شناسه : 29791063

آیا سخنان اخیر روحانی جای تعجب داد؟


مسئله اصلی که موجب می‌شود آقای روحانی به راحتی مواضعی اتخاذ کند که آشکارا در تضاد با پیشرفت کشور باشد، به مبنای نظری دولت در اداره کشور مربوط است.

یزد آوا به نقل از یزدرسا؛ رئیس‌جمهور روحانی چند روز قبل گفته بود: «قوی‌ترین کشور در منطقه نباید به عنوان هدف اول دنبال شود، منطقه قوی‌تر باید مدنظر ما باشد.» این سخنان روحانی حیرت‌انگیز است به این جهت که سؤوال پیش می‌آید که چطور می‌شود دوست‌دار ایران بود اما دنبال قدرت‌مندی آن نبود؟ و بالاتر از آن، اینکه چطور رئیس‌جمهور کشور دنبال قدرت‌مندی کشور نیست و حاضر است این‌گونه سخن بگوید؟

اما نکته مهم این است که چه چیزی موجب شده روحانی اینگونه سخن بگوید و قدرت‌مندی کشور را نفی کند؟ به نظر می‌رسد مسئله اصلی حسن روحانی و دولت وی، به مبنای نظری حاکم بر دولت مربوط می‌شود. در واقع مسئله اصلی که موجب می‌شود آقای روحانی به راحتی مواضعی اتخاذ کند که آشکارا در تضاد با پیشرفت کشور باشد، به مبنای نظری دولت در اداره کشور مربوط است.

طبق مبنای نظری حاکم بر دولت یازدهم که اصلی‌ترین محور آن گسترش روابط با کشورهای توسعه یافته است و در مسیر این ارتباط خط قرمز خاصی وجود ندارد، قدرت‌مندی ایران هم موضوعیتی ندارد. از سوی دیگر برای راضی نگه داشتن کشورهای دیگر دولت حاضر است دست به هر کاری بزند که بحث آقای روحانی مبنی بر اینکه «نباید دنبال قدرت اول منطقه باشیم» نیز در همین راستا قابل تحلیل است.

نکته قابل توجه اینکه قدرت اول منطقه‌ای شدن جزو اهداف روشن سند بالادستی چشم‌انداز 20 ساله کشور است. به طوری که در ابتدای این سند آمده است: «با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامه‌ریزی شده و مدبرانه‌ جمعی و در مسیر تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسی‌، در چشم‌انداز بیست‌ساله، ایران کشوری است توسعه‌یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام‌بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین‌الملل... الهام‌بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم‌سالاری دینی، توسعه‌ کارآمد، جامعه‌‌ اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه‌ای براساس تعالیم اسلامی و اندیشه‌های امام خمینی(ره). دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.»

افزون بر این، عامل دیگری که دولت را به این ورطه کشانده است، مربوط به شکست برجام می شود. در واقع هرچند شکست برجام و بدعهدی‌های مکرر آمریکایی‌ها باید موجب شود، دولتی‌ها از این مسئله عبرت بگیرند و مسیر رفع مشکلات کشور از طریق تمرکز بر توان داخلی را در دستور کار قرار دهند؛ اما به نظر می‌رسد روحانی ترجیح داده جبران این شکست را با تکرار همین رویه در سطح منطقه‌ای دنبال کند و سخنان اخیر وی نیز در همین راستا قابل تحلیل است.

تجربه چهار سال گذشته نشان داده، که تنها مسیر پیشرفت ایران و حل وفصل مشکلات کشور، تمرکز بر استعدادهای داخلی و ناامیدی از سراب بیگانگان است. آنچه در دولت یازدهم رخ داد، بر ما ثابت کرد که مسیر چشم دوختن به بیرون، هیچ‌گاه قرار نیست کشور را به جایی برساند. همچنان که حسن روحانی در ابتدای دولت یازدهم اعلام کرده بود برای مذاکرات هسته‌ای اختیار تام دارد و مدعی شده بود می‌تواند مشکلات را حل کند، اما در عمل شدهد بودیم که نه تنها مشکلی حل نشد، بلکه طرف غربی به مراتب گستاخ‌تر از قبل شد.

کار به جایی رسید، که روحانی که قبلا اعلام کرده بود، مسؤولیت کامل مذاکرات با او است، بعد از شکست برجام سعی کرد آن را به دیگران نسبت دهد و در واقع از مسؤولیت برجام شانه خالی کند. 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.