شناسه : 13248443
بررسی کابینه جدید بنیامین نتانیاهو (2015)

کابینه مرگ، رای اعتماد گرفت


بنیامین نتانیاهو که از 5 فروردین برای تشکیل کابینه و گرفتن رای اعتماد از نمایندگان کنست تمام تلاش خود را به کار گرفته بود، بالاخره توانست با نتیجه شکننده 61 رای موافق در برابر 59 رای مخالف اعتماد کنست را نسبت به کابینه جدید جلب کند.

به گزارش یزد آوا، پس از آنکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی پس از تهدیدهای مکرر به انحلال پارلمان رژیم صهیونیستی(کنست) نوزدهم برای کاهش فشارها از کابینه، بالاخره مجبور شد تهدید خود عملی کند و پیشنهاد انحلال کنست را به رییس رژیم صهیونیستی ارائه کرد که در نتیجه آن کنست نوزدهم منحل و انتخابات کنست بیستم در 17 مارس (26 اسفند) برگذار شد. بر اساس نتایج این انتخابات حزب لیکود به ریاست نتانیاهو با اختلاف 6 کرسی توانست اکثریت نسبی کنست را به دست آورد. بر این اساس بنیامین نتانیاهو از تاریخ 25 مارس(5 فرورین) مأمور می شود تا کابینه را تشکیل داده و از نمایندگان کنست رای اعتماد بگیرد.

بر طبق قانون او چهار هفته برای این امر فرصت دارد و در صورت لزوم زمان چهار هفته ای او تا دو هفته دیگر تمدید می شود. اگر مامور تشکیل کابینه نتواند در مدت شش هفته اعتماد نمایندگان کنست را جلب نماید، این ماموریت به رییس دومین حزب پیروز در انتخابات محول خواهد شد. طبق انتخابات بیستم کنست اسحاق هرتزوگ از این جایگاه برخوردار است. اسحاق هرتزوگ، رقیب اصلی نتانیاهو در انتخابات اخیر بود و ریاست ائتلاف "اتحاد صهیونیسم" را در دست گرفته بود، ائتلافی که از متحد شدن بقایای حزب سابق کارگر و حزب جنبش به ریاست زیپی لیونی تشکیل یافته بود و از حمایت کشورهای غربی بهره می برد.

رای اعتماد، دو راهی سرنوشت ساز کابینه

فردی که ماموریت تشکیل کابینه را به دست می‌گیرد، برای کسب رای اعتماد کنست بر طبق قانون مجبور است رای موافق اکثریت مطلق نمایندگان را به دست آورد، از این رو مامور تشکیل کابینه نیازمند حداقل 61 رای موافقبه کابینه‌ی پیشنهادی از مجموع 120رای کنست می‌باشد. برای کسب رای اعتماد نمایندگان و تشکیل کابینه به صورت کلی دو روش متفاوت وجود دارد. روش اول آنکه مامور تشکیل کابینه که خود رییس حزبی است که بیشترین نماینده را به سوی کنست روانه داشته، حمایت احزاب یا ائتلاف‌های بزرگ دیگر موجود در کنست را به دست آورد و از این طریق و رای موافق اکثریت مطلق اعضای کنست را با کابینه خود کسب کند. پر واضح است که احزاب یا ائتلاف‌های بزرگ به شرطی موافقت خود را با کابینه پیشنهادی اعلام می کنند که سهمی از وزارتخانه‌ها و یا پست‌های کلیدی اثرگذار را به خود اختصاص دهند.

روش دوم قدری پیچیده تر می نماید، به این صورت که مامور تشکیل کابینه برای مطمئن شدن از حداقل 61 رای موافق، به سراغ احزاب خرد و کوچک می رود و با افزایش تعداد احزاب و انتلاف ها سعی در جبران تعداد کم رای آنها دارد. در نتیجه آنکه تعداد مدعیان وزارتخانه ها و یا پست های کلیدی رو به فزونی می رود. در این صورت مامور تشکیل کابینه که در کابینه نخست وزیر خواهد بود، تمام تلاش خود را برای جلب حمایت و خریدن رای احزاب و ائتلاف های کوچک در ازای وزارت خانه ها و یا پست های کلیدی پست به میان می آورد و اگر تعداد این سمت ها کم باشد، نخست وزیر به ایجاد وزارت خانه جدید روی می آورد. پدیده ای که شارون آن را به حد اعلای خود رساند، به گونه ای که تعداد وزارت خانه ها به عدد 28 رسید و تقریبا به همین تعداد معاونین وزرا هم از میان نمایندگان کنست بودند و موجب گردید تا تقریبا نیمی از اعضای کنست در کابینه او اشتغال به کار یافتند و از همین رو مخالفین کابینه وی کاملا به حاشیه رانده شدند.

