شناسه : 17254933
در پی افاضات بلندگوی فتنه در یزد!

سوراخ دعا را گم کرده‌اند!


چندی پیش یکی از تشکل های دانشگاه یزد با دعوت از شخصی، تلاش جدیدی را در راستای بدل کردن دانشگاه یزد به جولانگاه اصلاح طلبان در راستای تطهیر فتنه گران آغاز کرد و در ادامه تلاش شد چهره موجهی از این معاندین ارائه شود.

یزد آوا؛ در ادبیات فارسی حکایت آموزنده و کاربردی داریم که ظاهراً ماجرای شهرت آن از این قرار بوده که:

شخصی به وقت "استنجاء" (شستن بدن بعد از قضای حاجت) به جای خواندن دعای ویژه ی این کار یعنی " ...اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین" "خدایا کثافات جسمی را از خودم پاک کردم، چنین باد که پلیدی معنوی هم از من پاک گردد "به اشتباه دعای " ...اللهم ارحنی رائحه الجنه" "خدایا من بینی جسمی‌ام را می‌شویم، چنین باد که بینی روحی‌ام نیز پاک شود تا بوی بهشت به مشامم برسد" را که ویژه‌ی "استنشاق" (شستن سوراخ بینی) است می خواند. پس از این کار شخصی این دعا کردن اشتباهی او را شنید و به او گفت:« ورد را خوب بلد هستی، ولی سوراخ دعا را گم کرده ای»

این حکایت درجلد چهارم کتاب مثنوی معنوی، جناب مولوی (رض) آمده است:

آن یکی در وقت استنجا بگفت / که مرا با بوی جنت دار جفت

گفت شخصی: «خوب ورد آورده ای» / «لیک سوراخ دعا گم کرده ای»

ای تواضع برده تو پیش ابلهان / وی تکبر برده تو پیش شهان

هم چنین حب الوطن باشد درست / تو وطن بشناس ای خواجه درست

این عبارت از آن تاریخ به صورت ضرب المثل درآمده است.

گاهی اتفاق می افتد که شخص کم مایه ای به اتکای محفوظات و مسموعاتش در غیر موقع و مورد معین اظهار فضل می کند که کمترین ار تباطی با موضوع مورد بحث ندارد. یعنی کسی نا به هنگام و در جای نادرست چیزی بگوید که گرچه ممکن است درست باشد، ولی کم ترین ارتباطی با موضوع مورد گفت و گو ندارد. پاسخ عقلا و ظرفای مجلس به این زمره از مردم این است که: دعا بلدی ولی ، سوراخ دعا را گم کردی ، یعنی چیزکی حفظ کرده ای ولی نمی دانی کجا مصرف کنی.

اینها را نوشتم تا بگویم زیاد داریم و می شود! که در این زمانی که اسباب دانایی بیشتر و در دسترس تر است بازهم سوراخ دعا گم شود. حتی مثلا یک شخصی که لباس روحانیت را هم دارد یادش برود علمش را کجا گذاشته است و این علم را نبرد با خودش در جلسه ای بسیار مهم! که با حضور 40 دانشجو برگزار می شود، وانگهی صحبت از اربعین و ولایت فقیه و مذاکره امام حسین علیه السلام آنهم در یک ساعت کند.

مثلا در بیاید و بگوید اصلا پوشش خبری پیاده روی اربعین حسینی چه کار بدی است که صدا و سیما انجام می دهد!

جل الخالق! این خرده علم هم عجب ماجراهای تاریخی ای می سازد!

بگذارید از این کلافگی خلاصتان کنم:

چندی پیش یکی از تشکل های دانشگاه یزد با دعوت از شخصی، تلاش جدیدی را در راستای بدل کردن دانشگاه یزد به جولانگاه اصلاح طلبان در راستای تطهیر فتنه گران آغاز کرد و در ادامه تلاش شد چهره موجهی از این معاندین ارائه شود.

این شخص که از حامیان اصلی فتنه در خطه یزد است و خود را فاضل میبدی می نامد، در دانشگاه یزد به سخنرانی پرداخت.

عدم اقبال دانشجویان به این سخنرانی با حضور حدود 40 نفر از دانشجویان سخنران را نیز شگفت زده کرده بود. میبدی در این نشست با انتقاد از عملکرد صدا و سیما در پوشش مراسم اربعین آن را نوعی القای احساسات به جامعه دانست و تاکید کرد باید عقلانیت جو احساسی حاکم بر جامعه را کنار بزند!

