شناسه : 9493379
کیهان/

وقتي افراطيون مدعي اصلاحات براي جامعه روحانيت دبير تعيين مي کنند!


روزنامه هاي زنجيره اي در اقدامي سازمان يافته به جريان سازي براي تعيين جانشين آيت الله مهدوي کني در جامعه روحانيت پرداختند.

به گزارش یزد آوا؛ در حالي که چند سالي است هاشمي، ناطق و روحاني به دلايل مختلف از جامعه روحانيت کناره گيري کرده و در جلسات اين جامعه حضور نداشته اند روزنامه هاي اصلاح طلب با فضاسازي و تبديل آرزو به خبر، سعي مي کنند از جانب خود جايگزيني آيت الله مهدوي کني را که با فتنه گران مرزبندي قاطع و صريح داشت، به اين گروه واگذار کنند.
در اين زمينه روزنامه اعتماد احتمال دبيرکلي ناطق را که سالهاست در جامعه روحانيت حضور ندارد پيش کشيده است. همين طيف نشريات زنجيره اي مدتهاست از ائتلاف افراطيون مدعي اصلاحات و افرادي چون ناطق در انتخابات مجلس آينده سخن مي گويند هر چند که به نظر مي رسد اين فضاسازي ها بيشتر براي ايجاد انشقاق در ميان اصولگرايان است. افراطيون مدعي اصلاحات در جريان رياست ناطق نوري بر مجلس پنجم در تجمعات ضد مجلس خود شعار مي دادند «ناطق نوري نمي خوايم- مجلس زوري نمي خوايم.»
در هر صورت با عنايت به مرزبندي صريح اکثريت قريب به اتفاق اعضاي جامعه روحانيت با فتنه گران منطقاً به چهره اي در راس اين تشکيلات مهم قرار مي گيرد که مانند آيت الله مهدوي کني (ره) بر سر صيانت از اصول انقلاب و نظام در مقابل ساختارشکنان، مصمم و ثابت قدم باشد. هم اکنون آيت الله موحدي کرماني جامعه روحانيت را به عنوان سرپرست اداره مي کند.
يادآور مي شود طيف افراطي مدعي اصلاحات تلاش مشابهي را نيز براي رياست مجلس خبرگان کليد زدند که با واکنش قاطع اعضاي اين مجلس مواجه شد.
   
   
    اصلاح طلباني مثل نمايندگان مجلس ششم براي انتخابات تاييد صلاحيت نمي شوند
عضو سازمان منحله مجاهدين (انقلاب) معتقد است چهره هاي برجسته اصلاح طلب در انتخابات مجلس تاييد صلاحيت مي شوند.
فيض الله عرب سرخي در مصاحبه با ايلنا، درباره احتمال رد صلاحيت افراد طيف متبوع خود گفت: انتظار ما از شوراي نگهبان تاييد صلاحيت نمايندگان مجلس ششم نيست. من توقع ندارم چهره هاي شاخص اصلاح طلب تاييد شوند و فکر هم نمي کنم تاييد شوند.
پيش از اين احمد شيرزاد نيز گفته بود بعيد است مانند دوره مجلس ششم و هفتم بتوان با لابي، افراد رد صلاحيت شده مانند وي را تاييد صلاحيت کرد. همچنين عبدالله ناصري در همين زمينه خاطرنشان کرد مجلس ششم ديگر در جمهوري اسلامي قابل تکرار نيست.
عرب سرخي در ادامه مصاحبه خود تصريح کرد: نبايد فراموش کنيم دولت روحاني يک دولت اصلاح طلب نيست حتي خود ايشان مدعي نيست که اصلاح طلب است. فقط نيروهاي اصلاح طلب در برنامه هاي آقاي روحاني در ايام انتخابات بخشي از مطالبات و انتظاراتشان را ديدند و در بين نامزدهاي موجود ايشان را بهتر و مناسب تر از ديگران ديدند. بنابراين به عنوان يک نيروي سياسي که نگاه منطقي به روندهاي جاري کشور دارند به آقاي روحاني راي دادند.
وي افزود: ما نسبت به دولت روحاني سياست انتقاد و اتحاد را داريم در حاليکه نسبت به دولت احمدي نژاد سياست يکسر انتقادي داشتيم.
   
