شناسه : 11547998
رنگ باختن شعارهای زیبا در حیاط‌خلوت افراطیون؛

داس«ژنرال‌ها» با دانشگاه یزد، چه کرد؟/حذف اتوبوسی اساتید و خداحافظی با قانون‌!


رئیس دانشگاه یزد، مدت‌ها قبل گفته بود: فضاي دانشگاه يزد جناحي نيست، زيرا به نظر من مهم‌ترین ضربه‌ای كه می‌تواند به كشور ما وارد شود، ايجاد شكاف و تفرقه ميان مردم است. بدعتی جدید با عنوان دیکتانوری « سفید » ! که این روزها هم در تحریک فرهنگیان استان یزد نقش ایفا می کند و هم در در رادیکال کردن فضای دانشگاه به نفع اصلاح طلبان افراطی ، ایجاد کرد. جالب تر این که وی مدرک فوق لیسانس ! داشته و عضو در هیأت علمی هم نیست ؛ اما نمایندگی انحصاری وزیر علوم !!! را دارد !

به گزارش یزد آوا ، رئيس دانشگاه يزد در نشست خبری خود با اصحاب رسانه در مرداد سال گذشته در خصوص فضاي حاكم در دانشگاه يزد حرف‌های امیدوار کننده‌ای زد، وی بيان كرد: فضاي دانشگاه يزد جناحي نيست و اميدواريم فارغ از دغدغه‌های جناحي و سياسي بتوانيم كار كنيم زيرا به نظر من مهم‌ترین ضربه‌ای كه می‌تواند به كشور ما وارد شود، ايجاد شكاف و تفرقه ميان مردم است كه اين خطايي بزرگ در جوامع بشري است.

 

محمد صالح اوليا افزود: در دانشگاه نيز بايد تفاوت‌های سياسي را كنار گذاشته و در كنار هم تصويري بهتر و شفاف تر از دانشگاه يزد به نمايش بگذاريم.

 

وي در این نشست تصريح كرد: به اعتقاد من، فردي خدمتگزار است كه به رفع شکاف‌ها مبادرت كند و در فضاي علمي دانشگاه، عمده تلاش خود را در حيطه علم به كار گيرد و اين وظيفه اصلي هرگز نبايد تحت تأثیر سياسي بازي قرار گيرد.

 

حال باید دید با گذشت حدود 9 ماه از این سخنان زیبا و «امید» بخش اولیا چقدر در اجرای آن موفق بوده است.

 

داس «ژنرال ها» با دانشگاه یزد، چه کرد؟
 

عزل و نصب لازمه حیات هر سازمان و نهاد و یک فرآیند طبیعی برای هماهنگی سازمان با مدیریت آن به شمار می‌آید؛ اما زمانی که این عزل و نصب‌ها شائبه سیاست زدگی به خود بگیرد آن هم از سوی دولتی که رئیس آن پیش از انتخابات ادعا می‌کرد با «داس» نیامده و حقوق می‌داند، دولتی که همواره با «تغییر اتوبوسی مدیران» مخالفت می‌کرده، عجیب و قابل تأمل است.

 

اولین تغییر اتوبوسی در دانشگاه یزد با عزل معاون فرهنگی دانشگاه یزد «کلید» خورد. بعد از معاون فرهنگی نوبت به تغییر معاون مالی و اداری رسید. رئیس دانشکده معدن هم به بهانه چند امضا (که احتمالاً خودجوش اخذ شده بود) مجبور به استعفا شد.

 

پس از وی مسئول دفتر نظارت عزل شد! مدیر گروه اقتصاد نیز بدون اطلاع و مشخص شدن رئیس گروه جدید با دستپاچگی هر چه تمام تر برکنار شد! سرانجام هم نوبت به دانشکده فیزیک رسید و ریاست این دانشکده در یک روز تعطیل از سمت خود عزل شد!

 

شنیده‌ها حاکی است دانشکده‌های «علوم انسانی» و «ادبیات فارسی» نیز از تغییرات بی‌نصیب نخواهند بود و به زودی از مقام خود عزل می‌شوند!

 

فشار از پائین، فشار از بالا!
پر واضح است که این همه عزل و نصب در این مدت کم بدون حمایت و پشتوانه امکان‌پذیر نیست. یکی از ابزارهایی که در این مسیر همواره به ریاست دانشگاه یزد کمک کرده است، تشکل نو ساخته توسعه و اعتدال است. تشکلی که اعضای آن با روی کار آمدن اعتدالیون از قالب قبلی خود- یعنی فعالیت در قالب انجمن‌های علمی و شوراهای صنفی- فاصله گرفت و نهادی جدید بنا نهاد.

نهادی که محدودیت‌های قبلی را نداشت و در اندک زمانی به نورچشمی روسا بدل شد.

 

نقش این تشکل در ایجاد جو روانی و القای حس مخالفت با اساتید ارزشی در بین دانشجویان و در نتیجه دادن بهانه برای عزل آن‌ها نمود پیدا کرد.

 

به گفته منابع آگاه فشار شخصیت‌های وابسته به احزاب منحله، چهره‌های منفور سیاسی و تهدیدهای ایمیلی هم یکی دیگر از شیوه‌هایی است که از چندی پیش افراطیون برای تغییر جو دانشگاه یزد در پیش گرفته‌اند.

