دست برداشتن از ولایت فقیه به منزله دست برداشتن از اسلام است
شهید فرهنگی اصغر افسری
تاريخ و محل شهادت: 61/11/21 (جنگل امقر،رقابيه)
مسئوليت در زمان شهادت: تك تيرانداز و آرپي چي زن لشكر نجف گردان امام علي (ع)
شهيد اصغر افسري در خانوادهاي (كارگر ، كشاورز) زحمتكش در سال 1338 در روستای گاو افشاد به دنيا آمد كه بعدا خانوادهاش به شهرآمدند در دوره طفوليت مدت يكسال سخت بيمار بود، بطوري كه از او قطع اميد كرده بودند و بنا به گفته مرحوم مادرش، حضرت زهرا (ع) او را شفا دادند.
دوره ابتدائي را با وجود مسافت زياد بين اكبرآباد و مدرسه تبليغات اسلامي رمضاني پياده به آنجا ميرفت و برميگشت و تحصيل ميكرد. بعد از اتمام دبستان به مدرسه راهنمايي صالحي زاده رفت و درآنجا مشغول تحصيل شده، ضمنا از دوره راهنمايي تابستانها كار ميكرد و خرج لباس و تحصيل خود را بيرون ميآورد. بعد از اتمام دوره راهنمايي به دبيرستان رسوليان رفت و ديپلم رياضي فيزيك گرفت. ضمنا دوره دبيرستان او مصادف بود با سالهاي آخر حكومت شاه كه او تقريبا در همه تظاهرات و سخنرانيها شركت ميكرد. بعد از ديپلم به خدمت مقدس سربازي رفت و دوره خدمت را در يكي از پاسگاههاي مرزي زاهدان گذراند. بعد از اتمام خدمت سربازي به استخدام امور تربيتي درآمد و به عنوان معلم تربيتي در روستاي گاوافشاد انجام وظيفه مي كرد و يقيناً چون شركت در جبهه هاي جنگ را يك وظيفه و تكليف براي خود ميدانست به جبهه رفت. ابتدا در نهاد تبليغات بود و چون اين امر نميتوانست او را راضي كند به خط مقدم جبهه رفت.
درهنگام عمليات او به علت بيماري و ضعف نميتواند با ديگران باز گردد و در كانالي پهلوي يك مجروح و فرد ديگري بنام حكيميان كه او هم گويا كسالت داشته مينشيند تا حالشان بهتر شود و آن مجروح را بيرون بياورند ولي متاسفانه محاصره مي شوند كه سرنوشت آنها معلوم نيست.
قسمتی از در دفترچه خاطرات این شهيد به شعر و نوحه اختصاص یافته است، در بخشی از آن برای مادرش نوشته است:
عزم سفردارم مادر ، دل بركش و ازمن بگذر ، شايد از جفا نوشيدم ازجام شهادت ساغر، گامي بنهادم چون پولاد، از سينه برآرم فرياد با بانگ رسا میگويم، دشمن قرآن مرگت باد، ليلاي زماني مادر از من نوجواني بگذر، آحاد شهيدان بنگر، افتاده بخون درسنگر، اين سرباز قرآن، بنهاده بركت جان.
متن وصیتنامه معلم شهید اصغر افسری
بسم رب شهداء و صديقين
فَالذينَ هاجَرُوا و اُخرِجوُا مِن دِيارِهِم وَ اوُذوُا في سَبيلي و قاتَلوُا وَ قُتِلوُا لاُ كَفِرنَ عَنهُم سَيّاتِهِمْ وَ لَاُدخِلَنَهُم جَناتٍ تَجْري مِنْ تِحتِا الاَنهارُ ثَوابًا مِن عِندِ الله.
پس آنانكه از وطن خود هجرت نمودند و از ديار خويش بيرون شده و در راه خدا رنج كشيدند و جهاد كرده و كشته شدهاند همانا بديهاي آنان را در پرده لطف خود بپوشانيم و آنان را به بهشتهايي در آوريم كه زير درختانش نهرها جاري است اين پاداشي است از طرف خدا.