   
    نگراني اتمي قاتلان 17 هزار شهروند ايراني
همسر سرکرده گروهک منافقين گفت توافق نهايي غرب با ايران بايد به نحوي باشد که اجازه ندهد ايران به سلاح هسته اي دست پيدا کند.
مريم قجر عضدانلو ابريشمچي (رجوي) که با وجود سوابق تروريستي در پاريس اقامت دارد، مدعي شده «رژيم ايران همچنان به فکر توليد سلاح هسته اي است و بر آن اصرار مي کند. آنها مطمئن ترين راه حفظ رژيم را دستيابي به سلاح هسته اي مي دانند.»
وي همچنين مي گويد: يکي از عواملي که سبب گستاخي رژيم شده، عقب نشيني هاي پي درپي کشورهاي غربي در برابر ايران است. در نتيجه اين عقب نشيني ها، ايران با گستاخي به دنبال پيشبرد برنامه هسته اي خود است.
وي همچنين مدعي شد ايران به صدور تروريسم و نقض حقوق بشر مي پردازد.
سازمان تروريستي منافقين به مرور زمان از شعارهاي ضد امپرياليستي به مزدوري سازمان سيا و حتي استخبارات رژيم صدام رسيد. مسعود رجوي که چند سال است گم و گور شده به تدريج اين سازمان بسته را تبديل به حرمسراي خود نمود و اين کار را با همسر ابريشمچي (مريم قجر عضدانلو) آغاز کرد. عضدانلو سپس تبديل به دلال جنايت هاي ضد اخلاقي مسعود رجوي شد. سازمان منافقين در طول عمر منحوس خود قريب 17 هزار شهروند ايراني را در عمليات مختلف تروريستي به شهادت رساند و از اين جهت اشک تمساح خانم قجر عضدانلو براي تروريسم و تسليحات کشتار جمعي طنزي بي مايه به نظر مي رسد؛ به ويژه اينکه همين سازمان در رژيم صدام جنايت هاي تروريستي خود را عليه کردها و شيعيان عراق توسعه داد و سپس در جنگ سوريه در کنار تروريست ها به عنوان مزدور اجاره اي وارد صحنه شد.
   
   
    فراموشي عضو سازمان منحله درباره هجمه به هاشمي
عضو سازمان منحله مجاهدين (انقلاب) مدعي شد هجمه ها به هاشمي بيشتر خواهد شد.
عبداله ناصري در مصاحبه با آرمان گفت اصولگرايان تندرو مي خواهند هاشمي را از صحنه خارج کنند و هجمه ها را به وي پررنگ تر خواهند کرد.
طنز ماجرا اين است که همين جناب تيرماه گذشته در مصاحبه با روزنامه آرمان کاري را که افراطيون مدعي اصلاح طلبي با هاشمي کرده و او را عاليجناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي خواندند، اجتناب ناپذير دانسته بود. وي در آن مصاحبه درباره رفتار اصلاح طلبان با هاشمي در سال 78 مي گويد: «در اين سال درست است که نگاه به آقاي هاشمي نگاه درستي نبود اما اجتناب ناپذير بود. چون جامعه پيروز دوم خرداد، آقاي هاشمي را رئيس دولتي مي دانست که درحوزه توسعه اجتماعي و سياسي انقباضي عمل کرده بود... شايد اين توقع از مشاوران آقاي هاشمي هم وجود داشت که بعد از اتفاقي که در دوم خرداد 76 رخ داده بود اين فضا را درک کنند.»
ناصري همچنين مهرماه امسال در مصاحبه با نامه نيوز درباره حضورهاشمي درانتخابات رياست جمهوري سال 76 و 84 مي گويد: در سال 76 ظاهرا خود آقاي هاشمي رفسنجاني خودش موافق حضور براي دوره سوم بود اما رهبري با اين امر مخالفت کردند، به نظر من حرکت هاي مهاجراني، کرباسچي و محمد هاشمي با هماهنگي کامل هاشمي رفسنجاني صورت مي گرفته است... در سال 84 خيلي از دوستان با نامزدشدن هاشمي مخالف بودند. بنده نيز اعتقاد داشتم که اولاجامعه ايران پوست اندازي کرده است و از فضاي قبلي خارج و با تفکرات جديدتري وارد ميدان شده است. هاشمي نقش رياست جمهوري را ايفا کرده بود و بازگشتش به اين عرصه با توجه به پوست اندازي جامعه نه از لحاظ تشکيلاتي منطقي بود نه از لحاظ جامعه شناختي، جامعه پذيراي او بود.
وي مي افزايد: تحليل هم اين بود که واقعا جامعه ديگر به فردي روحاني راي نخواهد داد...
به ياد دارم همين که نتايج انتخابات رياست جمهوري (دور اول) اعلام شد من به برخي از دوستان آقاي هاشمي زنگ زدم و فضا را برايشان تشريح کردم خيلي از دوستان سياسي معتقد بودند بهتر است که آقاي هاشمي به نفع کروبي انصراف دهد تا رقابت در دور دوم معنا پيدا کند. تحليل اين بود که هاشمي رفسنجاني با هر فردي در دور دوم رقابت کند بازنده انتخابات خواهد بود. هاشمي روزهاي اول باور نداشت که کار تمام است و احمدي نژاد برنده انتخابات خواهد بود.
   
