به گزارش سرو ابرکوه، روز گذشته و  بعد از آنکه سفر علی اکبر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به سنگاپور و راهی شدن وی از سنگاپور به سمت مالزی برای دیدارهایی رسمی، در رسانه‌ها منتشر شد؛ مقامات قضایی آرژانتین از مقامات سنگاپور و کوالالامپور خواستند، این مقام ایرانی را دستگیر کنند و به آن‌‎ها تحویل دهند.

عصر سیاست نوشت: آرژانتینی‌ها با ادامه طرح چندین ساله ادعای دست داشتن ایران در بمب‌گذاری مرکز یهودیان آرژانتین، دستگیری و تحویل وزیر خارجه اسبق کشورمان را خواستار شدند.

27 تیر سال 1373 بود که مرکز همیاری یهودیان آرژانتین یا همان آمیا منفجر شد و 85 نفر کشته شدند. مقامات قضایی آرژانتین و صهیونیست‌ها از آن سال اصرار دارند که ایران و حزب‌الله در پس پرده این انفجار بوده‌اند؛ ایران بارها این اتهام را به طور رسمی رد کرده است. چندین نفر از مقامات وقت ایران من جمله «علی‌اکبر ولایتی» وزیر خارجه و «علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی» رئیس جمهور وقت، پس از این ادعای آرژانتین در لیست افراد تحت تعقیب اینترپل قرار گرفتند.

اما نکته قابل توجه این است که؛ مقامات آرژانتین در حالی اینگونه ادعای مضحکی را در رابطه با علی اکبر ولایتی مطرح کرده‌اند و چنین درخواستی را به مقامات کشور مالزی ارائه داده‌اند؛ که حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 92، از سیاست‌های دولت نهم و دهم در عرصه سیاست خارجی انتقاد کرده و مدعی شده بود: «قول می‌دهم که احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم.» علاوه بر این، دولت مدعی است توافق هسته‌ای و برجام عاملی است که موجب عزت و احترام ایرانی‌ها در جهان شده است. حال باید از رئیس جمهور و دیگر مسئولان دولتی پرسید، آن عزتی که قرار بود به پاسپورت ایرانی بازگردد چی شد؟ و چه نسبتی بین این شعار جناب روحانی و تلاش آرژانتین برای دستگیری یکی از مقامات کشور -که اتفاقا از همفکران و هم‌قطاران جناب روحانی نیز هست- وجود دارد؟!

البته نباید از یاد برد، که این برای اولین بار نیست که شعار حسن روحانی مبنی بر «بازگرداندن عزت به پاستور ایرانی» در این سه سال بدین شکل عملی می‌شود. چرا که قبل از این و در جریان عدم صدور ویزا برای حمید ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل، برخورد با ایرانی‌ها در فرودگاه جده، فاجعه منا، سبک مواجهه ظریف با امیر کویت و... پیامدهای بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانیان توسط حسن روحانی نمایان شده بود!

نویسنده: وحید سالار