شناسه : 12070210
برهانی؛ کارشناس برجسته مسائل سیاسی:

غرب به دنبال تشديد شكاف دو قطبي در جامعه ايران است/ مذاکره شش کشور دنیا با ایران یعنی مقاومت ملت ایران نتیجه داده است


کارشناس مسائل سیاسی: وقتي دنيا مي بيند شش كشور يك طرف ميز قرار گرفته اند و ايران يك طرف ديگر متوجه می شود مقاومت ایران نتیجه داده و قدرتمندان گویا بالاخره ناچار شده اند برخی واقعیات را در خصوص ایران بپذیرند.

عصر فرهنگ، چند روزی از بیانیه لوزان  می گذرد و تحلیل های مختلفی از سوی سیاسیون و تحلیلگران با دیدگاه های مختلف ارائه شده است.
در این خصوص و به مناسبت روز ملی فناوری هسته ای مصاحبه ای داشتیم با جعفر برهانی کارشناس مسائل سیاسی و استاد دانشگاه که به شرح ذیل از نظر خوانندگان محترم می گذرد:

 

جناب استاد ضمن تشکر بخاطر وقتی که در اختیار ما گذاشتید - به عنوان اولین سوال مطرح می کنم .هر بار پس از توافق،شاهد روایت ها و تفسیرهای متفاوت درمسائل حساس مذاکرات هستیم.به نظر شما تفسیرهای متعدد از توافقات بين ايران و 5+1 چطور قابل توجیه است؟
علل متعدد و البته مرتبط و مکمل دارد. يك علتش اين است كه مذاكرات همزمان سياسي و فني است و موضوعات متنوعي را دربرمي گيرد.

علت دومي كه برخي نقل مي كنند اين است كه در برابر متن زود كوتاه مي آييم و گويا عجله داريم.  آيا واقعا نمي شد متن توافق مثلا ژنو به گونه اي تنظيم شود كه تفسير متفاوت از حدود نيم ساعت بعدش توسط خود مقامات حاضر در توافقنامه روي آنتن نرود؟!  البته در دور كنوني با تذكرات رهبر معظم انقلاب ، تيم هسته اي تقويت شده و تلاش شده از اين مسئله فروكاسته شود. با این حال باز هم شاهد تفاسیر متفاوت از بیانیه هستیم.

علت سوم اين است كه امريكا و حتي هيئت حاكمه ساير كشورهاي غربي براي از ميدان بدر كردن و خنثي كردن تبليغات رقبا و منتقدين  داخلي خود نياز دارند دستاوردهاي خود را چرب تر و سنگين تر نشان بدهند. علت چهارم اين است كه غرب بخصوص آمريكا با نمايش تبليغاتي كنوني  بتواند با كمترين هزينه ،كمر مقاومت را در منطقه حساس آسياي غربي (خاورميانه) بشكند و از هزينه هاي خود براي مهار بيداري اسلامي در حال و آينده بكاهد.

چگونه؟
واضح است. آمريكا با بزرگ نشان دادن به اصطلاح دستاوردهاي خود مي گويد: ببينيد ايران بعنوان محور مقاومت كه مي‌گفت تسليم نمي شويم ،عاقبت نتوانست در برابر تحريم هاي به اصطلاح فلج كننده تاب بياورد و مردم ايران مجبور شدند به دولتي راي بدهند كه با غرب سر سازش دارد! آمريكا به خيال خودش به ملت ها مي گويد: ببينيد ديگر نياز نيست ما حتما تهاجم نظامي داشته باشيم،بلكه با تحريم مي توانيم شما را مهار كنيم. بعد دولت ها با كوچكترين تهديد، منافع ملي خود را مي فروشند.

 

به بيان ديگر آمريكا مي خواهد آرايش منطقه اي را از اين پس راحت تر بچيند و مطمئن باشد كه در برابر آن ايستادگي صورت نمي گيرد يا دست كم مطمئن شود كه مقاومت تكثر پيدا نكند و در آينده مشكل ساز نشود.

