شناسه : 9542526
یادداشت/ سخنی با ابوالمشاغل دولت تدبیر؛

جناب مهندس! دو صد من استخوان باید، که صد من بار بردارد


لازم است توجه شود تمسخر تولید داخلی از سوی یک مسئول بلندپایه اقتصادی و صنعتی به نوعی تمسخر توان داخلی و کل کشور است. کاش جناب مهندس ترکان متوجه بود راجع به موریتانی و زیمباوه سخن نمی گوید.

جناب مهندس «دو صد من استخوان باید که صد من بار بردارد»
نمی‌دانیم با چه استدلالی باید ثابت کنیم برخی و یا بسیاری از انتقادات دلسوزان از تفکرات مسئولین دولت، از سر سیاست پیشگی و جناح بازی نیست. بسیاری از مسائل و معضلات فضای سیاست کشور نه خاستگاه کلیشه‌ای چپ و راست دارد و نه با منافع و مقاصد پنهان دنیای سیاست ارتباطی دارد. آسیب‌های فرهنگی و کم معرفتی شناختی، به واقع عامل بسیاری از ضعف‌های سیاست پیشگان ایران امروز است.

 

نمونه آن اظهارات اخیر مهندس اکبر ترکان –مشاور رئیس‌جمهور و رئیس شورای مناطق آزاد کشور- است که گفته‌اند: «اگر قرار باشد تعرفه واردات برداشته شود، در هیچ صنعتی به‌جز آبگوشت بزباش و قورمه‌سبزی، در هیچ تکنولوژی تولید رقابتی و برتری نخواهیم داشت.»

 

اگر بخواهیم فارغ از هیاهو و جنجال سازی این اظهار نظر را در یک بستر فرهنگی-فکری بررسی نماییم نکات شایسته توجهی قابل عرضه است.

 

اول از همه اینکه شخص جناب ترکان فرد کاملا موثری –اگر نگوییم جزء چند شخصیت محوری-در سیاست توسعه پس از جنگ بوده اند.

 

اگر از مسئولیت های پرشمار و کلیدی ایشان صرف نظر کنیم حداقل باید بگوییم نوع تفکر مهندس ترکان، در میان قاطبه مدیران تکنوکرات، مورد پذیرش بوده و هست. ترکان را می توان نماد توسعه به سبک کارگزارانی دانست و البته اظهارات اخیر ایشان هم بسیار نمادین، پر معنی و البته در عین حال تاسف آور است.

 

اظهارات مهندس ترکان، زنگ خطری مشابه خاطره نظر رزم آرا را به صدا درآورد که گفته بود: «ایرانی ها بدون کمک غرب یک لولهنگ (آفتابه گلی) نمی توانند بسازند». احتمالا این سخن مهندس ترکان هم تقریبا به همین میزان در تاریخ اجتماعی ایران ماندگار خواهد شد و البته سخن نمادین ایشان ارزش یک تحلیل و بازخوانی مفصل و جامع از نوع تفکر و عمل توسعه کارگزارانی را خواهد داشت.

 

به اجمال نکاتی را در ادامه مطرح می شود ولی بدون اغراق می توان گفت تحلیل جامع این سخن نمادین حجمی به اندازه یک کتاب دارد و مولفه های فنی، فکری، تاریخی، فرهنگی و سیاسی را در برخواهد گرفت.

 

از لحاظ فنی و صنعتی سخن مهندس ترکان در حالیکه ایشان بسیاری از پیشرفت های صنعتی ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی را دیده اند بسیار عجیب و غیر قابل درک است.

 

کارشناسان صنعتی و علمی می دانند پیشگام ترین تکنولوژی ها ابتدا در حوزه های نظامی به کارگرفته می شود و صنعت نظامی در همه جای دنیا در صدر اهمیت فنی قرار دارد. جناب مهندس ترکان در برهه 1368 تا 1372 وزیر دفاع جمهوری اسلامی بوده اند. آیا فی المثل ایشان از پیشرفت های حیرت آور صنعت نظامی کشور اطلاع نداشتند و ندارند؟ برد، نوع و کلاس توان موشکی ما در این دوران چقدر پیشرفت داشته است؟

 

گفته‌اند فضل آن است که دشمن به آن شهادت دهد و همگان می دانند قدرت های نظامی غربی، بارها پیشرفت نظامی ایران را تایید کرده و حتی ستوده اند. البته در سایر زمینه های صنعتی هم وضعیت به گونه تحقیرآمیزی که جناب مهندس توصیف کرده اند، نیست.

