سرو ابرکوه؛ فراموش نکرده ایم که در دوران تبلیغات انتخابات اخیر ریاست جمهوری، برخی چگونه می‌کوشیدند با «دروغگو» نامیدن دولت قبلی، آرای بیش‌تری را به سمت خود بکشانند و تشکیل «دولت راستگویان» را وعده می‌دادند.

«راستگویی» صفتی است که با صداقت و شفافیت و پرهیز از مبهم‌گویی و استفاده از تعابیر دوپهلو در راستای اغراض خاص همزاد است.

به عبارتی دیگر، انتظار از مسئولین «دولت راستگو» این است که نه‌تنها به مردم دروغ مصطلح نگوید؛ بلکه از بازی با الفاظ و مبهم‌‌گویی با هدف سردرگم‌ کردن آن‌ها نیز بپرهیزد.

متاسفانه دولتمردان در موارد متعددی،‌تعهد خود به صداقت داشتن با مردم را نقض کرده‌ و از این باب هیچ‌گاه کم‌ترین اظهار پیشمانی و عذرخواهی هم انجام نداده‌اند.

همچنین از یاد نبرده ایم که پس از امضای شتابزده توافق ژنو، برخی سیاسیون به مردم اعلام کردند که غربی ها حق غنی سازی ایران را به رسمیت شناخته‌اند؛ اما تنها گذشت چند ساعت کافی بود تا بطلان این ادعا روشن شود!

همچنین رئیس جمهور محترم تنها چند روز پس از توافق ژنو، آن را به منزله «تسلیم شدن قدرت‌های بزرگ در برابر ملت ایران» دانست؛ در حالی که پس از فروکش کردن تب تند ذوق‌زدگی‌های نسنجیده روشن شد که ادعای تسلیم شدن قدرت‌ها در برابر ایران چقدر دور از واقعیت بوده است؛ چرا که این دولت ایران بود که امتیازهای نقد فراوان داده و وعده‌های نسیه تحویل گرفته بود و در عرف دیپلماسی چنین امتیازدهی یکجانبه را تسلیم شدن طرف مقابل قلمداد نمی‌کنند!

در ابعاد کلان ملّی از این‌گونه رفتارها کم نیست ؛ در ابعاد استانی نیز متاسفانه در موارد متعددی شاهد تناقض‌های گفتاری ورفتاری مسئولان استان بوده‌ایم که برجسته‌ترین و البته ناگوارترین آن در ماجرای تلخ تدفین شهدای گمنام رخ داد و اگر نبود تیزبینی و هوشیاری مردم متعهد دارالعباده، داغ شرمساری در این زمینه برای همیشه بر پیشانی یزد باقی می‌ماند.

دیدار استاندار محترم با رئیس جمهور فتنه گر اسبق و درج خبر و تصاویر آن در سایت رسمی استانداری بر خلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی و تذکر قوه قضائیه ، آن هم با شوق و ولع فراوان، و سپس حذف آن خبر و تصاویر و تلاش برای ماله‌کشی بر واقعیت آن دیدار و رویکرد برخی متصدیان امر در این باره، نمونه دیگری از دوگانگی در گفتار و کردار بود.

حضور معاون استاندار و فرماندار اردکان دوشادوش رئیس دولت اصلاحات در مراسم عید دیدنی وی، نمونه دیگری از میزان صداقت مسئولان در پای‌بندی به قانون و هنجارهای نظام بود.

در آخرین مورد، معاون برنامه‌ریزی و اشتغال استانداری از سمت خود خداحافظی می‌کند و خبر این خداحافظی و موافقت استاندار با آن، در سایت رسمی استانداری منعکس می‌شود:

« هفت سال فرصت خدمت گذاري در مسئوليت معاونت برنامه ريزي استان توفيقي بزرگ بود كه خداوند متعال نصيب اين حقير نمود. خداوند را بي نهايت از اين لطف و مرحمت سپاسگزارم . ضمن عرض تسليت به مناسبت ايام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و تبريك سال نو ، افتخار دارم همزمان با پايان سال، پايان كار خود در اين مسئوليت را اعلام نمايم.بالاخره استاندار دلسوز و زحمتكش استان با پايان كار اينجانب در مسئوليت معاونت برنامه ريزي موافقت نمودند.... »(متن کامل را اینجا بخوانید)

این خبر ناگهانی، متصدیان و نمایندگان را با شوک فراوان مواجه می‌کند؛ به گونه‌ای که جوکار وزارع زاده در برابر آن موضع می‌گیرند.

محمد صالح جوکار،نماینده مردم شریف یزد و اشکذر در گفتگویی تصریح می‌کند : «در مورد علت استعفای بابایی در پی تشکیل جلسه هستیم تا علت استعفا را بدانیم و به زودی در این مورد به مردم دارالعباده اطلاع رسانی خواهیم کرد».

زارع زاده،‌دیگر نماینده استان در مجلس شورای اسلامی نیز خاطرنشان می‌کند: « خبراستعفای بابایی مثل آب جوشی بود که برسرم ریخته شد!»

با بالاگرفتن اعتراض‌ها ، استاندار «دولت راستگویان» در یزد که تا آن موقع سکوت پیشه کرده بود، به ناگاه وارد میدان می‌شود و در گفتگویی عجیب ادعا می‌کند که «ایشان اصلاً استعفاء نداده است که من خواسته باشم با استعفای وی موافقت کنم یا نه» و می‌افزاید «نامه ای که وی برای استانداری یزد نوشته است درخواست کناره گیری بوده است نه استعفاء» !

این در حالی است که افزون بر درج نامه خداحافظی محمدرضا بابایی در سایت رسمی استانداری، سبکه های مجازی و برخی سایت های اصلاح طلب، وی خود در مصاحبه با یزد امــــروز به صراحت می‌گوید: «بنده احساس کردم که باقی ماندن دراین پست برای برخی افراد سوءتفاهم ایجاد کرده وحمل بر خودستایی شده، به همین دلیل از چندین ماه پیش به استاندار پیشنهاد استعفای خود را اعلام کردم و وی بالاخره با آن موافقت کرد» .

در این میان اصراری نداریم که قضاوت کنیم ادعای استاندار یا معاون ایشان، کدام‌یک مقرون به درستی و صداقت است؛ اما در این واقعیت تردیدی نیست که نمی‌توان ادعای استاندار محترم و معاون ایشان را هم‌زمان صحیح دانست؛ چراکه جمع نقیضین امکان پذیر نیست.

به هر روی با توجه به نمونه‌های مشابه قبلی، کم‌ترین انتظار از استاندار محترم و دیگر متصدیان اجرایی در استان این است که با مردم «صریح» و «صادق» باشند و به جای مواضع دوپهلو و مبهم،‌ صداقت و شفافیت را از دست ندهند.

نویسنده: علیرضا مهربان