شناسه : 9806745
پاسخی موجز به انتقادی ضعیف

فرزند آیت‌الله خاتمی بودن، مصونیت نمی‌آورد


مگردر تاریخ اسلام، کم بودند کسانی که پدرانشان در رکاب پیامبر(ص) شمشیر زدند و خود بر خلاف راه پدران خویش، بر روی فرزندان مفترض‌الطاعه همان پیامبر(ص) شمشیر کشیدند؟! بالاتر از این، مگر کم بودند کسانی که زمانی در سپاه علی(ع) سردار بودند و پس از مدتی، بر اثر پیروی از هواهای نفسانی و گاه سطحی‌نگری در جبهه مقابل سیدالشهدا(ع) قرار گرفتند و به روی امام معصوم(ع) خنجر کشیدند؟ ملموس‌تر بگویم؛ مگر در همین انقلاب اسلامی، کم بودند بزرگانی که روزی با امام(ره) و انقلاب بودند ...

به گزارش یزد آوا؛ سایت آفتاب بافق در مقاله‌ای به قلم مدیرمسؤول خود، درباره ملاقات استاندار یزد با سیدمحمد خاتمی، مواردی را مطرح کرده که به رغم سست‌بودن مبانی ارائه شده، به اجمال به آن می‌پردازیم.


 مدیرمسؤول سایت فوق‌الذکر، در آغاز، با پیوند زدن بین متصدیان یزدرسا با «رسایی، بقایی و کوچک‌زاده» خواسته یا ناخواسته کوشیده است وجهه سایت یزدرسا را از جایگاه سایت اصولگرای مستقلی که درد دین و انقلاب دارد، به سایتی در سطح برخی اشخاص تنزل دهد و به نوعی رویکرد مستقل سایت را همتراز مواضع برخی افراد قرار دهد. این در حالی است که آن‌چه برای سایت یزدرسا اهمیت دارد، حرکت در چارچوب موازین کلی انقلاب و رهبری است و به طور طبیعی افرادی را که در این چارچوب فعالیت کنند، به سهم خود مورد حمایت گفتمانی قرار خواهد داد.

نویسنده با معرفی خود به عنوان «یکی از بسیجیان قبل از پذیرش قطعنامه و نه بسیجیانی که از جنگ فقط خاطره ای شنیدند...» شاید ناخواسته، ارزش بسیجیان جنگ ندیده را زیر سؤال برده است؛ در حالی که باید به نکته مهم توجه داشت که ملاک در ارزیابی افراد، حال فعلی آن هاست و سوابق اشخاص، به تنهایی نمی تواند امتیازی برای آن ها به شمار آيد.

تأمل در یادداشت مدیرمسؤول محترم و مواضع متاسفانه «سطحی» وی درباره جریان فتنه و رئیس جمهور اسبق، این واقعیت را دوباره یادآور می‌شود که صرف سابقه مثبت، دلیلی بر درست بودن همه رفتارها و مواضع در آينده نیست و چه بسا کسانی که سوابق درخشانی داشته اند؛ اما به مرور زمان به دلایل متعدد از جمله فقدان تحلیل قوی و اطلاعات کافی، در باتلاق سطحی‌گری فرو رفته و گاه دیگرانی را نیز با خود فرو برده‌اند.

نویسنده فوق‌الذکر با انتقاد از واکنش بجای سایت «یزد رسا» در قبال ملاقات استاندار با رئیس جمهور اسبق، ادعا کرده است: «... اولا باید اذعان نمایم خمره فتنه اگر برای هیچ‌کس نان و آبی نداشته باشد حداقل برای شماها نان و آب داشت . شما و اذنابتان با توسل بر همین یک کلمه چهار حرفی چه پرده ها دریدید و چه حرمت ها شکستید ... سؤال ما این است اگر کسی که هشت سال رئیس جمهوری نظام ، چهارسال وزیر و ….. و از همه مهم‌تر فرزند آیت الله خاتمی بوده؛ همان خاتمی که امام(ره) در باره اش فرمودند شما مظهر زهد و تقوا هستید، تکلیفش با نظام روشن نباشد پس چه کسی تکلیفش روشن است؟...»

اندکی اندیشه دراستدلال مذکور، سست بودن مبنای فکری آن را به خوبی نمایان می‌سازد؛ چه این که فرزند آیت‌الله خاتمی بودن، هیچ‌گاه موجب مصون ماندن از دام وسوسه‌های نفسانی نخواهد شد و نمی‌توان با این استدلال که رئیس جمهور اسبق فرزند آيت‌الله خاتمی بزرگ بوده، رفتارهای توجیه‌ناپذیر وی در قبال نظام اسلامی را تحت‌الشعاع قرار داد و به جای پاسخگویی دقیق بابت رفتارهای آن‌چنانی‌، وجهه مرحوم آيت‌الله خاتمی را سپر انتقادهای منطقی و مستدل قرار داد. به عبارت روشن‌تر:

                                                       گیرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل؟

وانگهی فرزند نوحی نبی(ع) را چه می‌کنید؟ مگردر تاریخ اسلام، کم بودند کسانی که پدرانشان در رکاب پیامبر(ص) شمشیر زدند و خود بر خلاف راه پدران خویش، بر روی فرزندان مفترض‌الطاعه همان پیامبر(ص) شمشیر کشیدند؟! بالاتر از این، مگر کم بودند کسانی که زمانی در سپاه علی(ع) سردار بودند و پس از مدتی، بر اثر پیروی از هواهای نفسانی و گاه سطحی‌نگری در جبهه مقابل سیدالشهدا(ع) قرار گرفتند و به روی امام معصوم(ع) خنجر کشیدند؟ ملموس‌تر بگویم؛ مگر در همین انقلاب اسلامی، کم بودند بزرگانی که روزی با امام(ره) و انقلاب بودند و زمانی علیه نظام و امام(ره)؟ مگر کم بودند کسانی که بر خلاف پدران مجتهدشان، به معارضه با انقلاب برخاستند و گاه از سوی پدران خود نیز مطرود شدند؟! بنابراین اشاره به جایگاه والای مرحوم آیت‌الله خاتمی بزرگ(‌قدّس‌الله نفسه الزکیه) برای نادیده‌گرفتن قصور و تقصیرهای فرزند وی، اقدامی سطحی به شمار می‌آید.

از سوی دیگر، نویسنده مطلب مزبور هیچ مصداقی برای ادعای خود مبنی بر «پرده‌دری» و «حرمت‌شکنی» یزدرسا ارائه نکرده؛ اما با توجه به سیاق کلام وی می‌توان حدس زد که نتوانسته انتقادهای منطقی و بجای یزد رسا از سران فتنه و تاییدکنندگان آنان را برتابد و این‌گونه انتقادهای مبنایی را «حرمت‌شکنی» لقب داده است!

 در حالی که انصاف اقتضا می‌کند کسانی را حرمت‌شکن بنامیم که شهوت قدرت‌طلبی‌شان اجازه نداد در برابر آرای 25میلیونی ملت سر تعظیم فرود آورند و با دمیدن در تنور فتنه 88، آسیاب دشمنان قسم‌خورده نظام اسلامی را رونق بخشیدند. کسانی که آن‌همه توصیه‌های مشفقانه رهبری و دلسوزان نظام را نادیده گرفتند و با پیروی از هواهای نفسانی، نظام برآمده از خون‌های مطهر شهدا را به مرزهای بسیار پرخطر کشاندند؛ کسانی که رفتارشان موجب شد تا کسانی گستاخانه خیمه‌ عزاداری سیدالشهدا(ع) را به آتش بکشند، به تمثال امام راحل(ره) اهانت‌ها روا دارند، بسیجیان مظلوم را درآتش حقد و کینه خود بسوزانند، قلب رهبری معظم و خانواده‌های مکرّم شهدا را به دردآورند و دندان‌های طمع دشمنان را برای فرو رفتن در جسم مجروح ملت، آماده‌تر سازند؛ کسانی که...

مدیرمسؤول سایت آفتاب بافق، در ادامه نمی تواند بغض خود را از دولت سابق پنهان کند و در مغالطه‌ای سطحی می‌گوید: «اگر خاتمی که هشت سال رئیس جمهور بود حتی یک وزیرش اختلاس نکرد، فتنه‌گر است پس شما در خصوص هشت سال دولت دست‌پاکان که میلیاردها سرمایه این ملت را به غارت بردند و برای مسافرت‌های خارجی عمه و خاله خود را بردند و در بهترین هتل های آمریکا اتراق کردند چه می گویید؟»

این در حالی است که فتنه‌گر نامیدن خاتمی، به دلیل رفتار و مواضع نابخشودنی وی در فتنه 88 است؛ نه عملکرد وی در دوران ریاست جمهوری‌اش در بازه زمانی 1376 تا 1384! 
وانگهی «پاکدستی» و «ساده زیستی» شخص دکتر احمدی نژاد و دولتمردان ارشدش چنان روشن است که حتی بسیاری از هم‌طیفان شما علیرغم انتقادهای فراوان از مواضع وی، بر پاکدستی و سلامت مالی  او صحه گذاشته‌اند.

تأملی در مقاله انتقادی سایت مورداشاره می‌تواند از باب مشت نمونه خروار،‌ سست بودن بسیاری از ادعاهای منتقدان یزد رسا را برای اهالی انصاف روشن سازد. امید آن‌که فعالان در عرصه مجازی بتوانند با تأمل بیش‌تر در واقعیت‌ها و افزایش سطح آگاهی و تحلیل خود، مخاطبان را از تحلیل‌هایی عمیق و واقع‌بینانه سیراب سازند!
                                                                                                          نویسنده : عبدالله سیدزاده




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.