سروابرکوه؛

به هیات های عزادارای نگاه می کردم و به خلوصشان غبطه می خوردم و در دل می گفتم: شماها در صحرای کربلا کجا بودید تا مولایمان حسین(ع) تنها نماند؟!...
همه در هیات بودند کوچک و بزرگ...

اما بعد از دسته زنجیرزنان، وانتی دیدم که پشت سر هیات حرکت می کرد درحالی که لباس های زیادی داخلش بود. انواع و اقسام کت و کاپشن. ماشین به آرامی حرکت می کرد، پسربچه ای هم بالای آن پرید و لباسی برداشت و رفت.

با خود گفتم: زنجیر زدن و سینه زدن برای آقا خیلی لذت دارد اما این راننده، ماشین خود را آورده و به چه کاری مشغول است؟
از دوستم نامش را پرسیدم و او گفت: این وانت علی حاصلی است...کاپشن های عزاداران را جمع و جا به جا می کند..

شماره اش را که پرسیدم گفت: روی وانتش نوشته شده تا اگر کسی لباسش داخل ماشین جا ماند با او تماس بگیرد.

بعد از تماس با کربلایی علی، گفتگویی ترتیب دادیم که در اینجا می خوانید:

خودتان را معرفی کنید؟
علی حاصلی ابرقوئی متولد 1334 هستم.

در ایام عزاداری چه خدمتی به عزاداران می کنید؟
از کودکی در خدمت حضرت ابوالفضل(ع) بوده ام، ولی از زمانی که ایام عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) با هوای سرد مقارن شد- فکر کنم از سال 77 یا 78 بود- و مردم مجبور بودند با کت و کاپشن به مراسم بیایند، توفیق جمع کردن لباس های عزاداران در هنگام عزاداری، کار چندین ساله ام شد.
چند نفر قبل از من، موقتا به همین شکل به عزاداران خدمت می کردند، اما من 15- 10 سال است این کار را انجام می دهم و تا بتوانم ادامه می دهم.

قبل از این چگونه به امام حسین(ع) خدمت می کردید؟
قبل از این به عنوان بنا، در تکیه محله خود و تکیه های دیگر 10 الی 20 روز به طور رایگان کار می کردم، الحمدالله تا حالا هم نتیجه گرفته ام. در طول سال هم هر وقت تکیه وانت بخواهد و کاری داشته باشد انجام می دهم.

چه شد که به این کار پرداختید؟
کس خاصی به من پیشنهاد این کار را نداد، وقتی عزاداران را دیدم که مجبورند لباس خود را از تن بیرون بیاورند تا راحت تر عزاداری کنند و عده ای هم لباسشان روی خاک افتاده و کثیف می شود، تصمیم گرفتم این کار را انجام بدهم و 15 سال است به انجامش موفق شده ام.
ماشینی که برای حضرت ابالفضل(ع) کار کند همین است

منظورتان از گرفتن نتیجه چیست؟
نتیجه این است که من تا حالا 8 بار به اتاق عمل رفته ام برای بیماری چسبندگی روده و معده، پارسال عمل قلب کردم، ولی تا حالا عمل ها به خوبی انجام شده و آن را نتیجه این کار می دانم.

یکبار هم زمان نماز مغرب، ماشین بیرون خانه روشن بود و من داخل خانه بودم. وقتی بیرون آمدم متوجه شدم، ماشین حرکت کرده و بر لبه گودالی که خاک برداری شده و 3 متر ارتفاع داشت قرار گرفته بود اما به داخل آن نیفتاد و حتی چراغ راهنمایش هم نشکست.

شاهدین این ماجرا با دیدن این صحنه گفتند: "ماشینی که برای حضرت ابالفضل(ع) کار کند همین است." و من هم این را قبول دارم.

تا حالا شده کاپشن کسی عوض یا گم بشود؟
تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است، اگر هم لباسی داخل ماشین جا بماند، جا لباسی داخل ماشین را توی حیاط پشتی تکیه می گذارم تا عزاداران لباسشان را ببینند و ببرند. هرکس هم سئوالی داشته باشد شماره گوشی ام را روی ماشین نوشته ام، با یک تماس به لباسش می رسند.

خاطره جالبی دارم از جاماندن لباس ها، سال گذشته 2 تا کاپشن توی ماشین جا ماند، و هیچ کس از آن سراغی نگرفت. امسال خانمم آنها را شست و تا کرده و به صاحبانشان رساندم.

فعالیت شما از چه زمانی شروع می شود؟
قبل از حرکت هیات در تکیه حاضر می شوم و بعد از اینکه هیات به راه افتاد پشت سر زنجیرزنان می روم.

تا حالا کربلا رفته اید؟
یکبار رفته ام.

اگر  بخواهید با امام حسین(ع) از کاری که می کنید حرفی بزنید چه می گویید؟
من کوچکتر از این هستم که در مورد این خانواده صحبت کنم. بارها با امام حسین(ع) حرف زده ام.... ولی.....
کربلایی علی چند لحظه ای نتوانست حرفی بزند، بغض گلویش را می فشرد، اما به هر ترتیب ادامه داد:
مردم ارادت خاصی به حضرت دارند، ما عددی نیستیم که خدمتی بکنیم.

آرزویتان؟
اول از خدا ظهور حضرت صاحب(عج) را می خواهیم و بعد هم از خداوند می خواهم جوان ها را به راه راست هدایت کند.

آری! حسین(ع) مولای بی کفنی است که اگر حالت گریه کننده هم در عزایش به خود بگیری، به تو نظر می کند. خوشا به حال آنان که با اینچنین مولایی معامله می کنند...