وی در ادامه با پیگیری مشی سوخته اصلاح طلبان در تفسیر ذهنی صرف از ولایت ائمه خواستار به نقد کشاندن همه حتی ائمه معصومین شد و استدلالاتی نیز ارائه کرد.

این گفته ها را باید همان نقد ولایت فقیه دانست! که مدتی است عناصر هدایت شده پس از سخنرانی مبهم دکتر روحانی در افتتاح نمایشگاه مطبوعات پی گرفته اند.

میبدی در خصوص مذاکره با کشورهای دیگر با اشاره به سه اتفاق اساسی در تاریخ سیاسی اسلام، صلح امام‌حسن (ع) با معاویه، جنگ امام‌حسین (ع) با یزید و قبول ولایت‌عهدی مأمون از جانب امام‌رضا(ع)، گفت: دین اسلام بر مذاکره و گفتگو و ضرورت حصول توافق با دشمن تأکید دارد. و در ادامه افزود: در اسلام اصل بر مذاکره است و ائمه ما حتی امام حسین علیه السلام نیز قبل از جنگ با دشمنان مذاکره می کرد.

در پایان این سخن راندن یک ساعته یکی از اعضای تشکل توسعه و اعتدال دانشگاه یزد با حمله به نظام اسلامی و حجاب بانوان، چادر را نماد عقب ماندگی دانسته و آن را با پالان الاغ یکی دانست که موجب اعتراض برخی از بانوان حاضر در این جلسه شد.

از نکات قابل تامل در این میان عدم درک فتنه گران از این موضوع است که در جامعه جایی ندارند و عدم اقبال دانشجویان نیز برای شنونده عاقل گویای خیلی از مطالب است.

به خوانندگان محترم این نوشتار توصیه می کنم این صحبتها را خودتان از زبان سخنران گوش کنید تا شائبه ای نباشد و بنگرید که چقدر سوراخ دعا جابجا شده است!

آخر اربعین مولا و این گردهمایی و رویداد بزرگ و حادثه حیرت آوری که با حضور ادیان مختلف در آن رکورد شرکت متکثر از لحاظ دین و مذهب را شکستته برای یک حوزوی جای مناقشه دارد؟

وقتی که بزرگترین بایکوت خبری عصر حاضر متوجه این شگفتی جمعیتی است و رسانه های مدعی آزادی بیان و صداقت آنرا نمی بینند، جای آن است که یک حوزوی! در دانشگاه! زبان به مغلطه بگشاید و صدا و سیما را محکوم کند که تو که پوشش داده ای هدفت احساساتی کردن مردم به معنای دور کردن از عقلانیت بوده است؟!

ننگ بر آن عقلانیتی که معجزه حضرت حسین علیه السلام را از ورای صدها سال تلاش برای فراموش سازی نبیند. چقدر با عناوین و ابزارهای مختلف در طول تاریخ کوشیدند تا راه حسین علیه السلام را گم کنند و این مسیر هر لحظه پر رنگ تر شد؟ از تلاش برای تخریب حرم مطهر شهدای کربلا و محو کردن قبور گرفته تا تحریف هدف از این حماسه و حرکت بزرگ.گاهی عده ای را چه می شود که با اندک دانشی که خود را علامه قلمداد می کنند و بجای پرداختن به این همه موضوع که اصل و ریشه اسلام و عقاید دینی ما را به شبیخون و هجمه وبازی و تمسخر و تحریف گرفته اند، با ادعای اکتشاف حقیقت به مبانی حمله می کنند و خود منجی پنداری رنجشان می دهد.

انگیزه نوشتن این مطالب را در سخنرانی دیشب استاد انصاریان در یادواره ای که مناسبت اولین سالگرد تدفین شهدای گمنام و ایام عزای دهه پایانی ماه صفر در تکیه امیرچقماق به مدت هشت شب برگزار می شود جستجو کنید. آنجا که ایشان بیان داشتند:

