقط چند دوش موقت ایجاد شده بود و کفایت نمی‌کرد گاهی افراد مجبور بودند در هوای سرد زمستان با تشت آب حمام کنند.  نیاز به وجود حمامی بزرگ احساس می‌شد  به همین دلیل همه اصناف یزد اعم از صنف کوره‌پز، لوله‌کش و ... برای ساخت حمام بسیج شدند و تمام تجهیزات مورد نیاز را از یزد آوردند و پس از حدود دو هفته حمام آماده استفاده رزمندگان شد.

احداث کارخانه یخ در جبهه

یخ مورد نیاز را باید از کارخانه نورد اهواز تهیه می‌شد. یخ‌ها که به تیپ 18 سپاه الغدیر که می‌رسید، مقداری از ان آب شده بود و حتی چون از آب گچی استفاده می‌شد عطش بچه‌های رزمنده را بیشتر می‌کرد. حدود 30 نفر از تاجران پارچه، مواد غذایی و شیرین‌ساز یزد که برای بازدید از مناطق جنوب رفته بودند بعد از آگاهی از این وضعیت هزینه ساخت دو کارخانه یخ در جبهه را پذیرفتند. به این ترتیب تجهیزات کارخانه یخ را در اصفهان ساختند و به تیپ منتقل کردند. دستگاه‌ها که راه‌اندازی شد علاوه بر تامین یخ مورد نیاز تیچ الغدیر، به رزمندگان شیراز و مازندران هم یخ داده می‌شد.

کمک‌های غیرنقدی به جبهه

در هشت سال دفاع مقدس حجم قابل توجهی از کمک‌های نقدی و غیرنقدی توسط اصنافیان یزد به جبهه‌ها اهدا شد. نیازهای خودرویی تیپ 18 سپاه الغدیر هم به اصناف اعلام می‌شد و از بازاری‌ها یکی داوطلب می‌شد که پول خودرو مورد نیاز را بدهد یا این که به صورت گروهی خودرو خریداری می‌شد و هدیه می‌کردند.

تقریبا هر ماه بین 3 تا 5 دستگاه وسیله نقلیه موتوری مانند موتورهای پرشی، آمبولانس، لندکروز و ... تهیه و به جبهه‌های ارسال می‌شد. خیلی وقت‌ها این ارسال‌ها کاروانی بود. به طور مثال در یک ماه 10 تا ماشین تویوتا، لندکروز، آمبولانس و ... که با کمک های مردمی خریداری شده بود، همراه با چند کامیون از دیگر اجناس اهدایی را در قالب کاروان به سمت جبهه‌ها روانه می‌شد.

سال 61 اجناس و کمک‌های مردمی بی‌سابقه ای جمع‌آوری شد که توانستیم آن‌ها را در قالب 400 دستگاه کامیون سازماندهی و به جبهه‌های جنگ ارسال شد. این هدایا عمده نیازهای رزمندگان اسلام در جنوب را شامل می‌شد.

ساخت صندوق یخ و تانکر آب در یزد

از اوایل سال 60 صندوق یخ و تانکر آب برای جبهه در یزد ساخته می‌شد و هفته‌ای یک بار با تریلر به سمت جبهه‌ها حمل می‌شد. ساخت صندوق‌های یخ را اهالی خیرآباد شروع کردند و هزینه آن را تامین کردند در واقع این کار را باید به نام آن‌ها ثبت کرد.

کمک‌های نقدی بازار به جبهه

در جمع‌آوری کمک‌های نقدی مشکلی وجود نداشت چرا که نام آیت‌الله خاتمی برای بازاریان سند بود؛ همین که اسم ایشان گفته می‌شد، با میل و علاقه کمک می‌کردند.

دریافت کمک‌های نقدی برای پشتیبانی از جبهه و جنگ با چند روش انجام می‌شد. اول این که خود اعضای هر صنف کمک‌های نقدی را به حسابی که مجمع اعلام کرده بود، واریز می‌کردند یا نقدی به اتحادیه تحویل می‌دادند. اتحادیه نیز آن‌ها را به حساب بسیج اصناف واریز می‌کرد. دوم، بودجه‌ای که خود اتحادیه برای این امر اختصاص می‌داد. یک روش هم دریافت مستقیم از بازاریان و تحویل قبض رسید به آن‌ها بود.

برگرفته از کتاب چهار سوق

 

رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.