به گزارش یزد آوا به نقل از مشرق؛ حمید استیلی را به خوبی می شناسیم. بازیکن سال های دور تیم ملی فوتبال و مربی این روزهای فوتبال ما. در اولی موفق و محبوب و در دومی ناموفق و نامحبوب. یحتمل مخاطب این سطور روزهای حضور وی در پرسپولیس را به یاد دارد که چگونه مردم علیه وی شعار می دادند و خواستار جدایی اش بودند. او نتوانست به محبوبیت دوران بازیکنی دست یابد و البته در مربیگری نیز تا کنون راه به جایی نبرده است. همین نیز باعث شده تا هواخواه چندانی برای حضورش روی نیمکت نداشته باشد.

حمید استیلی که در دوران مربیگری کارنامه قابل دفاعی را بر جای نگذاشته، در این فصل با گروهی به فوتبال بازگشت که نفر اولشان این روزها در حبس به سر می برد؛ در اوین. وی به اتهاماتی که امکان درج آن در این مطلب نیست، روزهاست در اوین به سر می برد و البته پای برخی مانند بهروز منتقمی را نیز به نهادهای قضایی کشانده است. حمید استیلی که یار نزدیک حمیدرضا سیاسی است، چندی قبل سخنانی را بر زبان آورد که به نظر می رسد دلالت بر عصبانیت و فشارهای غیر عادی اطراف وی دارد؛ اما باید نکاتی را به وی متذکر شد.
 

* کدام دوستان؟ کدام عشق؟

"دو هفته مانده به شروع لیگ با اصرار دوستان به دادستانی و قوه قضائیه رفتم و قرار شد این باشگاه را 8 میلیارد تومان به ما واگذار کنند ... همه این کارها را به عشق جوان‌هایی انجام دادم که می‌خواستند به جایی برسند." این جملات گزیده ای از سخنان حمید استیلی در روزی است که از جدایی اش از راه آهن گفت. وی در نشستی خبری عنوان داشت که می رود و البته، نکاتی را بر زبان آورد که قابل تامل است.

وی از دوستانی می گوید که به اصرار آنها اقدام به خرید راه آهن کرده است. قابل تامل است که این دوستان چه کسانی هستند؟ کاش حمید خان عنوان می داشت این دوستان چه کسانی هستند و به چه دلیل اصرار بر این هزینه کردن داشتند؟ چه انگیزه ای در پس این اتفاق نهفته بود که موجب می شد تا اقدام به خرید این تیم کنند؟

دیگر دوران سخن از هزینه های هنگفت به عشق جوانان گذشته است. اگر استیلی و دوستان ناشناسش بر این موضوع اصرار داشتند، می توانند تیم دیگری را در لیگ های پایین تر خریداری کرده و اقدام به پرورش جوانان کنند یا اینکه آکادمی تاسیس کرده و در محیطی به دور از تبلیغ به فعالیت بپردازند. اینکه بخواهیم انگیزش از هزینه کردی میلیاردی را چنینی ادله هایی عنوان کنیم، موضوعی است که مخاطب بدان به دیده تردید نگریسته و آن را باور نمی کند.

* دفاع از متهم و استدلال های عجیب!

حمید استیلی که به نظر می رسد با توجه به کارنامه اش، دیگر در دنیای مربیگری جایگاهی ندارد، به یک باره به حمایت از متهم دستگاه قضایی می پردازد. البته باید توجه داشت که استیلی دوست صمیمی سیاسی است و حمایت های وی نقش موثری در سرمربیگری اش در راه آهن ایفا کرده؛ در غیر اینصورت بایستی از سکوهای ورزشگاه ها و منزلش پیگیر لیگ برتر می شد.

"این مردم هستند که می‌توانند سرنوشت هر چیزی را مشخص کنند. یادمان نرود که در زمان جنگ امام خمینی (ره) فرمود مردم باید وارد میدان شوند و همین مردم بودند که کشور را حفظ کردند. در شرایطی حرف از خصوصی‌سازی می‌زنیم که هر فردی وارد فوتبال می‌شود و سرمایه‌اش را در این رشته می‌آورد مستقیما سر از زندان اوین می‌آورد." وی در شرایطی این جملات را بر زبان می آورد که هنوز به دریافت درستی از سخنان حضرت امام (ره) دست نیافته و دستاویزی به نام سفسطه را مورد بهره قرار داده است. آیا یک سرمایه دار می تواند نمونه ای از مردم باشد؟ مصداق جملات بنیانگذار انقلاب اسلامی توده های مردم بوده؛ نه شخص یا اشخاصی که دارای ثروت هایی با منابع نامشخص و مبهم هستند. البته این را در نظر داشته باشید که سیاسی متهم دستگاه قضایی است و جایگاه خاصی دارد.

حمید استیلی که عنوان می کند، "هر کسی می‌آید سریع می‌گویند این بودجه را از کجا آوردی و او را به زندان می‌اندازند. در این شرایط چه کسی جرأت می‌کند بیاید و پولش را در این رشته هزینه کند؟" یا خود را به خواب زده است یا واقعا دچار خواب آلودگی شده که امیدواریم دومی باشد! اساسا در تمام فوتبال های حرفه ای دنیا، باید مبادی ورود پول به فوتبال مشخص و معین باشد. در غیر اینصورت، دستگاه فوتبال به آن واکنش نشان می دهد. اگر شخص یا اشخاصی از مبادی صحیح و قانونی به کسب ثروت پرداخته اند، بی تردید بدون هیچ واهمه ای در فوتبال فعالیت داشته و سر از اوین نیز درنیاورده اند. این سفسطه را باید ریشه یابی کرد که چه می شود وی از مقابله دستگاه قضا با یک تخلف به عصبانیت رسیده است.

* هشداری به استیلی که حامی متهم شده

اینکه سرانجام حمیدرضا سیاسی چه خواهد شد، اندکی صبر می کنیم تا نتیجه مشخص شود؛ اما باید به حمید استیلی هشدار داد که قدم در چه راهی گذاشته است. ملی پوش اسبق فوتبال ایران باید بداند که این اظهارات علیه دستگاه قضا موجب برهم خوردن وجهه اش نزد افکار عمومی می شود. مردم از خود خواهند پرسید چرا به یک باره دچار عصبانیت می شود و اینگونه موضع گیری می کند. آیا ورود دستگاه قضایی به فوتبال و تلاش برای مقابله با ناپاکی ها موجب شده استیلی چنین برآشوبد؟ آیا نباید انتظار داشت کسانی که داعیه سلامت دارند، از این برخوردها خوشحال باشند؟ این موضع گیری ها موجب نگرانی علاقه مندان حمید استیلی می شود که مدام وی را رصد می کنند.

حال که دستگاه قضا ورود جدی به فوتبال کرده و در حال اقداماتی اساسی و قابل تقدیر است، بایستی از سوی دلسوزان و کارشناسان مورد استقبال و حمایت قرار گیرد. رفتار استیلی را باید نشانه ای نگران کننده دانست و به وی هشدار داد که مراقب باشد تا مبادا خاطره ای نامطلوب از وی در ذهن مردم نقش ببندد. حمایت از متهم دستگاه قضایی و حکوم کردن آن نشانه بدی است آقای استیلی؛ خیلی بد.