شناسه : 8473949
یادداشت/ طاهره‌السادات علوی

خدا کند قدر نعمت «ولایت» را بدانیم


در این اندیشه بودم که آيا قدردان نعمت وجود او هستیم؛ همان وجود نازنینی که وقتی اعضای دفترش برای هماهنگی به منظور دیدار معظم له با یکی از مراجع رفته بودند، آن مرجع با استقبال از تشریف فرمایی رهبری، آن را منوط به تحقق یک شرط کرده بود! و همه در حیرت فرو رفته بودند. چه شرطی؟

یزد آوا؛ در حال مرور سایت‌ها بودم که تیتر خبری توجهم را به خود معطوف کرد. آیت الله مصباح یزدی گفته بودند«بینی و بین‌الله بین نعمت‌هایی که خدا به ما داده است، نعمتی بالاتر از نعمت وجود مقام معظم رهبری سراغ ندارم».

در فکر فرو رفتم. از بین همه نعمت‌ها، نعمت وجود شخص «آقا» چنان منحصر به فرد است که فقیهی بصیر چون آیت الله مصباح با تعبیر «بینی و بین الله» به آن اذعان می کند. آیت الله مصباح را اهالی دل و بزرگان، به صراحت و صداقت فوق العاده می شناسند. او کسی است که به واسطه روحیه «تکلیف مدارانه» اش گاه اسباب رنجش دیگران البته از نوع «بجا»هم شده است. نمونه آن هنگامی است که  یکی از مسؤولان ارشد کنونی، در قبل از انقلاب از ایشان خواسته بودند از «مجاهدین خلق»(منافقین) حمایت کند و آیت الله مصباح در پاسخ گفته بود برای این کار هیچ«حجت شرعی» ندارم.

آیت الله مصباح کسی است که به رغم نیل به درجه اجتهاد، سال ها در درس عارف واصلی چون مرحوم آیت الله بهجت حضور یافته است تا از فیوضات معنوی محضرش خوشه چینی کند. و آیت الله بهجت همان عارف برجسته ای است که رهبری در پیام تسلیت به مناسبت ارتحال ایشان، به «خود» نیز تسلیت گفتند.  بنابراین تعبیر آیت الله مصباح درباره «رهبر» عزیزمان را باید در این قالب‌ها بررسی کرد.

در این اندیشه بودم که آيا قدر نعمتی همچون وجود رهبری را می‌دانیم؟ قدر مردی از سلاله پاک رسول الله(ص) را؛ همان مرد نازنینی که وقتی اعضای دفترش به دفتر یکی از مراجع قم رفته بودند تا برای بازدید معظم له هماهنگی کنند، آن مرجع با استقبال از تشریف فرمایی رهبری، آن را منوط به تحقق یک شرط کرده بود!  و همه در حیرت فرو رفته بودند. چه شرطی؟ رهبر می‌خواهد به بازدید مرجعی برود و آن مرجع برای این دیدار، شرط می گذارد!

اما چه شرط جالبی؛ شرطی که گوشه ای از دلدادگی صاحبدلان و بزرگان به رهبرمان را نشان می دهد؛ شرط این است:«آقا باید اجازه بدهند من دستان ایشان را ببوسم!»

این‌ها جلوه‌هایی ناگفته از قدرشناسی بزرگان نسبت به وجود «آقا» است؛ همان دردانه‌ای که آیت الله مصباح شهادت می‌دهد نعمتی بالاتر از نعمت وجود او را نمی شناسد. و صد البته معنای شهادت دادن بزرگی همچون آیت الله مصباح را هر کسی درنمی یابد.

در همین افکار بودم که تیتر مطلبی در خبرگزاری فارس توجهم را به خود معطوف کرد. 33 سال پیش در چنین روزهایی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، شهید آیت الله دستغیب امام جمعه وقت شیراز در مصاحبه ای دلایل رای خود به حضرت آیت الله خامنه ای را تشریح می کند:

«بلا شک نسبت به [آیت الله ] آقای سید علی خامنه ای ایشان از چهره های مبارکی است که گمان نمی کنم سابقه درخشان مبارزاتی ایشان برای کسی نهفته باشد و در آن رژیم چه خدمت‌ها و چه رنج‌ها و شکنجه هایی که آن موقع برای اسلام کشیدند و بعد از پیروزی هم در راه انقلاب و اطاعت از امام خالصانه زحمت کشیدند.»

آیت‌الله دستغیب می افزاید:«چیزی که بنده زاید در ایشان بر کاندیداها می بینم مساله اخلاص است که در این وجود مبارک من می دانم که خالص است؛ عبدالله است و بی‌غرض است و برای خدا خدمت می کند نه برای مقام ، ایشان طالب مقام نیست ، مال و مقام دنیا را نمی خواهد و حالش هم قبل از پیروزی و بعد از پیروزی هم سرسوزنی تغییر نکرده است و من گمان می کنم این که خدای تبارک و تعالی ایشان را که تا مرز شهادت رسیده اند و خدا نجاتش داد...»

آیت الله مشکینی هم آن روزها طی سخنانی اظهار داشته است: «... آن کسی که از بین آن ها انتخاب می کنم با ما در مدارس درس خوانده ، آن کسی که مدتی در زندان های شاه شکنجه دیده ، والله آن کسی که نور چشم امام امت است و امام فرمودند که او را من خود پرورش دادم، آن که متحد با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است، آن که متعهد به اسلام و قرآن است و من با این شرایط به آقای [آیت الله] سید علی خامنه ای رای خواهم داد.» و این تعابیر نه برای امروز بلکه مربوط به سی و سه سال پیش است.

با خود گفتم خدا کند قدر نعمت«ولایت» را بدانیم. به راستی کسانی که در دوره‌های گوناگون به ویژه ماجرای فتنه 88، قلب رهبرمان را به درد آوردند، در روز واپسین و در پیشگاه پروردگار چه جوابی خواهند داشت؟!

طاهره‌السادات علوی

منبع: یزد رسا




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.