 

خداحافظی با قانون و انتخابات آزاد و شفاف
طبق مصوبه شورای انقلاب فرهنگی و آئین نامه جامع دانشگاه، انتخاب رئیس هر دانشکده به عهده رئیس دانشگاه است؛ اما برای القای حس دموکراتیک بودن (؟!) مقرر شد که رئیس هر دانشکده را اساتید همان دانشکده انتخاب کنند نه ریاست دانشگاه.

 

حال چه کسانی حق رأی دارند؟ رئیس، معاون و رئیس گروه‌هایی که قبلاً از جانب ریاست دانشگاه انتخاب شده‌اند! و البته دو نفر از اساتید که سرپایی (؟!) و به عنوان ریش‌سفید انتخاب می‌شوند.

 

اولاً در این مسیر همه اساتید حق رأی ندارند، ثانیاً این رأی گیری‌ها در بسیاری از موارد سبب «ايجاد شكاف و تفرقه ميان مردم» همان که دکتر اولیا از آن گله داشت، شده است.

 

در دانشکده علوم اجتماعی، اساتید باسابقه در اعتراض به مساوی بودن رأیشان با اساتید جدیدالورود جلسه را ترک کردند!

 

در دانشکده منابع طبیعی، دو نامزد رأی مساوی کسب کردند که سبب دعوا و درگیری بین دو طرف شد!

 

اجرایی شدن این طرح در دانشکده برق و کامپیوتر باعث دعوا بین دو گروه مذکور شد تا جایی که ریاست دانشگاه مجبور به ورود به ماجرا و کنار گذاشتن ماسک زیبای دموکراسی شد.

 

این نوع انتخاب رئیس دانشکده‌ها فارغ از اینکه خلاف مصوبه انقلاب فرهنگی و قوانین کشور است (تا جایی که محل اختلاف بین مجلس و وزارت آموزش عالی هم بوده) موجبات ایجاد اختلاف در بین اساتید را هم فراهم آورده است. ظاهراً تنها هدفی که از اجرای این برنامه دنبال می‌شود کم کردن هزینه‌های احتمالی انتخاب اساتید برای ریاست دانشگاه است.

 

بدین صورت که افراد انتخابی ریاست دانشگاه در یک انتخابات نیابتی فرد مد نظر وی را انتخاب می‌کنند، در نتیجه نظر وی اعمال می‌شود و هزینه‌های گزینه‌های این‌چنینی هم در پای رأی عموم و دموکراسی قربانی می‌شود!

 

زنده‌باد مخالف من!
تا کنون مرسوم بوده است که نماینده شهر یزد به عنوان یکی از اعضای هیئت امنای دانشگاه یزد منصوب می شده است اما دولت تدبیر به سرکردگی رئیس حزب منحله و غیرقانونی مشارکت در یزد بدعتی جدید با عنوان دیکتانوری « سفید » !  که این روزها هم در تحریک فرهنگیان استان یزد نقش ایفا می کند و هم در در رادیکال کردن فضای دانشگاه به نفع اصلاح طلبان افراطی ، ایجاد کرد. جالب تر این که وی مدرک فوق لیسانس ! داشته و عضو در هیأت علمی هم نیست ؛ اما نمایندگی انحصاری وزیر علوم !!! را دارد !

 

ظاهراً از آنجا که دکتر جوکار نماینده حوزه انتخابیه یزد و صدوق اصولگرا و جز جناح مخالف دکتر اولیاء محسوب می‌شود با حکم فرجی دانا این بار تابش نماینده اردکان، خواهر زاده رئیس دولت اصلاحات و طرفدار پر و پا قرص دولت اعتدال به عنوان عضوی از هیئت امنای دانشگاه یزد منصوب شد!

 

تک صدایی، بها دادن به فتنه گران، دور زدن قانون و هزاران فعالیت حزبی و جناحی دیگر دانشگاه یزد را تبدیل به حیاط‌خلوت فتنه گران کرده است.

 

سخنرانی جلایی پور از اعضای حزب منحله و غیرقانونی مشارکت و شخصی که سابقه حضور در کنفرانس برلین را هم در سابقه خود دارد به عنوان تبارشناس انقلاب در دانشگاه یزد، حمله به دفتر انجمن اسلامی و تلاش برای آتش زدن آن، زیر پا گذاشتن مصوبه شورای عالی امنیت و قوه قضائیه با انتشار گسترده تصاویر رئیس‌جمهور اسبق در نشریات و شکستن درب اتاق یکی از اساتید دانشگاه و ورود غیرقانونی به دفتر وی و... رفتارهای این‌چنینی همه و همه نشان از جولان جریان‌های افراطی در دانشگاه یزد دارد.

 

جریان‌هایی که هیچ حد و حصری برای خود متصور نیست و شعارهایی نظیر «زنده‌باد مخالف من» و پرهیز از خشونت تنها لقلقه زبانشان است. جریان‌هایی که چنان عرصه را برای خود باز دیده‌اند که از تهدید و فشار به حمله فیزیکی روی آورده‌اند.

 

اکنون به نظر می‌رسد باید همراه با مسئولان دانشگاه یزد و نهادهای نظارتی به انتظار نشست و دید این جریان‌ها در آینده با دانشگاه یزد چه می‌کنند!

منبع: عصر فرهنگ




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.