شناسه : 9173130
یادداشت/ طاهره‌السادات علوی

در سوگ «خاتمی زنده‌دل...»


خدا آيت‌الله خاتمي را رحمت كند. بعد از شهيد صدوقي امام جمعه يزد بود. من پاي تلويزيون در خانه نشسته بودم. ايشان در تلويزيون گفت: به من مي‌گويند: بيا جزء خبرگان كانديدا شو. خدا مي‌داند من حالش را ندارم. از بس اصرار كردند، من آمدم اسمم را نوشتم. اگر رأي داديد که خوب، مجبور هستم قبول ‌كنم. اما اگر رأي نداديد....

یزد آوا؛ استان دارالعباده یزد در دوره‌های گوناگون، مفاخر بزرگی را در دامان خود پرورش داده است؛ مفاخری که شعاع تاثیرشان گاه جهان اسلام و فراتر از آن را نیز درنوردیده است. آیت‌الله‌العظمی سید محمد کاظم طباطبایی( صاحب عروة‌)، آیت‌‌‌الله‌العظمی حائری میبدی(مؤسس حوزه علمیه قم)، شهید آیت‌الله صدوقی،آيت‌الله خاتمی، آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله اعرافی، محمدعلی جعفری(فرمانده کل سپاه پاسداران)، سیدحسن فیروزآبادی(رئیس ستاد کل نیروهای مسلح)، از جمله شخصیت‌هایی هستند که مردمان دارالعباده به وجودشان مباهات می‌کنند.

آبان‌ماه هر سال، یادآور خاطره تلخ رحلت یکی از شخصیت‌های افتخارآفرین استان یزد است؛ شخصیتی همچون آیت‌الله سید روح‌الله خاتمی که بعد از رخ در نقاب خاک کشیدن، حجاب از چهره‌اش آن‌سوتر رفت و فضائل وجودی‌اش بیش‌تر شناخته شد.

مرحوم‌ آیت‌الله خاتمی ارادتی خاص به رهبر معظم انقلاب داشتند و رفتار و گفتارشان به خوبی این پیوند عمیق را نشان می‌داد. خاطره حجت‌الاسلام ذوالقدر فرمانده سابق تیپ امام جعفر صادق(ع) در این باره خواندنی است:

«در زمان جنگ، آیت الله خامنه‌ای به تیپ الغدیر تشریف بردند. من نیز در خدمت ایشان بودم. معظم‌له در جمع رزمندگان استان یزد، سخنرانی کردند، سپس به سنگر فرماندهی رفتیم .

ناهار را در آن سنگر صرف نمودیم . آیت‌الله سید روح‌الله خاتمی نیز حضور داشتند. ایشان با دست‌های لرزان خود، کاسه بزرگی را برداشت، مقداری ماست داخل آن ریخت و بعد شروع به درست کردن دوغ نمود. دوغ آماده شد. کاسه دوغ را خدمت مقام معظم رهبری آورد و فرمود: آقا دوغ را برای شما درست کرده ام .

آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: شما خیلی به زحمت افتاده‌اید، خودتان میل بفرمایید.

آیت‌الله سید روح‌الله خاتمی گفت: اول شما تناول بفرمایید و سپس از باقیمانده آن به عنوان تبرّک خواهم خورد .

مقام معظم رهبری خواستند کاسه را بگیرند که آیت‌الله خاتمی فرمود: نه! می‌خواهم با دست خودم به شما دوغ بدهم! بعد با دست‌های لرزان خود کاسه را نگه داشت و آقا از آن دوغ آشامیدند.

پس از آن‌که مقام معظم رهبری از آن دوغ نوشیدند، آیت‌الله سید روح‌الله خاتمی کاسه را بر زمین گذاشت، آن را چرخاند و بعد لب‌های خود را بر همان جایی که آقا از آن‌جا دوغ میل کرده بودند گذاشت و دوغ را آشامید.»

ژرف‌نگری و روشن‌فکری ایشان، شگفتی رهبر معظم انقلاب را هم در آن دوران برانگیخته بود:

«یک وقت در سال‌های 50، 51 که عوامل دستگاه به هر بهانه‌ای جنجال به پا می‌کردند، یک جنجالی درست کرده بودند تا بین گروه‌های اسلامی مذهبی و مبارز اختلاف بیندازند؛ به بعضی‌ها تهمت می‌زدند، بعضی از روحانیون و بعضی از علما و بزرگان را متهم می‌کردند به اتهامات فکری عقیدتی و مثلا می‌گفتند فلان کس وهابی است یا فلان کس سنّی‌مسلک است یا فلان کس به اهل بیت بی‌اعتقاد است و از این مطالب درست می‌کردند و اصل جریانات از جاهای سیاسی هدایت می شد. یک عده افراد پاک‌طینت هم از روی اعتقاد، دنبالش را می‌گرفتند، یک عده جنجال می‌کردند و یک عده هم از آن طرف دفاع‌های بد می‌کردند که در نتیجه جنجالی درست می‌شد.