   
    گير شما کجاست که اين قدر ضد و نقيض سخن مي گوييد؟!
سايت وابسته به احمد توکلي از علي مطهري خواست به تناقضات خود درباره حمايت از سران فتنه و التزام به ولايت فقيه پايان دهد.
«الف» با اشاره به موضوع استيضاح بي فايده وزير کار در ماه هاي پاياني دولت دهم- که مطهري از حاميان آن بود- مي نويسد: شما آن هنگام بعد از شنيدن نظر رهبري گفتيد «اگر نظر رهبري قبل از استيضاح بيان مي شد، ما استيضاح را منتفي مي کرديم، چون در عمل تابع حکم ايشان هستيم؛ حتي اگر قانع نشده باشيم.»
شما همچنين در نطقي ديگر در مجلس، نحوه تعامل با ولي فقيه را اين گونه بيان کرديد که «ما نمايندگان آنجا که مخالفت صريحي از ناحيه رهبري از طريق رسانه ها احساس نکنيم به تشخيص خود عمل مي کنيم اما آنگاه که دستوري از ناحيه ايشان مبني بر توقف کار برسد اطاعت مي کنيم.»
«الف» ادامه مي دهد: شما و افرادي ديگر جلسه اي خدمت رهبري عزيزمان بوده ايد و آنجا دغدغه تان در باب حصر سران فتنه را با ايشان در ميان گذاشته ايد. شما خود پاسخ حضرت آقا را بيان کرديد که فرموده اند «من قبلادرباره بصيرت صحبت کرده ام و اينکه نبايد راه شهدا و راه انقلاب را گم کنيم. جرم اين ها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند شديدتر برخورد مي کردند. اگر اينها محاکمه شوند حکمشان خيلي سنگين خواهد بود و قطعا شما راضي نخواهيد بود. ما اکنون به اينها ملاطفت کرده ايم.» شما نيک مي دانيد که اين دستور شوراي عالي امنيت ملي بود که طبق اصل 176 قانون اساسي بدون تاييد رهبري اجرايي نيست. بنابراين رفع حصر مثل استيضاح نيست که شما از حکم رهبري مطلع نباشيد و بيان شود که اگر قبل استيضاح مي دانستيم، متوقف مي کرديم؛ اينجا شما حکم رهبري را مي دانيد. از نظر خودتان که در بالامرورش کرديم، به نظر مي رسد تناقض ميان فعل و قول جنابعالي در نسبت با ولي فقيه مشهود است.
گفته بوديد در عمل تابع حکم ولي فقيه هستم، اما اکنون در عمل، در اعتراض به تصميمي که از موافقت رهبري با آن آگاه هستيد، مي گوييد رئيس جمهور را براي پاسخ به سوالتان به مجلس بکشيد! اين عمل شما در تناقض با قولتان هست که در عمل خود را تابع ولي فقيه و حکم ايشان را پايان دهنده و فصل الخطاب دانسته ايد.