 

با اين وصف اگر توافق جامع نهايي مثلا در تيرماه نهايي شود، مواضع غرب در قبال ايران را چگونه مي بينيد؟
به خيلي مسائل بستگي دارد. اما بطور كلي نظر بنده اين است كه غرب خصوصا امريكا خيلي حساب شده وارد شده و عجله دارند سراغ مسائل اساسي تر كه با ماهيت انقلاب اسلامي سروكار دارد بروند و در اين زمينه به خيال خود ايران را مهار و منفعل كنند. لذا همانطور كه قبلا و همين حالا بارها گفته اند، بحث حمايت ايران از به اصطلاح تروريسم و به اصطلاح نقض حقوق بشر و كنترل توانايي نظامي ايران را پيش خواهند كشيد. همين الان هم رفع تحريم هايي كه وعده داده شده  صرفاً محدود به تحريم هاي ناشي از مسائل هسته اي است و ساير تحريم ها بقوت خود باقي است.

 

غرب همچنان پيوسته تلاش خواهد كرد كه امنيت رژيم اشغال گر هر چه بيشتر تامين، راه گسترش اهداف اين رژيم هموارتر،بيداري اسلامي كاملا خنثي و نقش آفريني ايران در منطقه از بين برود و ماهيت انقلاب اسلامي كه استقلال طلبي، استكبارستيزي، عدالتخواهي و دفاع از مستضعفين و مسلمانان است مخدوش شود و ايران از حالت الگوي دردسر ساز در منطقه و جهان (دردسرساز براي آمريكا واياديش) خارج شود.

 

يعني مي گوييد فشارها پس از توافق هسته اي بر ايران تجديد و تشديد خواهد شد؟
غرب و امريكا با تجربه مسئله هسته اي طمع زيادي پيدا كرده كه ايران را در مسائل اساسي تر كه ذكر كردم مهار كرده ، شكاف دو قطبي را در جامعه ايران تشديد و به خيال خام خود، رهبري را در هدايت انقلابي نظام و جامعه در تگناي شديد و در برابر كارهاي انجام شده قرار بدهند.

 

اما موفقيت آمريكا و رژيم صهيونيستي بستگي به نوع رويكرد دولت در مديريت كلان كشور پس از رفع تحريم هاي هسته اي دارد. البته پاسخ دقيق تر اين سوال را بايد تيم ديپلماسي كشورمان بدهند كه براي بهانه ها و چالش هاي بعد مسائل هسته اي چه فكري كرده اند .

 

اما آنچه روشن است اين است كه دولت چگونه از فرصت رفع تحريم هاي مهم مانند مالي ، بانكي و نفت استفاده كند. اگر از فرصت بوجود آمده بصورت جدي و جهادگرانه براي تقويت ساختار اقتصادي كشور و تحقق اقتصاد مقاومتي و رفع نقاط ضعف كشور در حوزه هاي مختلف استفاده كنيم، حربه دشمن بلااثر و لذا تهديداتش در حوزه هاي به اصطلاح تروريسم،حقوق بشر و موشك هاي بالستيك در آینده كم مايه خواهد شد.

 

از فرصت هاي پيش آمده بعد از توافق لوزان سخن گفتيد، چه فرصت هایی را در این باب متصور هستید؟  مسئولین چگونه باید از فرصت های ایجاد شده در جهت منافع ملی استفاده کنند؟ 
البته هنوز جزئيات توافق روشن نشده، ان شاءالله كه تيم هسته اي با درنظرگرفتن خطوط قرمز و بسيار حساس و تعيين كننده اي كه مقام معظم رهبري بطور خاص در سخنراني نوروز مشهد مقدس يكبار ديگر به آن پرداختند،با دقت ،حوصله، ظرافت و سماجت متن توافق را نهايي كنند.

 

صرفنظر از چالش هايي كه بخاطر برخي مفاد توافق،بخاطر فريبكاري دشمن و بخاطر نقش آژانس و شوراي امنيت در اجراي توافق ممكن است پيش بيايد اگر به هر حال توافق منجر به رفع تحريم هاي اساسي در امور مالي ،بانكي و اقتصادي شود، مهمترين فرصتي كه ان شاءالله بوجود مي آيد  همان است كه قبلا به آن اشاره كردم و آن تقويت ساختار اقتصادي و تحقق اقتصاد مقاومتي و رفع نقاط ضعف سيستم اقتصادي كشور است.

 

اين مسئله مهم است و اگر جدي گرفته نشود اوضاع ايران در برابر تهديدهاي غرب ،شكننده تر  خواهد شد و از اين جهت عرض مي كنم كه رفع تحريم ها خودش در درازمدت می تواند به تهديد منجر شود!

 

كما اين كه معتقدم اگر دولت ها پس از جنگ اين مسئله را كه در رهنمودهاي امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب به صراحت بيان مي شد جدي تر مي گرفتند، چالش تحريم هاي به اصطلاح فلج كننده هم بوجود نمي آمد.