 

پیشرفت های فنی ایران برای مردم عامی و عادی هم محسوس است. مشخص است که سطح تکنولوژی کشور با صف اول دنیا فاصله دارد اما سیر پیشرفت داخلی قابل قبول بوده و عقب ماندگی مزمن و تاریخی در حوزه علم و صنعت در حال جبران است. منطقا باید بگوییم پیشرفت های صنعت نظامی و سایر صنایع کشور چندان محصول «مدیریت» جناب مهندس و دوستان هم قطار کارگزارانی شان نبوده است. از لحاظ روان شناسی انسان ها نسبت به اقدامات و عملکرد خود حساس هستند و براحتی دستاورها و دسترنجشان را تمسخر و تخفیف نمی کنند.

 

از تحلیل فنی که بگذریم باید بگوییم اظهار نظر جناب مهندس ترکان، منشئی کاملا شناخت شناسانه و فرهنگی دارد. لازم است توجه شود مهندس ترکان، به عنوان شخصیت محوری تفکر اقتصادی دولت یازدهم، با چه ادبیات آزار دهنده ای شخصیت صنعت داخلی کشور را به استهزاء می کشد.

 

تمسخر تولید داخلی از سوی یک مسئول بلندپایه اقتصادی و صنعتی به نوعی تمسخر توان داخلی و کل کشور است. کاش جناب مهندس ترکان متوجه بود راجع به موریتانی و زیمباوه سخن نمی گوید-با ظن قریب به یقین که شهروندی از این کشورها این وجیزه را نمی خواند این مثال آورده شد وگرنه هر قوم و کشوری در جایگاه خودش حقیقتا شایسته احترام است- بلکه راجع به کشور پرآوازه و اصیل ایران سخن می راند.

 

یکی از ضعف‌های عمده تفکر تکنوکراسی وطنی، بی اطلاعی و بی توجهی به تاریخ کشور و مباحث فرهنگی و فکری گذشته و حال است. اگر کمترین میزانی از انس و آشنایی با میراث تاریخی و فنی ایران وجود داشت چنین اظهار نظری به زبان نمی آمد. تفکر تکنوکراسی تاریخ ایران اسلامی را به درستی نمی شناسد یا حداقل در حوزه مدیریت فنی اش رابطه ای با گذشته پرشکوه برقرار نمی کند و رسالت تاریخی را جدی نمی گیرد.

 

آقایان نمی دانند پیشرفت های فنی دنیا با آرمانگرایی فرهنگی و رسالت تاریخی رقم خورده است. تفکر تکنوکراتی آقایان، میان فرهنگ و تکنولوژی تفکیک قائل می شود و این تفکیک ماهیتا سکولاریستی است. جالب است توجه نماییم در دوران پس از جنگ، این تفکر به بهانه اصالت و اولویت پیشرفت و ترقی اقتصادی و صنعتی نسبت به برخی از تبعات ضدفرهنگی و مخرب تکنولوژی محوری، بی توجه شدند و حال پس از چند دهه که عمدتا تقلید از توسعه به سبک غربی صورت گرفت می گویند همان صنعت و پیشرفت را هم نداریم!

 

آقایان برخی یا بسیاری از داشته های فرهنگی را فدای تکنولوژی گرایی به سبک غربی کرده اند و حال به اذعان خودشان نه تکنولوژی داریم و نه فرهنگ! جناب مهندس به تحقیر تکنولوژی داخلی پرداخته اند، چند هفته قبل هم جناب مسجدجامعی با نشریه تجارت مصاحبه کرده اند و از معضلات فرهنگی شهر تهران حرف های بحق و مفصلی زده اند. کسی نیست بپرسد بسیاری از مشکلات فرهنگی تهران نتیجه ریلی است که با نوع مدیریت مهندس کرباسچی و تکنوکرات زدگی ایشان و امثال ایشان، گذاشته شد.

 

متاسفانه کم اطلاعی از تحلیل های فرهنگی، اقتصاد زدگی و شتابی غیرمعقول برای توسعه به سبک غربی بسیاری از معضلات فرهنگی امروز را به بار آورده است. تفکر مدیران کارگزارانی حتی تکنوکراسی هم نیست چرا که تکنوکراسی غربی و تکنیک غربی در محیط اجتماعی و فرهنگی غرب متولد شده و انطباق با سرزمین بومی دارد؛ اما آقایان هیچ توجهی به جنبه های مخرب تکنیک گرایی خود نداشتند و صرفا با شیوه ای فرمال و صوری تکنولوژی غربی را تقلید کردند. اتفاقا دلیل آسیب‌های امروزین ما در حوزه فنی و تکنولوژی نیز تا حد زیادی فرهنگی است.