نويسنده سپس خاطرنشان مي کند: شما که خود پيش از اين اذعان کرده ايد که براي رفع حصر خدمت رهبري رفته ايد و جواب ايشان را هم خود بيان کرده ايد، از جريان موهومي سخن مي رانيد که مي خواهند براي حصر سران فتنه از رهبري خرج کنند؛ «عده اي حيات سياسي خود را در ادامه وضع موجود مي دانند و در چنين مواردي که قانون دست آنها را باز گذاشته و راه قانوني هموار است، به جاي عمل به تکليف خود، از مقام رهبري مايه مي گذارند، در حالي که در چنين مسائلي اساسا نيازي به ورود رهبر گرانقدر نيست، همچنان که اگر مديريت بحران سال 88 درست و با تدبير عمل مي کرد نيازي به ورود ايشان نبود. از ولايت فقيه فقط در مسائل بسيار حياتي براي اسلام بايد هزينه شود نه در چنين مسائلي.»
«الف» در اين باره مي پرسد: جناب آقاي مطهري! آيا صادقانه است شمايي که خود چندي قبل ترجيح داده ايد رفع حصر را نزد رهبري مطرح کنيد، اکنون بگوييد که در چنين مسائلي اساسا نيازي به ورود رهبر گرانقدر نيست؟! و آنچه را که مايه گذاشتن از رهبري مي دانيد، اتهامي بدانيد که متوجه عده ديگر است؟! مصداق يابي ورود رهبري به مسائل را هم به خود ايشان بسپاريد؛ آنچنان که در استيضاح وزير کار نظر ايشان برايتان حجت بود، بگذاريد در بحث يقينا مهم تر برخورد با سران فتنه هم دستور مورد تاييد ايشان برايتان حجت باشد.
 نويسنده تصريح مي کند: جسارتا اين عمل حضرتعالي شبهه اي را با خود به همراه دارد که گويا قصد احترام به رهبري و خرج نکردن از ايشان نيست؛ بلکه غرض رويگرداني از نظري است که دلخواه تان نبوده و حالاشما نه از سر خرج نکردن از رهبري، بلکه به جهت نااميدي از همراه نمودن ايشان با خود و گرفتن جوابي که قابل خرج کردن به نام رهبري باشد، سراغ مقامي ديگر رفته ايد که امکان تهديدشان را داريد و اميدواريد شايد اين تهديد در بکارگيري اهرم فشار ظاهرا قانوني، رئيس جمهور را وادار به موضع گيري دلخواه شما در اين زمينه نمايد که البته سخنراني آقاي روحاني در زنجان نشان داد که تهديد رئيس جمهور در اين مورد اساسا بي تاثير است؛ چه آنکه در سخنراني ايشان در زنجان، با مثال توبه حر، براي همگان معلوم شد که جناب روحاني نيز راه حل اين بحث را در توبه سران فتنه مي داند.
«الف» در پايان خاطرنشان کرد: اگر در فتنه 88 برخي خواص به هنگام و به درستي عمل مي کردند و عمق فتنه را به توده ها تشريح مي کردند نيازي به ورود رهبري نبود؛ نه اينکه بعد از 5 سال ايشان از بصيرت بگويند و از جرم سنگين محصور شده ها و برخي خواص هم همچنان در عمل کار خويش کرده و در کلام از تبعيت از ولي فقيه بگوييد. غرض توصيه اي دوستانه بود که تناقض در فعل و عمل از شانيت شما مي کاهد و در ذهن مخاطب مي آورد که هنوز تکليف شما با خودتان در بحث مهم مصداق عملي التزام به ولايت فقيه روشن نيست.

منبع: کیهان




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.