سرو ابرکوه؛

قطار دولت یازدهم به ایستگاه آخر نزدیک می‌شود و تا پایان عمر آن زمان زیادی باقی نمانده است. هر چه که زمان می‌گذرد انتقادها از دولت فزونی می‌گیرد، به طوری که در ماه‌های اخیر فضای انتقادی نسبت به دولت بسیار زیاد بوده است. کار به جایی رسیده که حتی برخی از حامیان و همراهان دولت هم زبان به انتقاد گشوده‌اند و ناگزیر به بیان برخی واقعیت‌ها شده‌اند.

با این همه، ارتش رسانه‌ای دولت تلاش می‌کند انتقادها به دولت را سیاسی و انتخاباتی جلوه دهد و آن‌ها را بیش از آن که واقعی بداند، نتیجه دعواهای سیاسی منتقدان دولت عنوان می‌کند. همین امر موجب شده تا این رسانه‌ها منتقدان دولت را مورد هجمه قرار دهند. به عنوان مثال مسیح مهاجری مدیرمسؤول روزنامه جمهوری اسلامی و از چهره‌های حامی دولت در سرمقاله دیروز این روزنامه با حمله به منتقدان دولت نوشت: «آنچه نگران‌کننده است، این است که تبلیغات برنامه‌ریزی شده علیه دولت که با هدف‌های انتخاباتی صورت می‌گیرد، آنقدر دور از واقعیت است که به جای زیر سؤال بردن دولت، اصل نظام را زیر سؤال می‌برد. در این تبلیغات برنامه‌ریزی شده که از سه ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری شروع شده و هر روز بیشتر اوج می‌گیرد، تمام دستاوردهای نظام در زمینه‌های مختلف نادیده گرفته می‌شود.»

اما به راستی واقعیت چیست؟ آیا دولت یازدهم در طول سه سال ونیم اخیر عملکرد قابل قبولی داشته و مردم به معنای واقعی از دولت راضی هستند و فقط منتقدین هستند که مدام نق می‌زنند و می‌خواهند دستاوردهای پر شمار دولت را زیر سؤوال ببرند؟ یا اینکه، نه واقعا انتقادهایی که به دولت می‌شود نتیجه نارضایتی‌های واقعی مردم است و در فضای واقعی هم دولت یازدهم اقدام درخوری انجام نداده و انتقادهای کارشناسان و گروه‌های مخالف دولت، از پشتوانه اجتماعی برخوردار است؟

برای پاسخ به این سؤوال خوب است کار به مردم واگذار شود و حامیان دولت به جای حمله مدام به منتقدان خود را در میان مردم قرار دهند و از آن‌ها بخواهند تا پاسخ منتقدان دولت را بدهند. آیا واقعا دولتی‌ها این شهامت را دارند که بین مردم حضور پیدا کنند و عملکرد خود را از زبان آن‌ها جویا شوند و خود را در معرض قضاوت آن‌ها قرار دهند؟!

آیا حامیان دولت حاضرند بپذیرند که معیار اصلی مردم در انتخابات آینده، عملکرد دولت یازدهم باشد و بر اساس آن در رابطه با دولت جدید و انتخابات قضاوت شود یا اینکه هر روز به هر دری می‌زنند تا افکار عمومی را از این مسئله منحرف کنند و مدام به دنبال ایجاد مسائل حاشیه‌ای و انحرافی هستند؟!

به نظر می‌رسد حامیان و همراهان دولت یازدهم بیش از هر کسی می‌دانند که واقعیت ماجرا چیست و نمره واقعی عملکرد دولت در این چهار سال چند است. آن‌ها به خوبی می‌دانند که انتقادهای رسانه‌های منتقد دولت واقعیت جامعه است و مابه‌ازای بیرونی دارد و اتفاقا بیم اصلی آن‌ها نیز از همین مسئله است.

دولتی‌ها حتی به خوبی به این واقعیت نیز پی برده‌اند که علاوه بر عرصه اقتصادی، در همان حوزه سیاست خارجی هم که مدعای اصلی آن‌ها بود، شکست خورده‌اند و شعارهایشان در آن حوزه هم دیگر برای مردم جذابیتی ندارند و همین اذعان به شکست در عرصه دیپلماسی خارجی است که رئیس‌جمهور و اطرافیان دولت را واداشته تا در ماه‌های اخیر به جای تأکید بر برجام و سیاست خارجی به مسائل داخلی و حاشیه مربوط به سیاست داخلی بپردازند و سعی کنند بدین طریق مردم را متوجه خود کنند.

وحید سالار