به گزارش یزدرسا؛ علی اکبرعربی درسال 1333 در خانواده ای روحانی درروستای ده علی کوهبنان استان کرمان به دنیا آمد.جد پدری علی اکبر که از روحانیون به نام و خوش آوازه نجف اشرف بود به علت فعالیت های مذهبی و مبارزه با استعمارگران و حکام سرسپرده این کشور به ایران  و شهرستان بافق تبعید شد.

این روحانی مبارز در بافق به  تاسیس حوزه علمیه  و تربیت طلاب دینی پرداخت و پس از چندین سال حضوردر این شهرستان به علت شیوع بیماری وبا به شهرستان کوهبنان مهاجرت کرد.

پدر علی اکبر هم که یک روحانی بود با درخواست مردم روستای ده علی به سمت امام جماعت این روستا منصوب شد.

علی اکبر در سال 57 ازدواج کرد که حاصل این دو پسر و یک دختر است.

وی که کارمند اداره میراث فرهنگی تهران بود در سال 65 دو مرتبه  به جبهه های دفاع مقدس اعزام شد که در مرتبه دوم در قالب لشکر 27 محمد رسول الله تهران بود.

علی اکبر پس از دومین اعزام در تاریخ 19 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 ودر منطقه شلمچه به درجه جانبازی نائل آمد.

وی در سال 1369دررشته تاریخ دانشگاه یزد پذیرفته شد و توانست در سال 73 با مدرک کارشناسی فارغ التحصیل شود.

یزدرسا ؛ در سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به سراغ این مبارز دوران انقلاب و جانباز 70 درصد دیارمان رفته و با وی به  گفتگو نشست.

جناب آقای عربی به عنوان اولین سوال لطفا بفرمائید انگیزه  شما از اعزام به جبهه چه بود؟

من حضور در جبهه را وظیفه خودم می دانستم

چراحضور درجبهه را وظیفه خودتان می دانستید؟

اولا اگر من و دیگر رزمندگان و شهدا نمی رفتیم دشمن به تک تک شهر ها و روستا های ما ورود پیدا می کرد و این موقع بود که باید ما هم مثل هم وطنان خوزستانی و کردمان در خانه هایمان با دشمن می جنگیدیم و عاقبت نیز معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد و در وهله دوم ما پیروولایت حضرت امام(ره) بودیم و چون ایشان حضور در جبهه را واجب کفایی می دانستند ما نیزبه پیروی از دستور ایشان عمل کردیم.

از نحوه مجروحیت خود بگویید؟

ارپی چی زن ما شهید سنجلی بود ایشان در عملیات چند تا گلوله  شلیک کرد و بعد خوابید نگاه کرد دیدم قفسه سینه اش سوراخ شده من هم ارپی جی رو برداشتم و یک گلوله شلیک کردم داشتم خط سیر گلوله رادنبال می کردم که داخل کانال افتادم نگاه کردم به خودم تا ببینم اگر زخمی نشدم حرکت کنم که دیدم زخک انچنانی ندارم امدم حرکت کنم دیدم پایم به اختیارم نیست همان جا خودم فهمیدم قطع نخاع شدم بی هوش شده بودم و در عالم بیهوشی خودم را در باغ بزرگی میدیدم که برادر رزمنده ای برای اینکه مرا به هوش بیاورد به من سیلی زد و من را از باغ بیرون کردند(باخنده)

بعد از گذشت سی سال پشیمان نیستید؟

به هیچ وجه

چرا؟

چون من برای دفاع از دین و کشور و ناموسم جنگیدم و هرگز پشیمان نخواهم شد

خاطره ای از آن دوران برایمان تعریف کنید؟

چند ی قبل از مجروحیت خواب دیدم در حرم امام حسین هستم سه دفعه به اقا سلام دادم اما جوابی نشنیدم فردا که خوابم را تعبیر کردند گفتند شهید می شوی اما در ذهنم خطور کرد چون آقا جواب سلام مرا ندادند مجروح می شوم جالب اینکه خودم همیشه فکر می کردم دستم قطع می شود

به نظر شما بزرگترین میراثی که  گذشتگان برای ما به ارث گذاشته اند چیست؟

تاریخ؛اگر انسان مطالعه تاریخی داشته باشد و سرگذشت پیشینیان را عبرت قرار دهد همیشه موفق عمل می کند برای نمونه حضرت امام(ره) علاوه بر بینش الهی ازمطالعه سرگذشت گذشتگان و حوادث تاریخی نیزبهره می برد و با کنار هم قرادادن حوادث اتفاقاتی را پیش بینی می کرد که برخی را به حیرت وا می داشت.

