به گزارش یزد آوا، بعد از فوت هاشمی رسانه های زنجیره ای از هر طریقی تلاش کردند تا خلأ هاشمی را تا حدی به وسیله شخصیت های دیگر پر کنند.

هرچند اختلاف نظرها در این زمینه بالا بوده اما برخی رسانه ها از دیدگاه خود گزینه بعد از هاشمی را هرچند در حد و اندازه هاشمی نباشد بیان می کنند. در این راستا کانال اصلاح طلبان بارها گفته است که هاشمی یک جایگاه رفیع ملی داشت و آن، جایگاه «ریش‌سفیدی و بزرگی جریان اصلاح و اعتدال» بود.

از همین رو بالاگرفتن اختلافات در اردوگاه جریان اصلاح طلب و اعتدال در کشور بعد از فوت هاشمی طبیعی و قابل پیش بینی بود. هرچند بسیاری از کانال ها مدعی شده اند که شبیه‌ترین شخص به او از لحاظ طرز تفکر و رویکردهای سیاسی و مدیریتی، کسی نیست جز «حسن روحانی».

برخی از اصلاح طلبان به دنبال ایجاد یک پایگاه اجتماعی به جای هاشمی از بدنه اصلاحات هستند اما از طرف دیگر جریان اعتدال در کشور نیز به دنبال طرح گزینه خود است در همین راستا، روزنامه آرمان  صبح امروز در یادداشتی نوشت: روحانی بیش از هر مسئول اجرایی به رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام نزدیک بوده است.

این روزنامه در جایی دیگر می نویسد: درس آموخته مکتب آیت‌ا...‌هاشمی است و انگشتر تدبیر و سیاست‌ورزی درعالم سیاست ایران را از اکبر‌هاشمی بهرمانی به ارث برده است.

نگارنده معتقد است که فوت هاشمی می تواند اصلاح طلبان و حامیان اعتدال را متحد کند؛ چرا که روحانی نماد وحدت خواهد بود؛ وی همچنین می نویسد: تحولخواهانی که در مدت سه سال گذشته از روحانی دلسرد شده‌اند متحد خواهد کرد زیرا روحانی نماد مکتب‌هاشمی در سپهر سیاسی ایران است!

آذر منصوری هم به عنوان یکی از فعالان اصلاح طلب در کشور مدعی شده است که هاشمی بار امانت خود را بر دوش اصلاح طلبان قرار داده است؛ وی همچنین می گوید: جریان فکری اصلاح طلب با توجه به تلاش‌هایی که ایشان برای وحدت و انسجام کشور کشیده است، باید بتوانند این امانت را برای منافع ملی به کار ببندند.
وی همچنین معتقد است که با توجه به اینکه آیت الله هاشمی بار‌ها اعلام کرده است من نگران آینده ایران نیستم، رحلت وی در نوع خود می‌تواند نماد وحدت در عین کثرت برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد.

بی بی سی به عنوان یکی از اپوزیسیون های خارج از ایران که همواره تلاش داشته است اذهان در داخل کشور را مدیریت کند، در گزارش های خود سعی در القا کردن جانشینی خاتمی برای هاشمی، از تصاویر وی در کنار هاشمی استفاده می کرده است.
روزنامه شرق هم در مطلبی پرده دیگری از این اختلافات را بیان کرده و می نویسد: فقدان هاشمی شاید در سیاست رسمی به زیان اصلاح طلبان باشد، اما در سیاست اجتماعی (انتخاباتی) پشتوانه ای عاطفی برای حمایت مردمی از آنان شکل داده است.

این روزنامه اگرچه گریزی به نقش روحانی در سیاست کشور زده اما از طرف دیگر معتقد است باید فضا برای رقیبان جدید باز شود تا جایی که می نویسد: در چنین شرایطی بهترین کار همانی است که این روز ها از زبان افراد زیادی شنیده می شود: آشتی ملی! بازکردن فضا برای حضور همه بازیگران. هیچ بازی سیاستی بدون رقیب ممکن نیست، برای اینکه جای خالی این رقیب بزرگ در بازی سیاست ایران پر شود، باید به بازیگران بزرگ رقیب که غایبند، میدان داد.

در ادامه این اختلاف ها عباس عبدی، به عنوان یکی از لیدرهای جریان اصلاح طلبی در روزنامه آرمان عنوان می کند که برای هاشمی آلترناتیوی وجود ندارد؛ وی مدعی شده است: «هر کسی  در دوره زمانی خودش نقشی را ایفا می کند و تمام می شود و ذهنیت درستی نیست که دنبال مشابهت ها و جانشینی ها بود؛ جانشین هاشمی شدن آسان نیست. نمی توان به راحتی کسی را جانشین یا شبیه به دیگری کرد.»

عباس عبدی در این گفتگو با بیان اینکه با رحلت هاشمی، اصلاح طلبان می توانند به روی پای خود ایستادن فکر کنند اذعان کرده است که مشکل اصلاح طلبان این بوده که همیشه چشم امیدشان به اشخصاصی مثل هاشمی یا روحانی بوده است.

محمدرضا تاجیک هم در گفتگو با روزنامه آرمان تأکید کرده است که جریان اصلاحات«پطروس فداکار» آقای روحانی نیست که همه سرمایه‌های خود را برای حمایت از ایشان به میدان بیاورد.
وی همچنین اذعان داشته است : قرار نیست جریان اصلاحات خود را خم کند تا آقای روحانی روی دوش آن قرار بگیرد و وارد پاستور شود و بعد دو طرف با هم خداحافظی کنند.

وی با بیان اینکه اصلاح طلبان دچار نوعی خود کم بینی شده اند عنوان می کند: «نباید هزینه توقف در روحانی را با عبور از گفتمان اصلاح‌طلبی تامین کنیم و جریان اصلاحات نباید در پای قدرت ذبح شود»

روحانی و خاتمی دو گزینه مطرح در رسانه های زنجیره ای برای جایگزینی هاشمی هستند اما گزینه های دیگری مانند ناطق نوری و حتی سید حسن خمینی از سوی برخی دیگر مطرح می شوند. هرچند باید در نظر داشت فرد منتخب از سوی این جریان ها تنها می تواند نقش لیدری داشته باشد و جایگاه هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و خبرگان رهبری از روش های دیگر و مجاری قانونی آن در کشور انتخاب می شود.

انتهای پیام/