همان وقت‌ها من چند بار با آقای خاتمی ملاقات کردم. هم در یزد و هم در مشهد، همین مسائل را ایشان به عنوان شکوه و درددل مطرح می کردند و این در حالی بود که در مشهد و تهران و همه‌جا دشمن این درگیری‌ها را به وجود آورد و من در این رابطه با ایشان صحبت می‌کردم می‌دیدم دقیقا آن‌چه را که من در ذهن دارم از زبان ایشان می‌شنوم. یعنی ایشان آن‌چنان درست و روشن فکر می‌کردند و روی مرز حرکت می‌کردند که من واقعا از سن ایشان تعجب می‌کردم؛ زیرا جوان‌ها و ما که این‌گونه فکر می‌کردیم، کتاب‌ها را می‌خواندیم و با همه معاشرت می‌کردیم و به مسافرت می‌رفتیم و در صحنه‌ها حضور داشتیم یک چیزهایی می‌فهمیدیم؛ اما یک ملایی که از لحاظ سنی آن وقت‌ها جزو افراد مسن یا پیرمرد محسوب می‌شد و در اردکان یعنی دور از مرکز این طور در متن قضایا بود، برای ما تعجب داشت و این نبود مگر همان روشن‌بینی و آگاهی این مرد بزرگ.»

مرحوم آیت‌الله خاتمی استاد برجسته اخلاق بود و بیش از «گفتار»، با «رفتار» خود جرعه‌های سلوک را در کام مشتاقان فرومی‌ریخت. این عالم پارسا هیچ‌ مسؤولیتی را برعهده نمی‌گرفت؛ مگر این‌که نشانه‌هایی از رضای خدا و عمل به تکلیف را در آن دیده باشد.

خاطره شنیدنی حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی درباره این ویژگی آيت‌الله خاتمی شنیدنی است:

 «خدا آيت‌الله خاتمي را رحمت كند. بعد از شهيد صدوقي امام جمعه يزد بود. من پاي تلويزيون در خانه نشسته بودم. ايشان در تلويزيون گفت: به من مي‌گويند: بيا جزء خبرگان كانديدا شو. خدا مي‌داند من حالش را ندارم. از بس اصرار كردند، من آمدم اسمم را نوشتم. اگر رأي داديد که خوب، مجبور هستم قبول ‌كنم. اما اگر رأي نداديد، چه بهتر! من از اين «چه بهتر» او لذت بردم».

این عالم برجسته چنان مورد توجه حضرت امام خمینی بود که امام امت در پیام تسلیت به مناسبت رحلت ایشان، ایشان را «روشنفکر متدین» و «یکی از پرفروغ‌ترین چهره‌های تقوا و خلوص و ایمان» اسلام و ایران نامیدند که «اگر نتوان گفت بی‌نظیر،مسلما کم‌نظیر بود» :

«... اسلام و ایران یکى از پرفروغ‌ترین چهره ‏هاى تقوا و خلوص و ایمان خود را از دست داد. برادر عزیزم، خاتمى زنده دل، چهره تابناک مبارزات خستگى ناپذیر روحانیت روشن ضمیر در دهه‌‌هاى اخیر این مرز و بوم بود. او روشنفکرى متدین و مجتهدى بزرگوار، و از خوبان امینى بود که اگر نتوان گفت بى‌‌نظیر، مسلماً کم نظیر بود. او با گوشت و پوست خود مبارزه را مى‏ فهمید؛ و سختی هاى آن را چون شربتى گوارا مى ‏نوشید. او یار و پناه محرومان بود. او یک عمر با تحجر و واپسگرایى جنگید؛ و یکى از طرفداران بى‏بدیل اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- در عصر فریب و خودپرستى بود. او پاک زیست و پاک مرد، و پاک در جوار رحمت ربّش آرمید...»

متاسفانه سهل‌‌انگاری و فقدان برنامه‌ریزی مدوّن مسؤولان ذیربط در دوره‌های گوناگون باعث غفلت اغلب مردم بخصوص جوانان دارالعباده از شخصیت‌های برجسته خویش شده است؛ شخصیت‌های الهام‌بخشی که آیت‌الله خاتمی نیز از جمله آن‌هاست. و چه شایسته است مسؤولان ارشد استان با تشکیل اتاق فکر، فارغ از شعارها و عملکردهای ظاهرگرا، زمینه‌های آشنایی نسل جوان استان با چهره‌هایی همچون «خاتمی زنده‌دل» را فراهم آورند. بی‌گمان در دوران شدت‌یافتن جنگ نرم، آشناساختن جوانان با این اسوه‌های اخلاقی و رفتاری، آنان را به میزان فراوانی در برابر هجمه‌های شیاطین خارجی و عوامل داخلی‌شان مصونیت‌ خواهد بخشید.

نویسنده: طاهره‌السادات علوی

منبع: یزد رسا

 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.