 

اين فرصت در حل كوتاه مدت مشكلات اساسي داخلي چه نقشي خواهد داشت؟
به نكته مهمي اشاره كرديد. رفع تحريم هاي اخير و گسترش تعاملات -به شرط رعايت آنچه گفتم - مي تواند فرصت هاي براي ما ايجاد مي كند اما بايد دقت داشته باشيم در اين زمينه ذوق زدگي را قبول ندارم. ما قبل از تحريم هاي اخير هم در كشور مشكل توليد، مشكل اشتغال،مشكل مسكن ،مشكل تورم ،مشكل ازدواج و مشكلات اجتماعي و فرهنگي داشته  ايم كه البته نوع و شدت آن نوساناتي داشته است. اگر فكر كنيم يا بخواهيم بخاطر رقابت هاي سياسي چنين وانمود كنيم كه  كاري انجام شده كه به همه كارها مي ارزد اشتباه است.

 

لذا در كنار ادامه تلاش هاي ديپلماتيك انچه كه قطعاً ضروري است اهتمام به مديريت جهادي و تكيه بر ظرفيتهاي داخلي است كه بايد سرلوحه دولت تدبير و اميد گردد و در مورد آن عزم ملي هم بوجود بيايد. عزم ملي هم در وهله نخست با تبيين صحيح سرمنشاء اصلي مشكلات داخلي و پرهيز از فرافكني مشكلات بوجود مي آيد. اين نظر در گذشته و در دوسال اخير در برخي امور آزموده شده و اثراتي را ببار آورده است.


شما چه سهمی برای ایستادگی مردم در برابر تحریم ها، هدایت های رهبر انقلاب، تلاش های دیپلماتیک نیروها و تیم های قبلی در ایجاد شرایط جدید در مذاکرت هسته ای قائل هستید؟
آقاي دكتر ولايتي كتابي در خصوص تاريخ سیاسی یا ديپلماسي جنگ تحميلي منتشر كرده بودند كه روي جلد آن طرح جالبي چاپ شده بود: دستي كه در آن چند فشنگ قرارداشت و انتهاي مرمي فشنگ ها به مداد مبدل مي شد.(فکر می کنم اولین چاپ آن سال 77 بود)

 

آنطور كه ايشان سر كلاس هم توضيح داد اين طرح در واقع مي خواست بگويد كه موفقيت تيم ديپلماسي كشور كه منجر به گنجاندن شرايط مورد نظر ايران در قطعنامه 598 شوراي امنيت شد، در وهله اول مديون مقاومت دليرانه و مظلومانه رزمندگان جان بركف ما در جبهه نظامي بود و اگر مقاومت آنها نبود، كاري از دست تيم ديپلماسي هم برنمي آمد كه اين يك واقعيت روشن تاريخي است.

 

البته تحرك ديپلماسي امر مهي است و بايد قدردان تيم هسته اي كشور باشيم ،اما مقاومت ايران در برابر تهديدها و تحريم ها و پيشبرد برنامه هسته اي تا رساندن آن به وضعيتي كه تحويل دولت يازدهم شد(مثلا با حدود 20 هزار سانتريفيوژ ) و بطور كلي پيشرفت ايران در حوزه هاي مهم -علي رغم كارشكني غربي ها - به تيم هسته اي ايران قدرت چانه زني داد و بعلاوه زمان را هم از دشمن گرفت.

 

شما بيانيه تفسيري آمريكا از توافق ژنو را ببينيد! در پاراگراف آخر ،تصريح مي كند اگر با ايران به اين شكل وارد مذاكره نمي شديم (چون قبلا وارد مذاكره مي شدند،اما فقط شرايط خودشان را از ما مي خواستند) تا كي مي توانستيم اجماع جهاني را با اين شدت و حدت مندرج در قطعنامه هاي اخير شوراي امنيت عليه ايران حفظ كنيم؟!! واقعيت اين است كه تحريم ها به شكلي كه از سال 91 آغاز شد آخرين تير تركش دشمن و نقطه حساس و تعيين كنده مواجهه غرب و ايران بود كه اگر ناكام بماند، نظام تدبير غرب عليه انقلاب اسلامي را متزلزل و مشوش خواهد ساخت.