 

تکنولوژی فقط علم در کنار توانایی فنی نیست بلکه صبغه فرهنگی و در برخی موارد ایدئولوژیک هم دارد. وقتی کشوری می تواند در حوزه تکنولوژی پیشگام باشد که از چرخه باطل تقلید-مصرف بیرون بیاید و به مرحله «ابتکار» و «ابداع» قدم نهد. ابتکار و ابداع در کنار توان علمی و صنعتی، روح برتری طلبی، عزت خواهی و اراده پیشگامی می خواهد. تحقیر خود و خودی کاملا خلاف استقلال و خلاف ابتکارجویی است. از لحاظ فنی بله ما با غرب فاصله داریم اما آقایان بی توجه اند که مزیت فرهنگی ما یک منبع برای ابتکار در تکنولوژی است. اخلاق گرایی، خانواده محوری و آرامش دوستی فرهنگ ما می تواند منبعی برای ابداع تکنولوژی هایی باشد که حتی به رغم تفاوت سطح فنی به دلیل امتیاز فرهنگی، رواج منطقه ای و جهانی پیدا کند.

 

متاسفانه وجود غربگرایی طبقاتی و حتی اجتماعی ما به دلیل بی توجهی مسئولین است. آقای مهندس ترکان با تحقیر به تفاوت فنی تکنولوژی غربی با تکنولوژی های داخلی اشاره کرده اند اما چون تحلیل فرهنگی نبوده همیشه از مولفه های بشدت فرهنگی که پشت این تفاوت سطح وجود دارد غفلت شده است. تا هنگامی که ما حداکثر مدعی هستیم تولید داخل مشابه و مونتاژ «اصل» و « خارجی» است، داستان غم انگیز و تکراری وابستگی وجود دارد و وجود دارد.

 

حتی به این نکته توجه کنید تولید مشابه یک برند تکنولوژیک با مونتاژ در داخل، ضمن مزایای مثبت اقتصادی، از لحاظ فرهنگی مضر و به این معنا است که « مشابه» خوبی ساختیم: هیچ وقت «مشابه» از لحاظ ذهنی و فرهنگی، جای «اصل» را نمی گیرد. امروزه تحلیل تکنولوژی بدون توجه به بازار مصرف، دنیای تبلیغات و شیوه های پیچده و پنهان آن بی معنی است.

 

متاسفانه در فضای داخلی، برند خارجی استیلای اسطوره گون پیدا کرده است. استیلای اسطوره گون یعنی الزاما دلیل فنی و منطقی برای برتری نسبت به تولید داخلی ندارد. علماء جامعه شناسی می گویند تبلیغ کالای تجاری غربی در ایران اکثر دلیل نمی خواهد و « خوب است چون خوب است»! نمی دانم آقایان تکنوکرات که سال ها است تفکرشان محور پیشرفت کشور بوده است به ابعاد فرهنگی تکنولوژی و صنعت اندیشیده اند یا خیر؟

 

تولید داخلی دارای موانع جدی فرهنگی است. اصل اساسی رهایی از این وضعیت « ما می توانیم است». حتی اگر دین اسلام قاعده « لن یجعل الله» نداشت هم منطقا برای پیشرفت یک کشور، استقلال، عزت نفس، اتکاء به درون و حتی تعصب به داخل لازم بود. آقایان تکنوکرات تاریخ بیشتر مطالعه کنند و سرگذشت کشورهایی که جهش اقتصادی کرده اند را این بار از منظر فرهنگی مطالعه کنند. تعصب به کالای داخلی اصل فرهنگی لازم برای پیشرفت فنی است که همه کشورهای پیشرفته در نقاط عطف خودشان رعایت کرده اند.

 

حال دوباره به اظهار نظر اخیر جناب مهندس توجه کنیم که چه بار مخرب فرهنگی دارد چرا که به تحقیر « خودی» پرداخته و طبیتا حتی رواج این روحیه به صنعت نیز صدمه فنی می زند. هر جا با روحیه جهادی عمل شد و مزیت فرهنگی به کارگرفته شد از لحاظ فنی و تکنولوژیکی هم موفق شدیم. انرژی هسته ای، نانوفناوری، صنعت موشک سازی، هواپیما های بدون سرنشین و پیشرفت های پزشکی، نمونه های بزرگی برای ابطال ادعای عجیب جناب مهندس هستند.

 

بی سبب نیست که حضرت آقا بعد از جنگ در توصیه به مسئولین فرموده بودند: «دو صد من استخوان باید که صد من بار بردارد»

دکتر محمد مهدی صادقی

منبع: یزد رسا




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.