اگر رسول الله صل الله علیه و اله وسلم امروز زنده بودند، پیاده روی را از مدینه تا کربلا انجام می دادند. این یعنی پیامبر اعظم و مکرم اسلام که عقل کل عالم امکان است چنین روش و سیره ای دارند. این را استاد انصاریان می گوید که سالهای متمادی در دین و منابع اصیل به مطالعه و تحقیق و تفحص مشغولند و وقتی به یزد آمدند از همان شب اول یک درخواست از میزبانان داشتند: «اگر از همین شب اول برای من میز مطالعه فراهم کنید بهتر است» چرا که ایشان برای این مدت اقامت خود در یزد نخواستند فرصت مطالعه ولو برای یک شب را از دست بدهند، برای همین هم  انبوهی کتاب با خود آورده اند. طلبه ای از دوستان را دیدم که بعد از جلسه دیشب سراسیمه می رفت. بعد از احوالپرسی از او پرسیدم: کجا با این عجله؟ گفت: «الان بیست دقیقه ای با استاد انصاریان صحبت می کردم. صحبتهای ایشان بدجور هوایی ام کرد. ایشان به من گفت: طلبه باید حداقل 15 سال عمیقا مطالعه کند تا به درد بخورد! تصمیم دارم در درسم جدی تر از قبل تلاش کنم»

تمام کنم! و توجه شما را به این مطلب آمریکایی! جلب نمایم:

درحالیکه بسیاری ازرسانه‌های دیداری و شنیداری جهان امروز باسکوت خود از کنار باشکوهترین اجتماع بشری به راحتی درحال گذشتن هستند اما دراین میان نشریه معروف آمریکایی «هافینگتون پست»درمقاله ای به زیارت میلیونی اربعین حسینی پرداخته است.

هافینگتون پست مینویسد:

اربعین بزرگ‌ترین گردهمایی جهان است وبا این وجود، احتمالاً شما تاکنون چیزی درمورد آن نشنیده‌اید.

اربعین هرتجمع دیگری رادرنظرکوچک می‌کند ودرسال گذشته جمعیت آن به مرز۲۰میلیون رسید.

هافینگتون پست میافزاید: «یک بخش ازاین مراسم سوگواری که هرمشاهده کننده ای ر ابهت زده می‌کند دیدن این صحنه است که هزاران چادر که آشپزخانه موقت هستند توسط روستاییان منطقه در کنار مسیرزائران برپاشده است.

گردانندگان موکبها، جلوی زائرین را می‌گیرند، باآن‌ها راه می‌روند و از آن‌ها خواهش می‌کنند که دعوت آن‌ها را بپذیرند که اغلب شامل یک مجموعه کامل از خدمات مناسب برای پادشاهان است: درابتدا پاهای شما ماساژ داده می‌شود ،سپس غذای گرم وخوشمزه تعارف می‌کنند و بعد از آن از شما دعوت می‌شود که استراحت کنید، درحالیکه لباس‌های شما شسته و اتوزده می‌شود و بعد از بیداری به شما بازگردانده می‌شود و البته همه اینکارها رایگان و بامهربانی صورت می‌گیرد.»

به نوشته هافینگتون پست «درواقع نام شیعیان باید در چند زمینه درکتاب ثبت رکوردهای جهانی گینس ذکر شود:

بزرگ‌ترین گردهمایی سالانه، طولانی‌ترین میز غذاخوری مستمر، بالاترین میزان غذای رایگان به مردم، بیشترین و بالاترین میزان افراد داوطلب برای خدمت در یک واقعه منحصر که تمام آن‌ها تحت خطرقریب‌الوقوع بمب‌گذاری‌های انتحاری اتفاق می‌افتد.»

تنها نگاه به انبوه جمعیت، نفس شما را بند می‌آورد و آنچه که به این نمایش عظیم اضافه می‌شود این است که هرچه شرایط امنیتی بدترمی‌شود افراد بیشتری انگیزه پیدا می‌کنند که تروریست‌ها رابه چالش بکشند وبه آن‌ها ثابت کنند که نمی‌توانند سد راه زائرین شوند. بنابراین،این مراسم سوگواری تنها یک مراسم مذهبی نیست، بلکه نشانه پررنگی ازمقاومت است.

حسین کیست؟

سوالی با این عمق که می‌تواند باعث شود افراد دین خود را تغییر دهند و تنها زمانی می‌تواند پاسخ داده شود که شما با پای پیاده به حرم حسین رفته باشید.»

این مطلب آمریکایی است ولی از جنس عقلانیت و فهم حقیقت! واضحاً نشان می دهد که حتی یک نفر در خود آمریکا می تواند با همین تصاویر حقیقت را درک کند و از جنش عدالت و حقیقت باشد و یک نفر در حسینیه ایران باشد و حقیقت را گم کند و البته سوراخ دعا را!

انتهای پیام/




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.