اما از طرف دیگر مخالفت برخی نمایندگان با این روند، قانون هایی را به تصویب رسانده است که به موجب آنها تعداد وزارت خانه ها محدود می شود و کابینه نمی تواند بیش از 18 وزیر داشته باشد. در کمال تعجب در این شرایط باز هم نخست وزیر اعمال قدرت می کند و اما از آنجا که نخست وزیر از قدرت بالایی برخوردار است، درخواست اصلاح این قانون را ارائه می کند تا از این طریق آرای موافق بیشتری را برای کابینه خود جلب کند. (1)

خریدن رای احزاب کوچک یا همکاری با حزب رقیب

تفاوت های مهمی در نتایج این دو روش وجود دارد، در روش اول با توجه به اینکه یک سر طیف احزاب عمده در رژیم صهیونیستی حزب های راستگرا می باشند که هم اکنون حزبی که تفکر را نمایندگی می کند، حزب لیکود است که علاوه بر راستگرایی، افراطی بودن را در کارنامه خود دارد و سر دیگر طیف احزاب چپگرا هستند که در حال حاضر باقی مانده هایی از احزاب کارگر و جنبش و دیگر احزاب خرد چپ این اندیشه را در یبن احزاب صهیونیستی نمایندگی می کنند که در انتخابات اخیر تحت عنوان ائتلاف اتحاد صهیونسیم شناخته شدند.

احزاب راستگرا و چپگرا علاوه بر آنکه در روش های اقتصادی خود با یکدیگر تفاوت آشکار دارند، در مسائل مربوط به یهودیت، فلسطینی‌ها و ... اختلاف چشمگیری دارند. به گونه‌ای که احزاب چپ بیشتر به سکولاریسم متمایل بوده، مخالف لایحه دولت یهودی بوده و به دنبال راه حل دو دولت درسرزمین فلسطین که از سوی غربی ها مطرح شده هستند، اما از سوی دیگراحزاب راست با عنوان متعصبین دینی شناخته می شوند و تمام تلاش خود را برای تصویب لایحه دولت یهودی و مقابله با راه حل دو دولت در سرزمین فلسطینبه میدان آورده است.با چنین وصفی همکاری بین دو حزب یا ائتلاف بزرگ چپ‌گرا و راست‌گرا با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد، حالتی که در کابینه نوزدهم به چشم می خورد که در نهایت با انحلال کنست و به تبع آن کابینه روبرو شد.

اما در صورت به کارگیری روش دوم و گرفتن رای موافق احزاب کوچک در قبال وزارت خانه ها و پست ها یک اپوزیسیون قوی در کنست وجود دارد که توانایی بالقوه ایجاد انواع مشکل ها را برای کابینه دارد، اما در رابطه با مسائل داخلی کابینه از آن رو که نخست وزیر و حزبی که ریاست آن را در دست دارد، از قدرت بالایی برخوردار است، احزاب کوچک توان مخالفت و کارشکی را در خود نمی بینند.

تغییر رویکرد نتانیاهو در کابینه جدید

بنیامین نتایاهو علاوه بر آنکه از سوی نمایندگان کنست بیستم به نخست وزیری برگزیده شد، از کنست نوزدهم هم همین سمت را به دست آوده بود. در خلال کنست نوزدهم نتانیاهو توانست اعتماد نمایندگان را با ائتلاف با حزب تازه تاسیس "یش آتید" به دست آورد. حزبی که ریاست آن را "یر لپید" که یک مجری تلوزیونی بود، بر عهده داشت، یش آتید حزبی لیبرال، بدون گرایش‌های مذهبی و مخالف تندروی است. مسائل اجتماعی و اقتصادی را اولویت خود اعلام کرده، حتی موافق راه حل دو دولت در سرزمین فلسطین است. در حالی که حزب لیکود و رهبرش نتانیاهو به شدت مذهبی بوده و جنایات بی سابقه ای که بر فلسطینیان داشته اند و تمام تلاش خود را برای ایجاد دولت یهودی به کار گرفته است.