امروز دشمن از طریق پروژه نفوذ به ویژه نفوذ فکری و فرهنگی به دنبال رخنه در کشور است برای مثال با بهره گیری از شبکه های مجازی شبهاتی را دربین مردم و به ویژه نسل های سوم و چهارم انقلاب مطرح می کند یکی از آن شبهات این است که  دوران پهلوی را برای نسلی که آن دوران را درک نکرده دوران گل و بلبل معرفی می کند جنابعالی به عنوان نسل اول انقلاب چه تعریفی از آن دوران دارید؟

ببنید واقعیت این است که آن دورانی دورانی پراز ظلم ،فساد و خفقان بود و مردم واقعا از دست رژیم به ستوه آمده بودند چنان خفقانی بر جامعه حاکم بود که پدر به پسر و برعکس اعتماد نداشت و قریب به اتفاق مردم نیز ازنظر معیشت تحت فشار بودند و این ها همه توطئه های دشمن برای دلسرد کردن مردم است امروزه درکشور مشکلاتی وجود دارد اما نباید  ارزش ها و دستاوردها را نیز نادیده گرفت و اگر مسئولین نگاه به درون داشته باشند و بر پتانسیل های کشور تکیه کنند به فضل خدا مشکلات هم حل خواهد شد.

 به نظر شما علت موفقیت امام راحل چه بود؟

امام(ره) سه ویژگی بارز داشت اول خلوص نیت ،دوم شجاعت و سوم اطلاعات قوی از سیستم رژیم پهلوی که امام را به چهره ای محبوب تبدیل کرده بود و در کنار این ویژگی ها یاران وفادار و فداکاری نظیر رهبرمعظم انقلاب و آقایان بهشتی مطهری و هاشمی بودند که همه این عوامل دست به دست هم داد تا انقلاب به ثمر برسد.

به نظر شما چگونه می توان روحیه انقلابی گری را تقویت کرد؟

امروزه رسانه های دنیا و به ویژه رسانه های فعال  در فضای مجازی حملات شدیدی به نظام و انقلاب ما می کنند  و ترور شخصیتی را در دستور کار خود دارند عمل خطرناکی که  نمونه های ان در صدر اسلام نیز مانند ترور شخصیتی حضرت علی توسط معاویه  و امام حسین  توسط یزید را مشاهده می کنیم  اما اگر در این شلوغ بازی های  رسانه ای ملاک و شاخصی وجود داشته باشد تا براساس آن حق از باطل تشخیص داده بشود هیچ توطئه ای کارساز نخواهد بود کما اینکه امروز در ایران اسلامی وجود رهبری فرزانه انقلاب برای مردم هوشیار ایران و به ویژه جوانان ملاک و شاخص بوده و چنانچه حرکات،سکنات و فرمایشات ایشان را سرلوحه کار خود قرار دهند به راحتی مسیر صحیح وگفتمان واقعی از گفتمان دروغین و مسیر غلط شناخته و در دام دشمنان قسم خورده نمی افتند.

پیام شما به مردم و نسل جوان چیست؟

پیام من همان پیام امام بزرگوار است که فرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد بنابراین اگر به این فرمان امام(ره) به صورت عملی اجرایی شود.

راه حفظ روحیه استکبارستیزی چیست؟

پشتیبانی از ولایت فقیه

انتظار شما از مردم و مسئولین چیست؟

از مسئولین می خواهم قدردان مردم بوده  و از نگاه به غرب پرهیز کرده  و از سرنوشت شاه درس یگیرند و نگاه خود را عوض کنند و از مردم هم می خواهم قدردان این نظام باشند و همانگونه که تاکنون بوده این قدردانی را به صورت عملی به نمایش بگذارند و در همه صحنه های حساس کشور نقش آفرینی کنند و حضور در راهپیمایی 22 بهمن هم که  یکی از این صحنه هاست را فراموش نکنند.

سخن آخر؛

از خانواده به ویژه همسرصبور ومهربانم از اینکه دراین  سی سال مرا تحمل کردند تشکر می کنم یادم هست اوایل جانبازی روزی به ایشان گفتم اگر می خواهید بروید من حرفی ندارم وایشان به من گفت همه همسر جانباز می شوند من خداوند چنین فرصتی را دراختیار قرارداده من جا بزنم، امیدوارم همسرم مرا به خاطر زحمت هایم ببخشد.

انتهای پیام/ح