 

اگر بخواهم از تمثيل استفاده كنم ،اين وضعيت از يك نظر به تحريم مسلمانان در شعب ابي طالب شباهت دارد كه در آن مقاومت مسلمانان ،دشمن را بقدري نوميد و منفعل ساخت كه براي تغيير اين وضعيت دنبال بهانه اي بودند كه اين بهانه با خبري كه پيك پيامبر خاتم (ص) به انها رساند مبني بر خورده شدن عهدنامه كفار توسط موريانه حاصل شد و وضعيت كاملاً عوض شد.

 

البته هميشه در ديپلماسي خطا و اشتباه هم وجود دارد. در حقيقت غربي ها با بهره گيري از تجربيات قبلي موفق و ناموفق خود كه از دولت اصلاحات آغاز شد و ادامه يافت از فضاي جديدي كه با روي كارآمدن دولت تدبير واميد بوجود آمد استفاده كردند و با تکیه بر واقعیات تن به مذاكره واقعي تر دادند.

 

هدايت هاي رهبر معظم انقلاب ؟

در صحبت هاي قبلي اشاره كردم. در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران ،هميشه نگاه هاي افراطي وجود داشته است كه از روي كارآمدن دولت موقت مرحوم آقاي مهندس بازرگان به بعد تا كنون قابل بحث است. رهبر معظم انقلاب  در هر دولت در عين حمايت از مسئولان -با شجاعت و قاطعيت- حفظ استقلال ،حفظ عزت،مصلحت كشور و اقدام حكمت آميز را رصد و مراقبت مي كنند.

 

اين به اين معنا نيست كه هر چه انجام شده يا مي شود موافق نظر ايشان بوده است . در اين خصوص رهبري نظرشان اين است كه تجربيات به دست آمده پيش روي ملت باشد براي اين كه مطالباتشان را شكل بدهند و در خصوص مواضع جريانات سياسي بهتر قضاوت كنند.

 

در خصوص مسئله هسته اي هم از قبل تاكنون معظم له ضمن راهنمايي مسئولين هرگاه لازم بوده با حمايت خود به مسئولين پشت گرمي دادند و هر گاه خطري احساس كردند نگراني ها خود را اعلام كردند يا تذكر يا حتی دستور دادند. در واقع ايشان نگاه هاي افراطي يا خلاف گفتمان انقلاب اسلامي را همواره تعديل مي كرده اند كه در خصوص مواضع ايران و غرب در اين دولت هم بارها شاهد بوديم.

 

 

مذاكرت شش قدرت برتر جهان با كشور ما در وجهه بين المللي كشور ما چه اثري داشته  و چه پيام هايي براي كشورهاي منطقه دارد؟

با توجه به آنچه گفتم وقتي دنيا مي بيند شش كشور يك طرف ميز قرار گرفته اند و ايران يك طرف ديگر بر خلاف منویات آمریکا که قبلاً به آن اشاره کردم متوجه می شود مقاومت ایران نتیجه داده و قدرتمندان گویا بالاخره ناچار شده اند برخی واقعیات را در خصوص ایران بپذیرند. دنیا رشد صنعت هسته اي ایران را در ده سال اخير درك مي كند، مردم منطقه ،خروجی استقلال طلبي مردم ایران را مي فهمند، دنيا مي بيند كه همان ها كه دوازده سال پيش چرخش چند تا سانتريفيوژ را نمي پذيرفتند و  با تحمیل حدود دو سال ونیم تعلیق، دنبال تعطیلی کامل این صنعت در ایران بودند امروز چرخش شش هزارتاي آن را پذيرفته اند.

 

البته آنچه گفتیم نافي حساسيت به مذاكرات و نقد عملکرد مسئولان این حوزه نيست كه چه بسا اگر حساسيت ها و نقدهايي كه بر مذاكرات در دوازده سال اخیر وارد شد، نبود ،موفقيت هاي بعدي به دست نمي آمد. خوش بینی افراطی نسبت به غربی ها، پرهیز از اعتزاز به اسلام بخاطر خوشایند غربیها، حتی تملق گویی نسبت به غربی ها ، خطر عقب ماندگی در صنایع پیشرفته همچون هسته ای بخاطر تن دادن به برخی خواسته های غرب، عهدشکنی و فریبکاری غربی ها خصوصاً آمریکایی ها و نگرانی هایی از این دست دقيقاً مكمل تلاش هاي تيم هسته ای و مسئولان امر است.

 

از جنابعالی بخاطر وقتی که به ما دادید تشکر می کنم.
خواهش می کنم،موفق باشید




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.