با حمد وثناي خداي بزرگ و سلام و درود فراوان به يگانه منجي عالم بشريت و نائب بر حقش و سلام بر تمامي شهيدان تاريخ، وصيت نامه خود را شروع ميكنم.
پروردگارا اميدوارم جزء خونهائي باشم كه درخت بالنده اسلام را آبياري كردند و مي كنند. خداوندا از تو مي خواهم به مادران اميني كه امانت تو را جز بخودت تحويل نمي دهند خير و شكيبايي عطا فرمايي.
مادرم چون لياقت آن را داشتي كه فرزندت را در راه خدا بدهي خوشحال باش و اين را بدان كه پاداش زحماتي را كه براي من كشيدي از خداوند بزرگ خواهي گرفت. پدر گرامي تو هم بخاطر زحماتي كه نسبت به رفتن من داشتي يقيناً خداوند بزرگ از تو هم راضي خواهد بود. دوستان، برادران و مردم هميشه در سنگر شما پروانه وار به دور امام عزيز بگرديد و لحظهاي دست از خط ولايت فقيه بر نداريد كه دست برداشتن از اسلام است. هميشه براي ظهور منجي عالم بشيريت حضرت مهدي (عج) دعا كنيد. كاش خداوند به من جان بيشتري ميداد تا بتوانم نثار راه انقلاب كنم.
پروردگارا اين جان ناقابل را از من رو سياه از من گناهكار بپذير و ما را با شهدای صدر اسلام محشور بفرما . شما اي امت حزب اللهي مردانه به جبههها هجوم بياوريد و كنار آنان بجنگيد كه دنيا محل آزمايش است و نه محل آسايش و اگر توفيق آن را پيدا نميكنيد كه در كنار برادران رزمنده بجنگيد هر چه از دستتان برميآيد كوتاهي نكنيد كه اگر خداي ناكرده غفلت كنيد يا سستي به خرج دهيد فرداي قيامت از شهدا صدر اسلام تا كنون و آن كودك شير خوارهاي كه پدرش را از دست داده جلو شما را ميگيرد و ميگويد پدرم خونش را به خاطر اسلام داد و شما توجهي نداشتي و آن روز سخت روزي است .
پدر و مادر مهربانم برادران عزيزم خواهر گراميام از اينكه من توفيق شهادت در راه خدا پيدا كردم خوشحال باشيد، چون شهدا به ديدار حسين بن علي (ع) ميروند و برايم گريه نكنيد. اگر خواستيد براي غريبي امام حسين (ع) و به اسارت رفتن زينب (س) گريه كنيد. از اينكه من پسر خوبي براي شما نبودم حلالم كنيد و اين دعاي هميشگي را فراموش نكنيد خدايا خدايا تو را به جان مهدي تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.
اصغر افسري جمعه 10 دي ماه 1361
مطالب مرتبط:
- هویت شهید گمنام دانشگاه امیرکبیر تهران محرز شد: «رضا سلمانی کردآبادی»
- هر چه به سرمان مي آيد نتيجه تفرقه است/ فقط براي خدا ركوع و سجود كنيد
- پیکر 5 پاسدار شهید سپاه بانه تشییع شد
- شخصيت شهيد پاكنژاد به نسل جوان يزد معرفي نشده است
- طرح هر شهید یک یتیم در یزد اجرا خواهد شد
- عکس/ بانویی که به میهمانی سیمرغ رفت
- نامه دختر شهید زینالدین در سی امین سالگرد شهادت پدر: «نسل سوم آماده به دوش کشیدن آرمان شماست»
- همه دستورهای اسلام در دو جمله
- کجایند معلمانی که ببینند شاگردانشان استاد عمل شدهاند/ به خود آیید!
- نگذارید سنگر شهدا خالی بماند
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|