در نهایت پس از آنکه نخست وزیر نتوانست با مخالفان سیاست های خود همچون لاپید و لیونی کنار بیاید، پیشنهاد انحلال کنست نوزدهم را به رییس رژیم صهیونیستی ارائه کرد تا علاوه بر آنکه بر مشکلات داخلی کابینه فائق آید، با کابینه ای یک دست و با اندیشه هایی نزدیک به هم در سه موضوع مهم اهداف و سیاست های خود را به شیوه ای دلخواه دنبال کند. اولتلاش برای جلوگیری از تبدیل توافق سیاسی ایران و 5+1به موافقتنامه حقوقی جامع در خصوص مسئله هسته‌ای ایران، دوم جلوگیری از تشکیل دولت فلسطینی و سوم تبدیل لایحه تشکیل دولت ملی یهود به مصوبه مجلس و اجرای آن، سه محور سیاست‌های نتانیاهو بودند که بر اساس آن به انحلال کنست روی آورد.(2) از این رو علاوه بر آنکه وی از قبل اعلام کرده بود به هیچ وجه قصد ندارد دولتی ائتلافی با مشارکت هرزوگ و لیونی تشکیل دهد (3)، بعید به نظر می رسد حتی در پشت پرده وی به چنین ائتلافی دست بزند.

بنابراین تنها راه روبرو برای نتانیاهو استفاده از ظرفیت رای احزاب کوچک است و وی در صدد است با توزیع وزارت خانه‌ها و پست‌ها رای این احزاب را به دست آورد. با درخواست نتانیاهو از کنست مبنی بر افزایش تعداد وزرا و نمایندگان این روند کاملا آشکار شد، حتی برای وزارت خانه‌هایی مانند وزارت خارجه، امور مذهبی و ... مدعیانی به پا خاستند و جالب آنکه هنگامی که این لایحه با 61 رای موافق به تصویب رسید از سوی اپوزسیون اصلی یعنی ائتلاف اتحاد صهیونیسم به رشوه برای تصویب این لایحه متهم شد.(4)

نتیجه گیری

با همه این ملاحظات نتانیاهو در نهایت با اختلافی ناچیز با 61 رای موافق در برابر 59 رای مخالف توانست اعتماد کنست را به کابینه اش جلب نماید.(1) آرای اعتمادی که عمده آن از سوی احزاب راستگرا و افراطی به کابینه نتانیاهو داده شد، کابینه ای که نخست وزیر آن با تکیه بر آرای شهرک نشینان افراطی به این سمت دست یافت و گام‌هایی تند به سمت افراط بر می دارد و بیش تر از دولت های سابق به گسترش شهرک سازی افراطی یهودی گرایی خواهد پیوست و دموکراسی کمتری نشان خواهد داد و دوران دیگری را در روند رژیم صهیونیستی آغاز می کند. (6)نکته قابل توجه آن است که بنیامین نتایاهو چاره دیگری جز حمایت از افراط گرایی احزاب متعصب و شهرک نشین ها برای باقی ماندن در قدرت نداشت و از این رو این کابینه چهارم نتانیاهو به شدت رنگ و بوی افراط گرفته است. به نظر دیدبان این مساله به قدری در کابینه ریشه دوانده است که روزنامه آلمانی "زود دویچه زایتونگ" معتقد است که دولت چهارم بنیامین نتانیاهو نه تنها چهره رژیم صهیونیستی را بیش از پیش تخریب می‌کند، بلکه موجب انزوای بین المللی آن نیز خواهد شد و این مسئله می‌تواند بر اقتصاد این رژیم و تمامی کسانی که در اراضی اشغالی زندگی می کنند، بسیار تاثیر گذار باشد و از سوی دیگر مسئولان سابق شاباک (اطلاعات داخلی اسرائیل) طی مصاحبه تلوزیونی در شبکه یک رژیم صهیونیستی اعلام کردند: «رسیدن جناح راستگرا به قدرت سرعت روند فروپاشی رژیم صهیونیستی را می افزاید زیرا چنین حکومتی که از عقلانیت و پراگماتیسم برخوردار نمی باشد»(7) حتی برخی به یقین سرنوشت این کابینه را به مانند کابینه سوم وی متوسل شدن به انحلال و انتخابات زودهنگام می دانند. (8)

منابع:

  1. ساختار دولت صهیونیستی اسرائیل، جلد اول، ترجمه علی جنتی، 1384، ص 64
  2. http://nedains.com/fa/news/310860
  3. http://irannewsagency.ir/10555875
  4. http://www.arrased.net/index.php?itemID=52358
  5. http://nasimonline.ir/detail/News/1000690/169
  6. http://www.arrased.net/index.php?siteid=1&langid=6&itemID=52316
  7. http://www.arrased.net/index.php?siteid=1&langid=6&itemID=52302
  8. http://www.arrased.net/index.php?siteid=1&langid=6&itemID=52306

منبع: دیدبان




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.